رزنبلات: فضای مجازی، افزایش مخاطب فیلم مختصر و افت کیفیت_خبررسان

به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم؛ در دنیای پرهیاهوی امروز، که رسانهها و فناوریهای نوین روز به روز بر عمق توانایی بشری تاثییر میگذارند، برخی فیلمسازان در جستوجوی کشف لایههای پیچیدهتری از انسانیت و احساسات انسانی می باشند. آنها از هنر سینما بهگفتن ابزاری برای روبه رو با روان و احساسات سرکوبشده منفعت گیری میکنند و در این مسیر بهجستوجو رساندن پیامی عمیق و تاثیرگذار می باشند. یکی از این فیلمسازان، جِی رزنبلات (Jay Rosenblatt) است، مستندساز آمریکایی که آثارش با منفعت گیری از تکنیک فیلم کلاژ (collage film) مدام توانستهاند درخششی خاص در سینمای تجربی داشته باشند.
رزنبلات، متولد ۱۹۵۵ در نیویورک، در کنار فعالیتهای هنریاش، پیشینهای در روانشناسی مشاوره دارد که تأثیر عمیقی بر نگرش و روشهای فیلمسازیاش گذاشته است. آثار او با تمرکز بر موضوعات انسانی چون کودکی، حافظه، غم، هراس و هویت، فضای سینمایی جدیدی خلق میکنند که همزمان شخصی و جهانی می باشند. او در آثارش نه تنها به جستوجو خلق لحظات سینمایی شگفتانگیز است، بلکه از این طریق به تماشاگران این امکان را میدهد که با لایههای عمیقتری از روان خود روبه رو شوند.
این مستندساز، که زیاد تر از ۳۰ فیلم ساخته و جوایز معتبر بینالمللی بسیاری را به خود تعلق داده، در او گفتوگویی با ما از تواناییهای شخصی و حرفهای خود در عرصه فیلمسازی و تأثیر روانشناسی مشاوره بر سینمایش سخن حرف های است. در ادامه، رزنبلات از مسیر سینماییاش، تواناییهایش از ساخت فیلمهای مختصر و دیدگاههایش درمورد نقش سینما در دنیای امروز سخن بگویید کرده است.
فیلمها میتوانند زخمها را باز کنند تا سم خارج شود
پیشینه شما در روانشناسی و مشاوره، بهوضوح بر رویکردتان به فیلمسازی اثرگذار بوده است. چطور شناختتان از ذهن انسان، ساختار عاطفی فیلمهایتان را شکل میدهد، بهاختصاصی هنگامی با زمان زیاد محدودی روبه رو هستید؟
پیشینه من در مشاوره روانشناسی قطعاً بر فیلمسازیام تأثیر گذاشته است. در هر دو حوزه، انگیزه مهم من این بوده که بخشی از فرایند درمان و التیام باشم. یقیناً مشاوره زیاد شخصیتر و عمیقتر است، اما فیلمسازی میتواند تعداد زیاد بیشتری از افراد را تحت تأثیر قرار دهد و احتمالا محرکی برای تحول باشد. فیلمها میتوانند زخمها را باز کنند تا سم خارج شود. میتوانند به مردم پشتیبانی کنند که انسانیت مشترکمان را ببینند.
نخستین تواناییتان در ساخت فیلم مختصر چه بوده است؟ این توانایی چه تأثیری در مسیر حرفهایتان داشته و آیا نگرش شما نسبت به فیلمسازی را دستخوش تحول کرده است؟
توانایی اولم در دوران تحصیلات تکمیلی در رشته مشاوره می بود. تصمیم گرفتم در یک کلاس فیلمسازی با دوربین سوپر ۸ شرکت کنم. فهمید شدم که زیاد تر از همه کلاسهای مشاورهام، وقتم را صرف پروژههای فیلمم میکنم. این نوشته برایم زیاد روشنکننده می بود؛ نشان داد که اشتیاق واقعیام کجاست. برای من، زمان زمان فیلم را ایده تعیین میکند. بعضی اوقات فیلمهایی را اغاز کردهام که فکر میکردم احتمالا بلند باشند، اما در نهایت مختصر شدند، چون متریال آنها همین را اقتضا میکرد.
تا بحال چند فیلم مختصر ساختهاید و کدامیک از آنها را نقطه عطفی در مسیر هنریتان میدانید؟
اگر فیلمهای دانشجویی را هم حساب کنیم، تا به حال ۳۷ فیلم ساختهام. از نظر نقاط عطف شخصی، باید بگویم فیلم Short of Breath چون علتشد کار با تصاویر آرشیوی و پیداشده را اغاز کنم و علاقهام به تدوین را تحکیم کرد.The Smell of Burning Ants چون نخستین فیلمی می بود که به گفتن نوعی مستند دیده شد و اولین فیلمم در سبک کلاژ-مقالهای می بود. Human Remains چون توانستم لحاظی هولناک از انسانیت را به سبکی شاعرانه و غیرخطی روایت کنم که حتی رگههایی از طنز هم در آن می بود. I Used to Be a Filmmaker نخستین فیلم روزنوشتگونهام می بود که دخترم در آن وجود داشت و سبک آن کاملاً متفاوت از آثار پیشینم می بود؛ میتوانم آن را مستند کمدی بنامم و در نهایت When We Were Bullies چون نوعی جمعبندی از سبکهای گوناگون می بود: فیلمهای خانگی، تصاویر یافتشده، مصاحبه و انیمیشن در کنار هم برای جان بخشیدن به تواناییای کاملاً شخصی.
فضای مجازی، افزایش مخاطب فیلم مختصر و افت کیفیت
با افزایش روزافزون محتوای مختصر در شبکههای اجتماعی همانند اینستاگرام، تیکتاک و..، که بعضاً به سطحینگری متهماند، آیا حس میکنید مخاطبان از توانایی تأملبرانگیز فیلمهای مختصر هنری دور شدهاند یا به آن نزدیکتر؟
فکر میکنم این پلتفرمهای اجتماعی در عرصه فرمت مختصر، شمشیری دو لبهاند. از یک سو، مخاطبان فیلمهای مختصر را افزایش دادهاند و از نظر دیگر، علت «سطحیتر شدن» کیفیت آنها شدهاند.
شما در جشنوارههایی چون ساندنس و موزه هنر مدرن نیویورک وجود داشتهاید. از نظر شما، جشنوارههایی که بهطور تخصصی به فیلم مختصر میپردازند همانند جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ چه نقشی در رشد فیلمسازان تازهنفس و کشف فرمهای تازه سینمایی دارند؟
در یک بازه وقتی زیاد مختصر میتوان سخنهای بسیاری زد. من چند فیلم مختصر ساختهام که زیر سه دقیقه می باشند و عالیست که جشنوارههایی وجود دارند که بهطور خاص بر این آثار تمرکز میکنند و بستری سینمایی برای آنها فراهم میسازند.
آیا تا بحال فیلم مختصر ایرانی دیدهاید که از نظر فرمی یا احساسی بر شما تاثییر گذاشته باشد؟ بهنظر شما، سینمای مختصر ایران چه تفاوتهایی با سینمای مستند یا تجربی آمریکا دارد؟
زیاد تر فیلمهای ایرانیای که دیدهام بلند می باشند. برای مثال من طرفدار پر و پا قرص فیلمهای عباس کیارستمی و اصغر فرهادی هستم. فکر میکنم هر دوی آنها فیلمهایی میسازند که به جنبههای مشترک انسانیت میپردازند. همین ویژگی را در فیلمهای مختصر ایرانیای که در طول سالها دیدهام نیز مشاهده کردهام.
اگر قرار می بود خودتان داور قسمت بینالملل جشنواره فیلم ۱۰۰ باشید، جستوجو چه ویژگیهایی در فیلمها میگشتید؟
من همیشه به جستوجو خلاقیت، احساسات و حرفهای بودن در فیلمها هستم، فارغ از طول فیلم.
پیشنهاد شما به جوانانی که علاقهمند به ساخت فیلم مختصر می باشند، چیست؟
فیلمهای قوی نیاز به اشتیاق و پشتکار دارند، صرفنظر از طول فیلم. اگر حس میکنید چیزی با قیمت برای گفتن دارید، هیچ زمان تسلیم نشوید و تنها فیلمی را به جهان اراعه کنید که کاملاً از آن راضی باشید. این به این معنی نیست که بعدها چیزی را خواهید دید که باید تحول میدادید، اما در آن لحظه باید حس کنید که همه تلاش خود را کردهاید. این در واقع تنها چیزی است که میتوانیم برای آن امیدوار باشیم.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
منبع