مسأله مهم سرزمین تحریم ها، برجام و FATF است_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبررسان، محمدتقی ارمکی با پافشاری بر این که بدترین اتفاقی که میتواند برای پزشکیان رخ بدهد برگرداندن مناقشههای قدیم است، او گفت: «دولت ملی»، یعنی افرادی که مسأله آنها ارتقاء و گسترش سرزمین، از بین بردن مانع ها ربط با جهان، افت خشونت و افت ناهنجاریها و تعارضات درون سیستمی است. این چنین آدمهایی باید اشکار کنیم و قطعا آدمی همانند جلیلی نیست. چون او عامل اساسی تشکیل همه چیزهایی است که من گفتم. مجدد اغاز به ائتلاف با او کنیم که اینها ادامه اشکار کند؟! دولت ملی آدمهای فرد دیگر میطلبد.
مشروح او مباحثه با تقی آزاد ارمکی را در ادامه میخوانید:
زمانطلبها یا به تعبیر دیگر «مجاهدان شنبه»، یعنی افرادی که حتی در زمان انتخابات هم هیچ اثری از آنها نبوده است و سپس از اظهار نتایج انتخابات به سمت آقای پزشکیان میآیند، چه آسیبی میتوانند برای دولت آقای پزشکیان داشته باشند؟
این اتفاق افرادی که دفاع کننده نبودند و سپس از پیروزی یک آدمی میآیند و دور او را میگیرند، از قدیم الایام تا نزدیک به بسیاری وجود داشته است؛ خصوصا در رابطه فردی که اظهار میکند من حزب ندارم و به گروهی وابسته نیستم و میخواهم فراگیر عمل کنم، ریسک خطر بیشتری دارد. هر کدام از دولتهای قبلی با یک مجموعه آدمهایی اغاز کرده بودند و سپس از دستیابی به قوت هم آن مجموعه آدمها هم چنان بودند و تصاحب موقعیتها را کردهاند.
برای آقای پزشکیان این زیاد ملموس است و میتواند حادثه بسازد. یعنی افرادی را به کار بگیرد که به اهداف و آرمانهای او باور ندارند و نتیجه قابل فکر مثله کردن آرمانهای ایشان است که بر پایه آنها شراکت را ممکن کرده همانند حقوق شهروندی، اهمیت دادن به حوالی سرزمین و قومیتها، اقلیتها، صداهای شنیده نشده و امثال اینها است.
آدمهای حرفهای که میآیند، به مناقشههای قدیم بر میگردند. یعنی مناقشهای که با رقبای خودشان داشتند را در دولت تازه فعال میکنند؛ و این بدترین اتفاقی است که میتواند برای آقای پزشکیان بیفتد. بعد اولین نتیجهاش این است که مسائل و موضوعات اساسی که آقای پزشکیان نقل میکرده به فراموشی سپرده میشود و دوم این که منازعات و مناقشههای قبل را مجدد زنده میکنند، انرژی دولت را میگیرند و در این صورت به سال دوم نرسیده، دولت اظهار ورشکستگی میکند.
برخی از رؤسای دولتها در این دوره اغاز به تحول اعضای کابینه میکنند ولی در ایران این چنین چیزی اتفاق نمیافتد و گرفتاریهایی برای آقای دکتر پزشکیان پیش خواهد آمد.
*آقای ظریف به گفتن فردی که بیشترین تلاش را برای پیروزی آقای پزشکیان داشته، حرف های که هیچ سمتی را در دولت چهاردهم قبول نمیکند و اظهار کرده که ۶۰ درصد هیأت دولت آقای پزشکیان سابقه وزارت ندارند و میانگین سنی آنها هم زیر ۵۰ سال است. با دقت به این که پافشاری داشتید آدمهای قدیم وجود نداشته باشند، برسی شما از این مسأله چیست؟
این که جوان باشند و توانایی وزارت نداشته باشند، هم خوب و هم بد است. خوب است به این علت که دور میشود از افرادی که زنبیل گذاشتهاند و آماده وزارت، مسئولیت و ریاست می باشند؛ و از تکرار مناقشههای قبل اجتناب میشود. ولی اشکالش این است که امکان پذیر آدمهای ذهن سادهای به کار گرفته شوند که تاریخ تغیرات، مناقشهها، مسائل و حوادث ایران را آشنایی نداشته باشند. من موافق ترکیب هستم که یقیناً آقای پزشکیان هم ترکیب را حرف های است.
جوانی که میآید، باید مختصات آن وزارتخانه را داشته باشد و در مناقشهها هم وجود داشته باشد؛ یعنی مناقشه برآمدن جامعه تازه ایران، نسل تازه و مسائلی که در جامعه ایرانی ظهور کرده است. مشکل پیرها این است که به مسائل تازه آشنا نیستند و نمیدانند که جامعه به کدام سمت میرود؛ اگر این آشنایی وجود داشته باشد، به نظرم زیاد خوب است. اگر آقای پزشکیان این کار را بکند، میدانید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به سمت برنده شدن در انتخابات دولت دوم هم میرود و خودش را وصل میکند به جامعهای که نیامده و شراکت نکرده می بود.
آذری جهرمی یک وزیر موفق دوره روحانی می بود
۵۰ درصد از جمعیت ما شراکت نکردند که حداقل میتوانست ۲۰ درصد آنها شراکت کنند. این ۲۰ درصد زیاد مهم است. چون آقای پزشکیان یک ریزش و یک جایگزینی نیرو خواهد داشت؛ بعد نزدیک به ۳۰ درصد نیرو ملزوم دارد. این جمعیت کجا می باشند؟ در بین زنان، جوانان، اقوام و افرادی می باشند که اصلا شراکت نکرده بودند. اگر این جمعیت همراه شوند و بتوانند موفق شوند، همانند آذری جهرمی که یک وزیر موفق دوره آقای روحانی می بود که حتی به گفتن رئیس جمهور هم روی او فکر میشد، این تیپ آدمهایی است که به درد میخورند و میتوانند جامعه را نجات بدهند و جمهوری اسلامی را به دوره جدیدی داخل کنند. دوره تازه یعنی به رسمیت شناختن مسائل و مشکلاتی که این سرزمین الی ماشاءالله دارد و به آنها بی اعتنایی میشود.
افزایش سهم زنان در دولت یک حقیقت و الزام است
به او گفت و گو زنان اشاره کردید. گمانهزنیها در خصوص هیأت دولت آقای پزشکیان حکایت از این دارد که نسبت به دورههای قبل تعداد زنان بیشتری نقل می باشند. برای مثال گمان دارد سخنگوی ایشان خانم زرآبادی باشد که در ۴۵ سال قبل سابقه نداشته سخنگوی دولت خانم باشد. این افزایش سهم بانوان در دولت را چطور برسی میکنید؟
افزایش نیست و یک حقیقت و الزام است. مشکلات روحانیت، نیروهای سنتی و مجلس را دارد ولی جامعه زنان ایران فقط چهار پنج نفر آدمی که در دولتها بودهاند، نیست. به نظر من اینها همانند همان آدمهای قدیم می باشند که مناقشههای قدیم را بازتولید میکنند و کار هم پیش نمیرود؛ اگر میتوانستند در دولتهای قبل انجام داده بودند. زیاد مهم است، یک وزیری که قدیم در وزارتخانه بوده، حق ندارد در دولت تازه وزیر شود. برای این که اگر توانایی داشته عمل کرده، اگر عمل نکرده مشخص می کند که ناتوان است.
به نظرم اشتباه است که به اینها برگردیم. من صراحتا میگویم و امکان پذیر آدمها هم از دست من غمگین شوند. ولی اگر میتوانستند کاری کنند، کردهاند؛ و دیگر باید بنشینند و حکم مشاوره داشته باشند. به آدمهایی که توانایی دارند، زمان داده نشده به وزارتخانهها همراه شوند. شامل زنان هم هست که چهار پنج نفری که در دولتها بودهاند، نقل خواهد شد؛ اینها اگر میتوانستند کاری کنند، کردهاند. مشخص می کند بیشتر از این توانایی نداشتهاند و باید زنان فرد دیگر اضافه بر این همراه شوند.
اگر زن با صلاحیت و توانایی هست، تا جایی که میتوانید به کار بگیرید
چرا ما اینقدر جنسیتی نگاه میکنیم؟ اگر زن با صلاحیت و توانایی هست، تا جایی که میتوانید به کار بگیرید؛ و اگر نیست، چه اصراری دارید زنی که توانایی ندارد را منفعت گیری کنید؟! سپس هم زنان جامعه ایرانی را نگاه کنید. این زنان نزدیک به ۳۰، ۴۰ سال است دارند درس میخوانند، مینویسند و تلاش میکنند ولی به آنها اجازه داده نشده که بالا همراه شوند. در رابطه قومیتها و جوانان هم همینطور است.
ساحت بیرونی و عمومی دنیا به واسطه آدمهای خبره سیاسی است، ولی در سیاست و عمل، جوانان دارند عمل میکنند. شما وزرای دولتها را نگاه کنید که جوان می باشند و دارند کار پیش میبرند. برای این که انرژی، توانایی، هوش، آرزو و آینده دارند و دنیا را میشناسند؛ مختصاتی که برای گسترش یک سازمان یا نهاد ملزوم است را این جوانان دارا می باشند.
به نظرم باید از این نگاه جنسیتی که باید دو یا سه یا چهار نفر از زنان عضو هیأت دولت باشند، دست برداشت و به اندازه ظرفیت آدمها دقت داشت. اگر وزیر هم نشدند، آدمهای مهم این جامعه خواهند می بود. برای مثال کاندیدا شدهاند و قبول نشدهاند، به نظرم یک نیروی اجتماعی قوی شکل میگیرد و فردا حد واسط بین دولت و مردم میشود؛ و نیرویی که باید اختلال و شکاف بین جامعه را کم کند، اینها می باشند. این جمعیت میتواند اختلال و نابهسامانی را افت بدهد و جامعه را به پیش ببرد.
«طبقه متوسط» از تغیرات جامعه ایرانی بیرون انداخته شده است
متأسفانه در این او گفت و گوها دو سه چیز از یاد ما میرود؛ برای این که زیاد جستوجو آدم میگردیم. باید زیاد تر دقت کنیم که رابطه نظام سیاسی ما با نظام طبقاتی چطور است. در فرآیند تغیرات جامعه ایرانی، تقریبا برخی از گروههای اجتماعی به بیرون ریخته شدهاند و در عین حال طبقه متوسط هم از این حادثهسازی و حادثهآفرینی بیرون انداخته شد.
اگر طبقه متوسط داخل نمیشد، پزشکیان نمیتوانست پیروز شود
من مرحله دوم انتخابات ۱۴۰۳ و پیروزی آقای پزشکیان را با میانداری و کنشگری بخشی از طبقه متوسط میدانم. اگر طبقه متوسط داخل نمیشد، قطعا آقای پزشکیان نمیتوانست پیروز شود. برای این که مسأله طبقه متوسط نظم، اخلاق، اسایش و سازندگی است و حس کرد که اگر آقای جلیلی بیاید این پروژه را به هم میریزد؛ و سپس فعال شد. دانشگاهیان چه مقدار در این عرصه فعال بودند؟ به شدت قسمت اعظم آنها فعال شدند برای این که آقای پزشکیان بیاید و مؤثر واقع شود.
در هر صورت باید مسائل طبقه متوسط را جدی گرفت. اگر قرار است جامعه به نظم و سازگاری برسد، این طبقه متوسط است که میتواند جامعه را توجیه و به اسایش دعوت کند و جلوی رادیکالیزم را بگیرد؛ کاری که آقای جلیلی بیاعتنای به طبقه متوسط داشت پیش میبرد و رادیکالیزم را اشاعه داد.
مسئله دوم به حاشیه رفتن سلبریتیها در این انتخابات است که به نظرم اتفاق عجیبی است و فردی در جامعه به آن نمیپردازد. برای این که سلبریتیها مست از شهرت، پول، ثروت و قوت بودند و فکر میکردند که اگر داخل شوند چه اتفاقاتی میافتد. هیچ کدام از سلبریتیها به این عرصه داخل نشدند. در کل سینمای ایران، یک آقای پرستویی را میبینیم که آمده و ورزشیها نیامدند. زیاد تر آدمهای دانشگاهی آمدند که بخشی از طبقه متوسط مهم بودند.
به حاشیه رفتن سلبریتیها دولت را از اتفاق پوپولیستی نجات داده است
این به حاشیه رفتن سلبریتیها در انتخابات نمیتواند یک نقطه قوت باشد؟
قوت است؛ اتفاق زیاد خوبی برای ایران افتاده که دولت را از اتفاق پوپولیستی نجات داده است. رئیس دولت میگوید من با کارشناسان کار دارم و متخصصان و گروههای حرفهای آمدهاند. این نقطه قوت آقای دکتر پزشکیان است که با اسایش میتواند عمل و با ارجاع به متخصصان و دانشگاهیان کار کند. سلبریتیها هم به حاشیه بروند و کار سلبریتیشان را بکنند؛ چه کار به سیاست دارند؟! در عرصه فانتزی و مد کار کنند ولی نیایند در این عرصه کار کنند و فردا بستانکار باشند.
اعتراضات ۱۴۰۱ را نگاه کنید، سلبریتیها بازی را خراب کردند و نگذاشتند به نتیجه برسد؛ و رادیکالیزمی که شکل گرفت و هر کدام فروپاشی نظام را نقل کردند و خودشان هم از عرصه اثرگذاری خارج شدند. به نظرم اتفاق خوبی افتاده که برای اولین بار در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی سلبریتیها به حاشیه رفتهاند.
نقطه قوت پزشکیان این است که او گفت و گو اقوام را میگوید
مسئله دیگر این انتخابات که به نظرم نقطه قوت است، این که آقای پزشکیان او گفت و گو اقوام را میگوید؛ اقوام میآیند ولی همه اقوام نمیآیند. الآن دارند در برخی ادارات حاشیه میسازند که پزشکیان او گفت و گو فروپاشی سرزمین و برجسته کردن اقوام را نقل میکند؛ اصلا این طور نیست. اقوام هم آمدهاند، بیشترین صدمه را دیدهاند و بیشترین رأی را دادهاند. ولی معنایش این نیست که دارد یک حادثه شگفت و فروپاشی سرزمین اتفاق میافتد.
پزشکیان به صداهای شنیده نشده جامعه ایرانی دقت کرد
از همه مهمتر او گفت و گو صداهای شنیده نشده جامعه ایرانی است که آقای پزشکیان روی آن دقت کرد. آدمهای با توانایی سیاسی باید در سطح مشاوران قرار بگیرند. برای مثال آقای ظریف سخن فوق الاده میزند و میگوید فکر نکنید من برای قوت آمدهام.
اجازه بدهند که صدای جامعه شنیده شود تا از آن طریق بتوانیم یک دولت ملی، فراگیر و مؤثر در از بین بردن ناکارآمدی و افزایش مشروعیت نظام سیاسی و از نظر دیگر تحکیم بنیههای اجتماعی و همبستگی را اشکار کنیم.
مسأله مهم سرزمین تحریمها، برجام و FATF است
*به دولت ملی و فراگیر اشاره کردید، در فضای مجازی دیدم که یک نفر حرف های می بود آقای جلیلی در استان خراسان جنوبی بیشترین رأی را داشته است و از طرفی هم بالأخره ۱۳ میلیون رأی دارد؛ نظر داده می بود که استانداری خراسان جنوبی را به آقای جلیلی بدهند. نظر شما در این خصوص چیست؟
این «دولت ائتلافی» است و «دولت ملی» نیست. دولت ائتلافی در موقع ضعف است؛ هنگامی رأی کافی نمیآورد، با رقیب خودش ائتلاف میکند که رقیب مهم را حذف کنند. دولت ملی یک امر فرد دیگر است. سپس از پیروزی، باید اغاز کنند به این که ببینند مسائل اساسی سرزمین کدام است. در رقابت مسائل مهم سرزمین راست و چپ یا اصولگرایی و اصلاحطلبی میشود. مسأله مهم سرزمین تحریمها، برجام و FATF است. مسأله مهم سرزمین این است که داریم به میرایی فرهنگی و تعطیلی پروژه گسترش اقتصادی میرسیم. آقای جلیلی کدام یک از اینها را میتواند حل کند؟! او عامل همه این قضایا بوده است.
دولت ملی یعنی افرادی که مسأله آنها ارتقاء و گسترش سرزمین، از بین بردن مانع ها ربط با جهان، افت خشونت و افت ناهنجاریها و تعارضات درون سیستمی است. این چنین آدمهایی باید اشکار کنیم و قطعا آدمی همانند جلیلی نیست. چون او عامل اساسی تشکیل همه چیزهایی است که من گفتم. مجدد اغاز به ائتلاف با او کنیم که اینها ادامه اشکار کند؟! دولت ملی آدمهای فرد دیگر میطلبد.
حتی برخی از آدمهایی که در جهت پیروزی آقای دکتر پزشکیان مؤثر بودند هم برای این پروژه دولت ملی نمی توانند مؤثر واقع شوند. چون آنها در دوگانه پزشکیان – جلیلی قرار داشتند و اینجا وحدت ملی احتیاج داریم که مسألهاش یک چیز دیگر است. باید روی این مسائل تأمل و فکر کرد و امیدوارم که حوزه سیاستگذاری آقای دکتر پزشکیان هم به این چیزها دقت کند.
منبع :
جماران
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع