روایتی از راه اندازی یگان موشکی ایران در بازار نشر_خبررسان

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرکزاری تسنیم،  انتشارات شهید کاظمی همزمان با دعوا رژیم صیهونیستی به کشورمان ویراست تازه‌ای از کتاب «خط مقدم» را روانه بازار نشر کرد.

کتاب «خط مقدم» روایت تلاش انسان‌هایی است که علتتشکیل یگان موشکی شدند. روایت‌هایی خواندنی با محوریت زندگی پدر موشکی ایران شهید حسن طهرانی‌مقدم. فائضه غفارحدادی در این کتاب دو سال از زندگی شهید طهرانی‌مقدم را محور این تاثییر قرار می‌دهد.

سال ۶۱ می بود که حسن باقری۲۷ ساله، حسن طهرانی‌مقدم ۲۳ ساله را فرستاده می بود تا فرمانده کل سپاه، حکم فرماندهی توپخانه را به نام او بزند. توپ‌هایی که از عراقی‌ها به غنیمت گرفته شد تا علیه خودشان منفعت گیری شود. طهرانی‌مقدم و هم تیمی‌هایش ناچار بودند برای برد کم توپ‌ها به نزدیک ترین نقطه به خط دشمن بروند، بلکه بتوانند شهری چون بصره را مورد مقصد قرار دهند. با این اوصاف قوت موشک‌هایی که عراق از ابرقدرت‌ها گرفته می بود، زیاد زیاد تر از این سخن‌ها می بود. همه اینها و دلایلی دیگر علتشد، فرماندهان به فکر تأسیس واحد موشکی باشند. دو سال سپس طهرانی‌مقدم و تعدادی از نیروهایش برای اولین دوره آموزش موشکی راهی سوریه شدند و این سرآغاز داستانی است که تعداد فرازها آن از فرودها زیاد تر است و هم چنان ادامه دارد.

این کتاب برشی مستند از میانه خط زندگی حسن طهرانی‌مقدم است که دور از تخیل و رویاپردازی‌های نویسندگی نوشته شده است. بازه وقتی مطالب کتاب هم از مرداد سال ۶۳ تا دی‌ماه ۶۵ است؛ مقطعی که اتفاقاً پر است از حادثه و مانع ها پیچیده. پر از «نمی‌توانی» ها و «دیگر نمی‌شود» ها و پر از جمله «اینجا دیگر آخر خط است.» شهید طهرانی‌مقدم در مصاحبه‌هایی که انجام شد، بیشتر از آنکه از خود بگوید، از یاران شهیدش حرف های است و علاقه‌مند بوده که زحمات رزمندگان گمنام یگان موشکی در تاریخ ثبت و ضبط شود.

آن‌چنان که در مقدمه کتاب آمده است برای نگارش این کتاب با بیشتر از ۵۰ نفر مصاحبه‌های عمیق و مفصلی صورت گرفته و در مواردی برای تکمیل و از بین بردن تناقضات و ابهامات، مصاحبه با برخی افراد بیشتر از ۲۰ بار تکرار شده است.

گفتنی است از این کتاب در هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس تقدیر به عمل آمده است.

در بخشی از کتاب آمده است:

هیچ‌کدام‌شان برای حقوق و مزایا نیامده بودند. فردی را هم که به‌اجبار نیاورده بودند؛ چرا که موشکی تنها جایی می بود که در بدنه‌اش سرباز نداشت. همه کارها را خودشان کرده بودند. با وجود افتامکانات و آماده‌باش‌های طویل و مرخصی‌نرفتن‌ها صبر کرده بودند. از دشمن شرارت دیده بودند و از دوست خیانت. اما باز هم نومید نشده و خواسته بودند که روی پای خودشان بایستند. هرچه در توانشان می بود و احتمالا زیاد تر از آن هم تلاش کرده بودند. با این حال کار خودشان را ناچیز می‌دیدند و از خودشان ناخشنود بودند.

چاپ بیستم کتاب «خط مقدم» در ۴۰۸ صفحه قطع رقعی، با شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۳۱۰ هزار تومان توسط نشر شهید کاظمی به کتابفروشی‌های سراسر سرزمین اراعه شده است.

انتهای مطلب/