سیاست ظالمانه رضا شاه در روبه رو زبان فارسی_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبررسان از تنسیم، به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران؛ نشست تخصصی «اهمیت نقش زبان فارسی در فرهنگ ملی» از سلسله نشستهای پاسداشت زبان فارسی با وجود اسماعیل امینی و هادی خورشاهیان در سرای اهل قلم برگزار شد.
اسماعیل امینی در این نشست او گفت: به علت این که ما با زبان به طور روزمره سروکار داریم، فکر میکنیم اموری که با زبان فارسی مرتبط است، نیازی به تخصص ندارد. در واقع روبه رو ما با زبان فارسی، بر مبنای ذوقیات است و زبان فارسی در معرض ذوقیات عام قرار گرفته است.
وی به منفعت گیری نادرست رسانهها از کلمه «جنجالی» به گفتن یک مثال، اشاره کرد و در ادامه گفت: متأسفانه منفعت گیری از کلمه جنجالی در تیتر زدن و سخنرانیها به گفتن سخن پرطرفدار باب شده است؛ در حالی که اساساً جنجال نمایشگر بیخردی و تولیدکننده بلاهت است. خردمندی با اسایش و اعتدال همراه است؛ یعنی هر چیزی در جای خودش قرار دارد.
زبان اتفاقای فرهنگی است
این شاعر و مدرس ادبیات در قسمت فرد دیگر از سخنان خود درمورد قیاس زبانها با یکدیگر او گفت: هیچ زبانی به مثابه پیشینه و دایره واژگان گسترده یا فشرده به فرد دیگر برتری و ارجحیت ندارد. زبان یکی از نمادهای فرهنگی و اسباب ربط همزمانی و درزمانی مردم با یکدیگر و فرهنگ است. پیش از مشروطه عدهای خط فارسی را نارسا میدانستند، چرا که برای برخی از حروف چندین نشانه داشتیم. آنها در پی اصلاح زبان بودند در حالی که این قضیه اساساً در حوزه زبان ضعف به حساب نمیآید؛ همان طور که در زبانهای فرد دیگر چون انگلیسی امکان پذیر برای یک نشانه چندین معادل صدایی داشته باشیم.
وی در ادامه با اشاره به این که هیچ خطی نمیتواند منعکس کننده زبان گفتاری باشد، اضافه کرد: در این باره پروژه ناکامی خوردهای وجود دارد به این شکل که زبانشناسان خطی درست کردند که برای همه صداها یک نشانه اشکار داشت، خطی که تلفظ و آموختن آن نیز زیاد آسان می بود به طوری که کارآموزان آن میتوانستند ۱۵ روزه آن را فرا بگیرند. این خط قرار می بود در سطح بینالمللی مورد منفعت گیری قرار گیرد اما ناکامی خورد. به این علت که زبان ابزار نیست، اتفاقای فرهنگی است و دخل و تصرفبردار نیست. اصلاحات زبانی باید به طور طبیعی و در زمان انجام شود.
نویسنده کتاب «خندمینتر افسانه» در ادامه به مقوله خط پرداخت و او گفت: خط یک قراردادی اجتماعی است، در اینباره تصرف در رسمالخط، همانند تحول دادن علائم راهنمایی و رانندگی است که نشانههایی بینالمللی در سطح جهان می باشند.
امینی این چنین با اشاره به این که فرهنگ مجموعهای از نظام جهاننگری حاکم بر هر دوره است، در ادامه گفت: هنگامی فرهنگی از دستبرد زمان مصون بماند، ماندگار میشود و قسمتهایی از دست رفته نیز در خرده فرهنگها نفوذ میکنند. این کارکرد زمان بر زبان و فرهنگ است که قسمتهایی را نگه داری و قسمتهایی را حذف میکند. آنچه که باقی میماند میراث و تمدنی مورد قیمت است که از حذف و صدمهپذیری مصون مانده است. این قضیه اصلاً به معنی مقدس بودن، مفاخره و محل مجادلهای بر این میراث نیست و هیچ امتیازی به مثابه برتر بودن فرهنگ تشکیل نمیکند.
نگهبان رسمی برای زبان خطر بزرگی است
امینی این چنین بر پیوند روایت و زبان پافشاری کرد و در ادامه گفت: اگر زبان و روایت نبو، تخت جمشید پارهای سنگ و بنا می بود. زبان برای هنرها روایت درست میکند و آن را در بافت یا موقعیت تعریف میکند. اسطورههایی همانند آرش با زبان زنده می باشند. باید دقت کرد؛ که انسان به طور روزمره با نشانههای فرهنگی چون آثار باستانی و آثار هنری ارتباط ندارد اما با زبان هر روزه ارتباط دارد، زبان صدایی است که هیچگاه ساکت نمیشود و حتی در خواب هم فعالیت میکند.
امینی درمورد مرگ برخی از زبانهای مهم در جهان نیز این چنین گفت: اگر زبانهای بزرگی همانند سانسکریت و لاتین از بین رفتهاند به این علت است که نگهبانان رسمی داشتند. نگاهبان رسمی برای زبان خطری بزرگ است و علتاز بین رفتن آن میشود. نگه داری زبان، کار نگهبانان رسمی نیست، بلکه کار همه افرادی است که با زبان به طور روزمره ارتباط دارند. از طرفی دخل و تصرف و تغییرات آن نیز به مثابه خطای بزرگ است.
وی این چنین اصرار کرد: ما نمیتوانیم از منظر ذوقیات و تحلیل شخصی با زبان روبه رو شویم. سیاستها مبنی بر این است که لغت انگلیسی داخل زبان فارسی نشود! به نظر من این تفکر سادهلوحانه است؛ چرا که همه زبانها با هم داد و ستد دارند. امروزه سخن بگویید درمورد زبان خالص و نژاد خالص غیر علمی و غیرممکن است. برخی زبان معیار را بدون لهجه میدانند؛ در حالی که همه زبانها لهجه دارند و ما به هیچ گفتن زبانی بیرون از لهجه نداریم. به همین علت سیاستی که میخواهد گویشها را به سود گویش مرکز کمرنگ کند، زیاد کودکانه و استدلال ظالمانهای می بود که رضا شاه داخل زبان کرد و ما نباید آن را ادامه دهیم. تنوع لهجهها و گویشها علتبارورتر شدن زبان است. دانش زبان فارسی یک تخصص است که نیاز به متخصص خودش را دارد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع