روایت حسن روحانی از روزهای اول بعد از انتخابات سال 92_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
«امروزِ شما با دیروزِ شما فرق میکند. شما امروز رئیسجمهور هستید یعنی رئیس همهٔ مردم هستید؛ حتی رئیس من هم هستید!» این جملاتِ فروتنانه و دلگرمکننده نخستین سخنان مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای خطاب به من در اولین جلسهٔ دونفرهٔ ما بعد از انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ می بود.
همان شنبهشب انتخابات اندکی بعد از نطق مختصر تلویزیونی من، حجتالاسلام والمسلمین محمدیگلپایگانی، رئیس دفتر رهبری و آقای جواد گلپایگانی فرزند ایشان و داماد آیتالله خامنهای ساعت ۲۳ برای تبریک به منزل من آمده بودند؛ اما دیدارهای رسمی از صبح یکشنبه ۲۶ خردادماه اغاز شد.
دلنشینترین تماس از سوی آقای وحید حقانیان – که آن زمان در دفتر رهبری چهرهای مؤثر برداشت میشد – صورت گرفت. او که مشهور می بود دفاع کننده ریاستجمهوری محمدباقر قالیباف است در همان روز انتخابات هم با من تماس گرفته می بود و در حالی که تا این مدت نتیجه به طور رسمی روشن نشده می بود از ترکیب وزیران پرسیده می بود! روز ۲۶ خرداد هم مضمون تماس آقای وحید بعد از تبریک این می بود که وزیر سرزمین کیست؟ و بلافاصله افزود: «قالیباف برای این کار زیاد خوب است.» من یقیناً این نظر او را به شوخی برداشت کردم.
در ۲۷ خرداد ۹۲ اولین وزیر دولت مستقر که به دیدارم به گفتن رئیسجمهور منتخب آمد دکتر علیاکبر صالحی وزیر امور خارجه می بود که عباس عراقچی معاون وزیر هم همراهش می بود. صالحی آمده می بود که گزارش مهمی را به من بدهد. گزارشی محرمانه که گرچه ما به گفتن عضو شورای امنیت ملی شایعاتی درمورد آن را شنیده بودیم اما از جزئیاتش خبر نداشتیم و اینک به حرف های وزیر خارجه به دستور رهبری من باید در جریان جزئیات آن هم قرار میگرفتم: مذاکرات محرمانهٔ ایران و آمریکا در عمان درموردٔ پرونده هستهای ایران. آقای صالحی او گفت از بیت رهبری دستور دادهاند که از امروز درمورد مذاکرات عمان با آقای روحانی مشورت کنید.
مطابق شنیدهها آقای ناطق ناموافق انصراف آقای ولایتی می بود و نهایتاً انصراف خود از انتخابات سال ۱۳۹۲ را به پیشنهاد و مشورت آقای ناطق نوری موکول به انصراف همزمان آقای سعید جلیلی کرده می بود و آنگاه از دسترس تماس سران جامعه روحانیت مبارز هم خارج شد و در نهایت این کار به سود گفتمان اعتدال شد.
احمدینژاد با لبخند در دفتر من حاضر شد. او گفت همه مناظرهها را دیده است و در مناظره سوم با چند نفر از وزیران در دفتر رئیسجمهور پای تلویزیون نشسته بودند که من کلمهٔ «گازانبر» را به کار بردم. احمدینژاد در همان لحظه به وزیرانش رو کرده می بود و حرف های می بود: «شیخ، قالیباف را از طبقه بیست و ششم پایین انداخت.» من یقیناً از او نپرسیدم چرا طبقه ۲۶؟ اما احمدینژاد با نشاط او گفت: «در هر صورت هر کاری بشود، کار سمنانیها است.»
مسئله دلنشین اما دیدار حقوقدانان شورای نگهبان با من برای تبریک می بود در حالی که فقهای شورای نگهبان به دیدار رئیسجمهوری منتخب ملت نیامدند! همان فقهایی که هنگامی آقای محمود احمدینژاد به ریاستجمهوری رسید در روز دوم سپس از انتخابات به دیدارش رفتند: افرادی همانند آقای احمد جنتی که این کار را در سال ۱۳۹۲ تکرار نکردند. این بیتوجهی به رأی ملت هیچ زمان از یاد من پاک نمیشود.
روز سپس پنجشنبه سیام خردادماه ۱۳۹۲ سردار حاج قاسم سلیمانی به دیدارم آمد و گزارشی یکساعته از منطقه را داد. روابط ما با حاج قاسم در عین تعامل و تفاوت دیدگاه زیاد صمیمانه و یقیناً صریح می بود. این که شهید سلیمانی تلاش میکرد با رئیس منتخب جمهوری این چنین رابطهای برقرار کند از نظر من نشانهٔ احترام او به رأی ملت می بود.
عزتالله ضرغامی هم به من او گفت میخواهم با هم در دولت آینده خوب کار کنیم. من گفتم با این سیاستگذاری موافقم به شرطی که قبول کنی در دوره انتخابات، صداوسیما علیه نامزدی من می بود! ضرغامی بعد از اندکی تأمل این سخن را قبول کرد و ما با هم قرار گذاشتیم یک همکاری خوب داشته باشیم.
دکتر محمود سریعالقلم به دیدارم آمد. من برخی تأملات فکری و نظری ایشان در علم سیاست و روابط بینالملل را میپسندیدم اما خود ایشان اصرار داشتند که در دورهٔ ریاستجمهوری هیچ مقام و گفتن رسمی به گفتن مشاور یا دیگر موقعیتها نداشته باشند و هم چنان به گفتن فردی جدا گانه و دانشگاهی شناخته شوند. در همان جلسه انها گفتند که فکر میکنند باید مبانی علمی و نظری گفتمان «اعتدال» را به گفتن نظریه دولت تدبیر و امید تبیین کنند.
آقای خاتمی رسماً به من خبرداد نه سهمی از این پیروزی میخواهد و نه سهمیهای در کابینه – حداقل در رابطه شخص ایشان – برای خود در نظر دارد.
منبع :
سایت حسن روحانی
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع