یادتان هست به مردم گفتید به جای مرغ، اشکنه با پیاز داغ بخورید؟_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
متاسفانه هیچ کس به پیشنهاد های اخلاقی آقای علم الهدی دقت نمی کند، حتی آن امام جمعه محترم!
سید احمد علم الهدی در دیدار استاندار خراسان رضوی با اصرار بر ثابت قدم ماندن در تغیرات سیاسی و اجتماعی حرف های است: این مسئله که افراد دانش سیاسی داشته باشند زیاد با لیاقت و معقول است اما این که افراد بخواهند مشابه با شرایط روز و حالت سیاسی جامعه حرکت خود را تنظیم کنند، مصداق شرک به خداوند است… فردی که دیندار باشد در عرصه اجرا و عملیات به باورها خود پایبند خواهد می بود و نمیترسد که در راه خداوند از جان، مال و آبروی خود هزینه کند، موضع سیاسی خود را بر حسب منافع دنیای خود تحول نمیدهد.
سخن های علم الهدی، یقیناً که کاملاً صحیح و متین است ولی ای کاش او این سخن ها را علاوه بر استاندار خراسان رضوی به دیگران نیز گوشزد کند؛ برای مثالً به یک امام جمعه ای که هنگامی دولت مطلوبش سر کار می بود و مردم تحت سختی اقتصادی قرار داشتند، آنان را به صبوری دعوت می کرد و حتی می او گفت اگر مرغ گیرتان نیامد، اشکالی ندارد، بروید اشکنه با پیاز داغ بخورید. ولی هنگامی دولت به دست جریان روبه رو افتاد، ایشان هم یاد مشکلات مردم افتاد و اغاز کرد به انتقاد از دولت به علت حالت نامطلوب معیشت مردم که “گرانی ها مافوق حس است و مردم را مستأصل کرده و علتش هم مدیریت غلط اقتصادی دولتمردان است.”
چرخ روزگار چرخید و مجدداً دولت مطلوب و یقیناً فامیلش روی کار آمد و آن امام جمعه این بار از رشد اقتصادی او گفت ، در تورم ۴۰ درصدی مدعی مهار تورم شد و گرانی ها را نه به علت “مدیریت غلط دولتمردان” که به علت سودجویی برخی شرکت های غیر همسو با دولت دانست.
احتمالا هم بهتر باشد آقای علم الهدی این سخن ها را به امام جمعه ای بگوید که هنگامی در دولت نامطلوبش در استان گلستان سیل آمد، آن را محصول مدیریت زمان طلبانه دانست و او گفت: محور مدیریت، مسئولیت و خدمت نباشد از هر حادثه و جریانی ولو رحمت الهی، نکبت و نقمت برای مردم به وجود میآورد.
اما هنگامی دولت تحول کرد و یکی از بستگان آن امام جمعه رئیس جمهور شد و این بار در مشهد سیل آمد و چند نفر را هم کشت، او گفت که : “خدا را شکر که بارندگی های سودمند و با برکتی داشتیم و یقیناً چند نفر هم از دنیا رفتتند که اسباب تاسف می بود ولی شما عزیزان باید دقت داشته باشید که وقوع این سیل یک بلای طبیعی می بود که متولیان امر را غافلگیر کرد.”
آقای علم الهدی می تواند پیشنهاد های اخلاقی اش را حتی به یک امام جمعه بگوید که هنگامی دولت نامطلوبش بر مصدر امور می بود از افت قیمت پول ملی و افزایش قیمت دلار انتقاد می کرد که “چرا افت قیمت پول ملی برای مسئولان عادی شده و چرا کارگزاران در روبه رو قضیه دلار بی اعتنااند و چرا دلار شده ۱۸ هزار تومان؟”
ولی همان آقا، هنگامی دامادش شد رئیس جمهور، درمورد قیمت ارز این چنین او گفت که “همه نقش دلار و ارز در اقتصاد ما بین ۲۰ تا ۲۵ درصد است و نوسان قیمت ارز در اقتصاد و معیشت ما چندان اهمیت ندارد ولی دشمنان دارند با عملیات روانی مردم ما را نومید میکنند! “
متاسفانه هیچ کس به پیشنهاد های اخلاقی آقای علم الهدی دقت نمی کند، حتی آن امام جمعه محترم!
منبع :
عصر ایران
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع