«سفر برای وطن»؛ ترانه ای که این روزها وِرد زبان ایرانیان شد_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، «وطن» برای ما ایرانیها انگار معنی فرد دیگر دارد. با هر نظر و باور، گویی «ایران» فصل مشترک ماست، پیوندی است به بلندای دماوند و به قدمت چکامههای رودکی و حماسههای فردوسی. چه سروها که برای پایداریاش ایستاده جان دادند و چه خونها که برای آبادانیاش، بیکوتاه نثار شد. وطن برای ما ایرانیها فراتر از یک خاک است، حیثیت و آبروست که باید از آن دفاع کرد و به جان دوست داشت.
این روزها که خاک سرزمین مورد تجاوز رژیم صهیونیستی قرار گرفت، معنی وطن و وطنپرستی بیشتر از پیش برایمان زنده شد. مردم، با سلیقههای گوناگون، علیرغم شکایتی که امکان پذیر داشته باشند، پای کار آمدند؛ ایستادگی کردند و مایه دلگرمی سربازانی شدند که جان بر کف، به مصاف دشمن رفته بودند. در این بین، «هنر» تنها زبانی است که میتواند تصویری روشن از احساسات ملی ایرانیان اراعه دهد. در روزهای قبل آثار مختلفی از سوی هنرمندان، خلق و یا در فضای مجازی بازنشر شد؛ آثاری که زبان حال مردم کوچه و بازار می بود و زیاد سریع توانست جایگاه خود را در ضمیر مخاطبان بیابد. ترانه «سفر برای وطن» از جمله این کارها می بود. این ترانه که با شعری از زندهیاد نادر ابراهیمی با صدای گرم محمد نوری اجرا شده، در مقاطع حساس مدام مورد دقت مخاطبان قرار گرفته و بازنشر شده است.
محمد نوری که با «نازنین مریم» پیش از این توانسته می بود نظر تعداد بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند، اینک با شعری از ابراهیمی، از زبان ملتی میخواند که برای اعتلای وطن و پایداری آن، «رنج دوران بردهاند». ترانه «سفر برای وطن» یک ترانه حماسی است، اما نه از آن دست از آثاری که ضرباهنگ حماسی معمول دارد، لطافت شاعر در نگاه به ایران و پرداختن به وطن از زاویهای تازه، جهت شد تا ترانه «سفر برای وطن» از کارهای قبل نزدیک شده و زیاد سریع جایگاه اختصاصیای در بین ایرانیان بیابد تا جایی که با گذشت دههها از خلق این ترانه و انتشار کردن آثار متعدد دیگر با حال و هوای ملی ـ میهنی، گرد کهنگی بر آن ننشسته است؛ چرا که حرف هایاند: «هر سخن کز دل برآید/ لاجرم بر دل نشیند».
.
این ترانه در روزهای تازه چندین دفعه و چندین دفعه از سوی کاربران شبکههای مجازی انتشار و مجدد بر زبان ایرانیان پچ پچ شد. فرزانه منصوری، همسر زندهیاد نادر ابراهیمی، در او مباحثه با تسنیم، در جواب به این سوال که این ترانه در چه فضایی خلق شد، او گفت: «سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن»، یکی از مجموعههایی می بود که نادر ساخت. او در این مجموعه دو دغدغه راجع به وطن داشت؛ یکی شناساندن ایران به کودک و نوجوان و بزرگسالی که پای این سریال مینشینند و آن را نگاه میکنند. نادر برای این مقصد، به معارفه و شناساندن آثار تاریخی، باستانی، محیط زیست و جغرافیای وطن، اقوام و فرهنگ ایران در بیشتر از ۱۰۰ تکه میپردازد. در واقع نادر با این سریال که هر هفته پخش میشد، خیال داشت ایران را یکبار دیگر به مردم وطن خود بشناساند.
او در ادامه گفت: آموزش و پرورش مقصد دیگر او از ساخت این سریال می بود. نادر نظر داشت چیزی به نام توانایی و توانایی مادرزادی وجود ندارد و اگر شرایط برای هر فردی آماده باشد، میتواند به آن چیزی که میخواهد دست یابد؛ در رشتههای گوناگون از ریاضی و موسیقی گرفته تا دیگر رشتههای دانش و هنر. به باور او، این چیزهایی که آموزش و پرورش در مدارس ما به خورد بچهها میدهد، نیازهای آنها را در آینده رفع نمیکند و قادر نیست که آنها را برای زندگی در جامعه آماده کند. بچهها در مدارس یک سری مطالب نگه داری میکنند اما هنگامی دیپلم میگیرند، با زندگی آشنا نیستند. او با این سریال این نظریه خود را ثابت کرد.
منصوری به دغدغههای زندهیاد ابراهیمی برای ساخت این سریال اشاره و اضافه کرد: برای ساخت این سریال، دو پسربچه ۹ و ۱۱ ساله با نامهای همایون و کامبیز انتخاب شدند. این دو بچه با آموزش چند ماهه، توانستند توانمندیهایی بسیاری در اسکی، رانندگی، کوهنوردی، شنا و… کسب کنند. توانایی این بچهها بعد از آموزشها، به حدی رسید که میتوانستند ماشینی را برانند که تریلری به دنبالشان می بود. الآن هم یکی از این دو بچه که ما تا این مدت او را کامی صدا میزنیم نیز در کوهنوردی و موسیقی استاد شده و این خودش سندی می بود برای ادعای نادر. ساخت این سریال توسط نادر برخاسته از حس وطنپرستی او می بود. او میخواست با منفعت گیری از آموزش و پرورش از طریق ابزارهای سمعی و بصری و این چنین فضای زندگی و محیط زیست، مجدد وطن را به مخاطب خود معارفه کند.
به حرف های منصوری، ترانه «سفر برای وطن» که به نام «ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود، رنج دوران بردهایم» محصول همین دغدغه می بود. نادر اشعار این ترانه را سرود و با دهان، ملودیاش را برای زندهیاد شهبازیان نواخت و ایشان نیز آهنگ این کار را تنظیم کردند، و آقای محمد نوری ـ روحشان شاد ـ را برای اجرای این ترانه انتخاب کردند. این ترانه در کنار ترانه «عکس وطن» از جمله کارهای ماندگاری می بود که در هشت سال جنگ تحمیلی مورد دقت قرار گرفت؛ چرا که در آن ایام همانند الآن این همه ترانه ملی و میهنی نداشتیم. این دو ترانه هرگاه یک پیروزی اتفاق میافتاد، از رادیو و تلویزیون پخش میشد.
او در جواب به این سوال که این ترانه در روزهای تازه زبان حال تعداد بسیاری از ایرانیان می بود، خود شما چه احساسی از این کار دریافت کردهاید، او گفت: خاطرم هست روزی که این ترانه روی نوار کاست ضبط شد، نادر ابراهیمی همانند همیشه چهار پله یکی، به شدت داخل خانه شد. خوشحال می بود که این موسیقی ضبط شده است. هنگامی نوار را گذاشت و من و نادر و بچهها به آن گوش میکردیم، از همان اول اشکمان درآمد. این ترانه همیشه آن حس وطنپرستی به معنی دوست داشتن وطن و مردم وطن، نه خاکپرستی را همیشه در آدم زنده و اشک ایرانیها را جاری میکند که این وطن در طول تاریخ چه ظلمهایی بر او رفته و الآن چطور باید او را نگاه داشت.

اما ترانه «سفر برای وطن» تنها کاری نیست که میتوان دغدغه ابراهیمی برای وطن را در آن جستوجو کرد. «ایران»، وجه مشترک تعداد بسیاری از آثار ابراهیمی است که با این دغدغه برای گروههای سنی گوناگون خلق شده است. منصوری در این باره به تسنیم او گفت: از طریق آثار نادر ابراهیمی میشود این علاقه به وطن را دید و حس کرد. عشق نادر ابراهیمی به وطن در همه کارهایش سرریز است و دغدغه وطن و مردم وطن را میتوان در همه کارهای او دید؛ چه کارهایی که برای کودکان و نوجوانان نوشته و چه آثاری که برای بزرگسالان خلق شده است. همه دغدغه او درمورد وطن را میتوان در یک جمله از نادر خلاصه کرد. او جمله معروفی دارد که میگوید: «من اگر وطنم را عاشقم، خاکپرستی نیست، دوست داشتن قدمگاه مردمی است که سخت دوستشان دارم.»
«سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن» یک نمونه از کارهای ابراهیمی برای کودکان و نوجوانان است که تلاش دارد وطن را به روشای نو به مخاطب خود معارفه کند. به نظر میرسد که ابراهیمی در آثارش تلاش دارد تا حس وطنپرستی را از دوران کودکی در مخاطب خود تشکیل و تحکیم کند. منصوری در همین رابطه با نگاهی به این دغدغه در دیگر آثار او یادآور شد: در کارهای دیگر نادر برای کودکان نیز این دغدغه را ناظر هستیم. او یک سری کتاب کودک و نوجوان با گفتن «ایران را گرامی بداریم» دارد که تلاش دارد ایران را به بچهها معارفه کند. مجموعه فرد دیگر نیز راجع به معادن ایران دارد. نادر در این مجموعه پافشاری میکند که کودکان این خاک حاصلخیز و این اندوخته ملی را بشناسند و قدرش را بدانند. او با این آثار به مخاطبان کودک و نوجوان خود میگوید که چه مقدار وطنشان ثروتمند است و به آنها یادآوری میکند که چطور باید حافظ این منبع های و اندوخته می بود.
او در ادامه در جواب به سوال فرد دیگر درمورد دغدغه این روزهای خود بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک سرزمین، بر نگه داری میهن پافشاری کرد و او گفت: ما الآن دوگانگی در ذهنمان داریم؛ یکی درد وطن و فرد دیگر، اعتراض به آن چیزی است که در این سالها بر وطن قبل است. من اعتقادم این است که الآن فقط باید به وطن و ماندگاری آن اندیشید. باید به اتحاد جامعه با همه نگاههای مختلفی که داریم، فکر کنیم.
انتهای مطلب/؛
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع