«شتر، گاو، پلنگ»؛ حالت امروز نمایشنامه نویسی ما_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، انتشارات نیستان هنر نمایشنامه تازهای از صادق عاشورپور با نام «سیاوش اغاز گشت» را که نمایشنامهای برگرفته از داستان سیاوش در شاهنامه است را انتشار و روانه بازار نشر کرده است.
این انتشارات پیش از این و به طور اشکار در ده سال تازه به انتشار کردن نمایشنامههایی از نویسندگان در کنار دیگر آثار ادبی از جمله شعر، رمان و داستان مختصر و ترجمه روی آورده است که نمایشنامه «سیاوش اغاز گشت» از این دست است. خبررسان از تنسیم به مناسبت انتشار کردن این نمایشنامه از عاشورپور با وی او گفتوگویی داشته است،
صادق عاشورپور کارگردان تئاتر و از نویسندگان و پژوهشگران پیشکسوت عرصه هنرهای نمایشی است که مجموعه ۱۵ جلدی «نمایشهای ایرانی» حاصل بیشتر از ۳۵ سال پژوهش فردی اوست. وی نشان درجه یک هنری هنرهای نمایشی دارد و به گفتن پژوهشگر برتر جهان اسلام معارفه شده است. این چنین از سوی یونسکو به گفتن پژوهشگر ملی مورد تقدیر قرار گرفته است
عاشورپور که پیش از این نمایشنامههای فرد دیگر چون «فرمان خاتون»، «پنج طیاطر»، «شاکی، «کاری باید کرد» و «سقای دیگر» را نیز از سوی نیستان انتشار کرده است، در این او مباحثه از کارکرد محیطهای آکادمیک در بذل دقت به تئاتر در غرب به جای سنتهای نمایشنامهنویسی در ایران انتقاد کرده و میگوید: فضای نمایشنامهنویسی در ایران از فضای حرفهای دور افتاده است. این او مباحثه به شرح ذیل است:
* تسنیم: درمورد نمایشنامه «سیاوش اغاز گشت» بفرمایید، با چه مضمونی است و به چه روشای نوشته شده است؟
«سیاوش اغاز گشت» در حقیقت یک تئاتر فاصلهگذار به شیوه برشت است، فاصلهگذاری فرایندی در تئاتر روایی برتولت برشت است که در آن با منفعت گیری از عناصر متعدد، ازجمله نور و موسیقی و نحوه بازی، از غرق شدن تماشاگر و بازیگر در نمایش جلوگیری میشود. در حقیقت نگاه نو و تازهای به کار نمایش است.
این نمایشنامه بر پایه قصه سیاوش در شاهنامه فردوسی است، یقیناً الهام گرفته از این قصه، قصه سیاووش در شاهنامه آمده است و من تعبیر و تفسیر خود را به گفتن نویسندهای که تئاتر کار میکند، در قالب یک نمایشنامه گفتن کردهام، این نمایشنامه در حقیقت مفهوم عهد و پیمان را بسط میدهد، پیمان بستن و تعهدی که در دین اسلام امری مقدس است و در آیینهای سنتی ما نیز مقدس برشمرده میشود. سیاوش برای عهد و پیمانش میایستد و تا پای جان از پیمانش نمیگذرد.
* تسنیم: آقای عاشورپور نمایشنامه «سیاوش اغاز گشت» به باور شما چه اندازه زمان اجرا اشکار خواهد کرد؟
هنگامی یک نمایشنامه تشکیل میشود، نویسنده به باور من نباید به این بیاندیشد که چه اندازه زمان اجرا اشکار میشود، اساسا نمایشنامه دو وجهی است، یک وجه خواندنی و یک وجه اجرا کردنی است، دقت به هر کدام از این وجوه بستگی به افراد دارد، بستگی به علائق و سلایق آنها دارد، متاسفانه در سرزمین ما نمایش تا این مدت جا نیفتاده است، علیرغم این که از عصر مشروطه و حتی قبل از آن هم ما تئاتر کار میکردیم، یک مرضی ما را گرفته است که همیشه فکر میکنیم، آنچه در غرب بوده تئاتر است و آنچه ایران داشته تئاتر نیست، علت هم این است که سپس از مشروطه و سفر ایرانیان به اروپا و وجود اروپاییان در ایران، ایرانیان را با تئاتر در اروپا آشنا کرد؛ به خصوص این که سپس از عصر مشروطه یکسری از نویسندهها همانند آخوندزاده تخم نفاق را کاشتند که تئاتر یعنی آنچه در غرب اتفاق میافتد، در حالی که من به گفتن یک ایرانی دارای فرهنگ و هنر سیاسی و اجتماعی سرزمین خود هستم.
بازگردیم به جواب سوال شما، این که من نمایشنامهنویس بگویم، نمایشنامهای که نوشتهام، حتما باید اجرا شود، نادرست است، من مینویسم تا بخوانند، امکان پذیر هیچ زمان هم این نمایشنامه اجرا نشود، اساساً مگر همه آثار شکسپیر اجرا شده است؟ نمایشنامه در درجه نخست، یک متن ادبی است، این متن ادبی را یک کارگردان میتواند به مرحله اجرا رساند.
* تسنیم: چه مقدار نمایشنامهنویسان ما قائل به این نگاه می باشند؟
متاسفانه صاحبان این نگاه اندک می باشند، حالت امروز به طوری شده است که هرکس بیکار میماند، نمایشنامهنویس میشود، امروز با تعداد بیشماری نمایشنامهنویس بیتوانایی روبه رو هستیم که نه الفبای نمایشنامهنویسی را بلدند و نه تسلطی روی متن دارند، نمایشنامههایی با اغلاط املایی متعدد فضای نمایشنامههای ما را پرکرده است.
بخشی از این صدمهها فهمید مراکز آکادمیک ماست، اساتید رشته تئاتر و نمایشنامهنویسی به دانشجویان یاد دادهاند که آثار ایرانی نخوانند، چرا؟ چون رجوع به نمایشنامههای ایرانی نیازمند مطالعات زیاد تر است، چون آنوقت باید شاهنامه را بخوانند، چون خود اساتید سوادشان از دانشجویان تنها ۱۲ ساعت زیاد تر است، یعنی همان شب قبل مطالعه میکنند و فردا درس خواهند داد.
اگر از این آقایان تئاتری بپرسیم که در روز چه مقدار به تئاتر فکر میکنید؟ چه مقدار موسیقی گوش میدهید؟ چه مقدار مطالعه میکنید؟ جواب زیاد اندک است، اما ادعاها زیاد است و این ادعای بسیاری جهت شده تئاتر در سرزمین ما به این روز بیافتد.
تعداد بسیاری از فعالان تئاتر امروز بیسواد می باشند، اگر سواد داشتند، میدانستند که فرهنگ ایرانی غنیترین فرهنگ جهان است، از این فرهنگ منفعت گیری میکردند، در حالیکه برخی از آنها حتی بلد نیستند از روی یک متن کهن همانند کلیله و دمنه بخوانند.
بعد، اگر نمایشنامهای اجرا شد، که شد اگر نشد، یک تاثییر ادبی نوشته شده است، مگر مولانا هنگامی مثنوی را مینوشت، انتظار داشت، آن را حتما بخوانند؟ این فرضیه که نمایشنامهای بنویسیم که حتما اجرا شود، نادرست است.
* تسنیم: آقای عاشورپور در دیده شدن یک نمایشنامه نقش ناشر نیز زیاد مهم است چه برای خوانش تاثییر و چه برای اجرای آن، در ایران شمار ناشرانی که تخصصی بر روی نمایشنامه کار میکنند، اندک است، نقش ناشر را در این عرصه چه مقدار مثمرثمر میدانید؟
یکی از مشکلاتی که ما در سرزمین داریم، همین است، در اروپا ناشران در حوزه کاری خود متخصص می باشند، برای نمونه یک ناشر هنگامی در حوزه روانشناسی فعالیت میکنند، طبق معمول از متخصصان آن حوزه به حساب می اید یا از مشاوران متخصص منفعت میبرد، اما در ایران این چنین نیست، ما چند ناشر متخصص داریم که در حوزه نمایشنامه فعالیت کرده باشند؟ چند ناشر به همانند نیستان داریم که مدیرمسئولش یک نمایشنامهنویش و آشنا به تئاتر باشد؟ سیدمهدی شجاعی تخصصی کار میکند، فعالیت او روی انتشار کردن نمایشنامهها برای اسکناس نیست، به علت عشق و علاقه به نمایشنامه است. وی در انتشار کردن نمایشنامههای سپس از انقلاب نقشی موثر ایفا کرده است و شجاعی یکی از افرادی است که چراغ نمایشنامهنویسی در ایران را روشن نگه داشته است.
* تسنیم: اگرچه پیشتر گفتید که از فضای حاضر در نمایشنامهنویسی سالهای تازه چندان راضی نیستید، اما به طور اشکارتر میخواهیم درمورد حالت نمایشنامههای انتشار شده در یکی دو دهه تازه بفرمایید؟ به لحاظ محتوا و مضمون از چه وضعیتی برخوردار هستیم؟
اولا که به نظر من این اساتید بیسواد می باشند که جهت شدند تا حالت ما در نمایشنامهنویسی به سمت و سوی«شتر، گاو، پلنگ» پیش رود، این اساتید می باشند که دانشجو را به سمت نمایش غرب سوق دادهاند، تا جاییکه دانشجو نه توانست با داشتههایمان در ایران آشنا شود و نه از نمایش در غرب فهمی حاصل کند.
دوم این که امروز در فضای آکادمیک ما با معدود نمایشنامههای خوب روبه رو هستیم، دانشجو فقطً برای نمره نمایشنامهای مینویسد و یا به کتابخانه میرود و یا با هزینه شخص دانشجو انتشار میشود.که آن هم خریدار ندارد. یقیناً این را بگویم که مردم ما با تئاتر قهر نیستند، با آنچه که امروز به گفتن نمایشنامه و تئاتر تشکیل میشود، قهر می باشند، آثار مورد قیمت اندک است، من بعضی اوقات برخی نمایشنامهها را که میخوانم، به حال استاد و دانشجو گریه میکنم. عمدتاً تلاش میکنند، نمایشنامههای غربی را اجرا کنند، چرا؟ مگر نه این که یک هنرمند اول باید ملی باشد سپس جهانی؟.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع