سروده ای از دو شاعر به مناسبت روز قدس_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، شاعران خوشذوق سرزمین سرودههایی را هر ساله در توصیف روز جهانی قدس میسرایند که امسال با دقت به شرایط اختصاصی و خاص، نغمه مستشار نظامی و عبدالرحیم سعیدیراد سرودههایی را به همین مناسبت سرودهاند که در ادامه میخوانید:
نغمه مستشار نظامی
در دلم مویه میکنند زنان، در سرم حوض خون به پا شده است
دستی از زیر خاک بیرون ماند، سر گنجشکها جدا شده است
این چه کابوس تلخ و تاریکیست، این چه رسمیست این چه قانونیست
در همه خرابهها امشب، رود رود عزا به پا شده است
دخترم از صدای بمب مترس، پسرم آفتاب فردا باش
مادران و زنان به پا خیزید، شاعران نوبت شما شده است
غزه را چون هلال میخواهند، ماه در پشت ابر؟ ممکن نیست!
غزه ماه است، ماه، ماه همه از بعد ابرها رها شده است
وعده عشق مسجدالاقصیست، در نمازی به زمان صبح ظهور
شام ظلمت به جا نمیماند، نکبت ظلم برملا شده است
*********************************
پدر از راه آمد و مادر
همانند هر روز سفره را میچید
عطر سمبوسه خانه را پر کرد
خواهرم دور سفره میچرخید
شاد و خندان کنار هم بودیم
یک دفعه سقف خانه سوت کشید
جیغ زد مادرم: فرار کنید
خواهر کوچکم ولی نشنید
سنگ و سیمان و آتش و باروت
غزه ماند و کبوتران شهید
عطر سمبوسه… نه نمیخواهم!
خواهر کوچکم گرسنه پرید
*********************
چشمهایت به جستوجو نوراند، بالهای تو در خون کبوتر!
در دهان تو آتش گرفته، شاخه سبز زیتون کبوتر
چشمهایت به جستوجو نوراند، در هجوم غبار و سیاهی
از حصار قفس، تور، آتش، کی میآیی تو بیرون کبوتر؟
خانه: آوار، آوار، آوار، نخلها: سوخته، زخم خورده
سایه تیره رنگ کلاغان بر زمین زد شبیخون کبوتر
صبح باید بیاید نباید، بالهای تو در خون بماند
باید آیینه و گل بپاشی روی این شهر گلگون کبوتر
غرقه در خون دلهایشانند، کودکان، مادران، پیرمردان
پشت دیوار بیت المقدس، تا سر کوه صهیون کبوتر
بال بر زخمهایم کشیدی، در نگاه غریبم چه دیدی؟
تا صدا میزدم میرسیدی، از نگاه تو، ممنون کبوتر!
غزه در خون خبر انتشار شد! گر چه در گوشها پنبه باشد
در گلوی تو یک بغض تلخ است، شاخه سبز زیتون کبوتر!
*****
عبدالرحیم سعیدیراد
بغل وا کن مسجد الاقصی
بر ماذنه گلبانگ بیداریست
هنگامه شوری دگر آمد
رودی حماسی در دلت جاریست
بغل وا کن مسجد الاقصی
بر روی مردانی که چون خورشید
گل میکنند از گوشه غزه
با پرچم خوشرنگی از توحید
با سنگ و مشت و عزم پولادین
مدام جاری بوده پیوندت
پر میکشد فوج کبوترها
از خون مردان برومندت
در فصل آتش سنگ میبارد
از باغهای روشن زیتون
در بارش طوفان الاقصی
بر خاک میافتد بت صهیون
ای قدس ای سر چشمه امید
ای قدس ای محکمتر از پولاد
خورشید در اوج فلک یک روز
آزادیات را میکشد فریاد
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع