تهمت های سیاسی؛ پاداش افرادی که از رنج دیگران می نویسند_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، کتاب “مبانی ادبیات پایداری” از جمله نخستین کوششها برای پر کردن خلأ منبع های آموزشی حوزه ادبیات پایداری و از جمله اولین آثار تحقیقی است که به چیستی این شاخه ادبی میپردازد. هرچند ادبیات پایداری به معنی یک نوع ادبی، مثالهای بسیاری در ادبیات کلاسیک دارد، اما در دهههای تازه با اختصاصی کردن این نوع ادبی به آثاری که از دل جنگ تحمیلی و بعد از آن خلق شدهاند، جهت شده تا دریچه جدیدی از آن پیش چشم مخاطبان گشوده شود.
شمار آثاری که در این حوزه طی چهار دهه قبل تشکیل شدهاند، کم نیست. از نظر دیگر، با تنوع قالب نیز در این حوزه مواجهیم؛ از شعر گرفته تا داستان، رمان، نمایشنامه، خاطرات، زندگینامه و … . ادبیات پایداری نزدیک به دو دهه است که به جمع رشتههای دانشگاهی نیز افزوده شده است، با این حال هم چنان تاثییر پژوهشی که تصمیم داشته باشد به نزدیک به و ثغور و مقداری و چیستی آن بپردازد، زیاد اندک است.
محمدرضا ترکی، از اساتید دانشگاه و مدیر گروه ادبیات انقلاب اسلامی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کتاب تازه “مبانی ادبیات پایداری” که زیر نظر او تدوین و انتشار شده، تلاش دارد مجموعه مقالاتی از صاحبنظران حوزه ادبیات اراعه دهد تا دانشجویان و علاقهمندان به این حوزه را به کار آید و آنها را با تازه ترین آرا در اینباره آشنا کند. کتاب حاضر مجموعهای است از مقالات اساتید ادبیات، مترجمان و نویسندگان صاحبنام حوزه ادبیات پایداری چون هدایتالله بهبودی، موسی اسوار، مریم حسینی، علیرضا کمری، مرحوم حسن ذوالفقاری و… .
در بخشی از مقدمه کتاب به دغدغه اساتید و دانشجویان رشته ادبیات پایداری برای منبع های تحقیقی اشاره و دلایل ضعف در این حوزه ایناین چنین برشمرده شده است:
علیرغم رویکرد محققان در سالهای تازه به ادبیات پایداری تا این مدت نمیتوانیم مدعی پیدایش سنت علمی و آموزشی و سیره مستقر استاد و شاگردی در آن باشیم. علت دیگر گستردگی دامنه موضوعی ادبیات پایداری از جهات گوناگون است. از لحاظ وقتی آثار مرتبط با این ادبیات را در بین قدیمترین آثار ادبی آفریده شده تا امروز میتوان ردیابی کرد. به جهت پهنه جغرافیایی نیز کمتر سرزمینی است که بارقهها یا شعلههای سر بر آسمان کشیده ادبیات پایداری فضای آن را روشن نکرده باشد، در یک کلام از ازل تا به ابد زمان درویشان است و هر زمان و مکانی که انسانی ستمدیده و رنج کشیده برای دفاع از هویت و سرزمین و آزادی خود اندیشه پایداری را در ذهن پرورده باشد، میتواند زادگاه و عرصهگاه این گونه ادبیات پرشور و پرهنگامه باشد.
بدین ترتیب ادبیات پایداری گستره تاریخ و جغرافیا را در نوردیده و قاعدتاً تسلط بر موضوعات کلی این ادبیات از مسئولیت یک یا چند شخص خارج است و تألیف اثری که همه وجوه آن را در بر بگیرد نیازمند کار گسترده جمعی است.
از جهت موضوعی ادبیات پایداری را در همه انواع قالبهای ادبی و هنری از شعر و داستان و خاطرهنویسی و آثار نمایشی در انواع و اقسام گسترده آنها میتوان پیگیری کرد. بدین ترتیب کمتر فردی را میتوان اشکار کرد که خود را در عرصه آثار ادبی پایداری در همه این عرصهها و قالبها و در گستره همه فرهنگها و زبانها و در همه زمانها و مکانها صاحب نظر بداند و اگر بداند سختی بر گزاف حرف های است. اساساً چنان که حکیمان پیشینه حرف های اند: «همه چیز را همگان دانند و همگان تا این مدت زاده نشدهاند.»
از سویی دیگر این عرصه هنگامه خطرات و مخاطرات است طبق معمولً افرادی که خالصانه داخل این حوزه خواهد شد، چه آنها که آفرینندگان آثاری از این دست می باشند و چه محققان این عرصه، انسانهایی دردآگاه و متعهد به رنجهای بشری و رسالتهای انسانی و جستوجوگران راههای رهایی فرودستان و رنجدیدگان و آزادیخواهان و مستضعفان می باشند و چون این مشی و منش با مخاطراتی همراه است، همه اهل نظر آمادگی جستوجو کردن آن را ندارند. “رهروی باید جهانسوزی، نه خامی، بی غمی”. کم نیستند افرادی که ترجیح خواهند داد بر کناره بروند و تهمت سیاسیکارانی را که آنان را به داشتن وابستگی سیاسی متهم میکنند، به جان نخرند و تحقیقاتشان را بر مسائل کمهزینهتر متمرکز کنند. بر این مبنا وجود در این عرصه و به جان خریدن تهمتها و دیگر مخاطرات نیازمند وارستگی و نوعی از خود گذشتگی است و کم نبودهاند شاعران و نویسندگان و محققانی که در جهان در این عرصه قلم زدند و قدم برداشتند و سرانجام جان خود را بر سر این راه نهادند.سویی دیگر این عرصه هنگامه خطرات و مخاطرات است طبق معمولً افرادی که خالصانه داخل این حوزه خواهد شد، چه آنها که آفرینندگان آثاری از این دست می باشند و چه محققان این عرصه، انسانهایی دردآگاه و متعهد به رنجهای بشری و رسالتهای انسانی و جستوجوگران راههای رهایی فرودستان و رنجدیدگان و آزادیخواهان و مستضعفان می باشند و چون این مشی و منش با مخاطراتی همراه است، همه اهل نظر آمادگی جستوجو کردن آن را ندارند. “رهروی باید جهانسوزی، نه خامی، بی غمی”. کم نیستند افرادی که ترجیح خواهند داد بر کناره بروند و تهمت سیاسیکارانی را که آنان را به داشتن وابستگی سیاسی متهم میکنند، به جان نخرند و تحقیقاتشان را بر مسائل کمهزینهتر متمرکز کنند. بر این مبنا وجود در این عرصه و به جان خریدن تهمتها و دیگر مخاطرات نیازمند وارستگی و نوعی از خود گذشتگی است و کم نبودهاند شاعران و نویسندگان و محققانی که در جهان در این عرصه قلم زدند و قدم برداشتند و سرانجام جان خود را بر سر این راه نهادند.
“مبانی ادبیات پایداری” سخن خود را با “چیستی ادبیات پایداری” به قلم محمدرضا ترکی اغاز میکند و در ادامه به موضوعاتی چون تحلیل سیر تکوینی تعاریف ادبیات پایداری در ایران، ادبیات سیاسی در ایران، ادبیات پسااستعماری، ادبیات پایداری و ادب عامه، ادبیات مقاومت در فلسطین، شکلگیری ادبیات پایداری در جنگهای ایران و روس و… میپردازد.
این تاثییر در ۵۰۰ نسخه از سوی انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی انتشار شده است.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع