کسب و کار در سینما در حال پیشی گرفتن از هنر است_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، دکتر محمدمهدی لطیفی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در بازدید کسب و کار در عرصه سینمای ایران میگوید: صنعت فیلمسازی در سرزمین زمانها است که با چالش جذب مخاطب مواجه است. سینما با روح و حس مخاطبان ارتباط دارد و به همین علت تشکیل ربط مناسب فیلم با مخاطبان اهمیت بسیاری یافته است. موضوعی که اخیراً در صنعت سینما مورد دقت قرار گرفته، جایگاه کسب و کاری این صنعت در کنار جایگاه هنری آن است.کسب و کار یعنی یک سیستم اقتصادی که در آن کالاها و خدمات با کالاها و خدمات دیگر و یا با پول معاوضه میشود و نیازمند اندوخته گذاری و مشتریان کافی برای فروش کالاها و خدمات به منظور دستیابی به سود اقتصادی است.
او ادامه میدهد: با این که سالها است صنعت فیلمسازی سرزمین در تلاش برای تشکیل و پخش هرچه زیاد تر سریالها، فیلمهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی است، اما صرف تشکیل فیلم را نمیتوان عاملی جهت تشکیل قیمت و رونق دانست چرا که در عصر حاضر وجهه کسب و کاری سینما در حال پیشی گرفتن از وجهه هنری آن است و این وجههها باید دائماً مورد برسی دقیق قرار گیرند.
لطیفی اصرار میکند: برای برسی حوزههای گوناگون کسب و کار، گزارشها و شاخصهای بسیاری توسط نهادها و سازمانهای حرفهای در دنیا اراعه میشود از جمله شاخصهای بنیاد هریتج و مؤسسه فریزر، گزارش رقابت پذیری جهانی، مجمع جهانی اقتصاد، سازمان دیده بانی جهانی کارآفرینی، شاخص سهولت انجام کسب و … . اما معدود مؤسساتی می باشند که به برسی کسب و کار فیلم سازی یا سینما به خصوص در سرزمین ایران پرداخته باشند.
او ادامه میهد: در گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۴، با اهمیت ترین مانع ها کسب و کارهای حوزه رسانه در کشورهای در حال گسترش در قالب عدم توانایی در فراهم مالی، عدم وجود نیروی کار متخصص، قیمتگذاری غیر منطقی، مدیریتسنتی، فقدانتواناییملزوم و گستردگی اقتصاد دولتی برشمرده شده است.این در حالی است که رسانهها در عصر حاضر متأثر از فرهنگ، خلاقیت، و فناوری می باشند و در این بین هنر و به خصوص سینما نقش برجستهای دارد چرا که به گفتن صنعتی پرمخاطب و دلنشین، میتواند درآمدزایی قابل توجهی برای سرزمین داشته باشد.
این استاد دانشگاه میگوید: صنعت سینما در سرزمین ما در هر سه ستون مهمِ کسب و کار، یعنی مخاطب، فناوری، و کارکرد، با چالش روبه رو است. فناوریهای مورد منفعت گیری در صنعت فیلم سازی در سرزمین با فناوریهای روز دنیا فاصله بسیاری دارند و این جهت شده نه تنها سینما از کارکرد تجاری و کسب وکاری خود فاصله بگیرد بلکه با اقبال اندک مخاطبان نیز روبه رو شود. من معتقدم که تعریف و تدوین یک مدل کسب و کار مناسب برای صنعت سینما و فیلم سازی میتواند علتاینکه چطور یک فیلم برای مخاطبانش قیمت تشکیل کند را تشریح کند.
لطیفی اصرار میکند: مدلهای کسب و کار شبیه استراتژیهایی می باشند که باید از طریق فرآیندها، ساختارها، و سیستمها اجرا شوند و چهار ناحیه کسب و کار یعنی مخاطبان، گزاره قیمت، زیرساختها، و توجیه مالی را پوشش دهند. به نظر من، مدل کسب و کار برای صنعت سینما را میتوان مبتنی بر ۹ اصل مخاطبان، نحوه ربط با مخاطبان، نحوه اراعه قیمت به مخاطبان، فعالیتهای کلیدی تشکیل فیلم، منبع های کلیدی برای تشکیل فیلم، شرکای کلیدی در تشکیل فیلم، نحوه انتشار کردن فیلم، ساختار هزینهها و جریان درآمد تعریف کرد که این اصول نه تنها چگونگی دستیابی فیلمها به اقبال مخاطبان را تشریح میکنند، بلکه به باور من سازمانهای سینمایی میتوانند با منفعت گیری از این اصول و با همکاری مشاوران حرفهای حوزه کسب و کار، یک مدل کسب و کار اختصاصی برای هر فیلم را هم زمان با فرآیند پیشتشکیل طراحی کنند تا از این طریق بتوانند نقشه راهی سودمند برای تشکیل و فروش فیلم ترسیم کنند و هر مرحله از تشکیل فیلم را بر پایه این نقشه راه به پیش ببرند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع