عربستان با «دنده سنگین» داخل اقتصاد محتوا شد، ایران باید بجنبد_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، علی محمدپور، دبیر انجمن ناشران دیجیتال، عضو هیئت مدیره اتحادیه تشکیل و نشر محتوا در فضای مجازی، در یادداشتی که برای انتشار کردن در اختیار خبررسان از تنسیم قرار گرفته، نوشته است:
در حالی که ما در حوزه تشکیل محتوا بین نهادهای متعدد و مقررات پراکنده دچار هستیم، عربستان سال (۲۰۲۱ میلادی) مسیر فرد دیگر را انتخاب کرد: راه اندازی «شورای محتوای دیجیتال»، اجرای برنامهی «ایگنایت»، تزریق بودجهی چندمیلیاردی، تدوین قواعد روشن برای سکوهای محتوایی، ساخت مراکز تشکیل محتوا همانند «نیوم» و «العُلا» و تبدیل ریاض به پایتخت ورزشهای الکترونیک با جوایزی بیسابقه برنامههای عربستان می بود. که هدفش روشن است: ساختن لایهای محتوایی در کنار شبکه و زیرساخت تا هم بر فرهنگ تاثییر بگذارد، هم اقتصاد را متنوع کند و هم اندوخته و نخبگان را جذب نماید.
از ایده تا اجرا: عربستان چه کرد؟
در ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۱، هیئت وزیران عربستان «شورای محتوای دیجیتال» را با مأموریت اجرای ۳۶ ابتکار و سقف ۴.۲ میلیارد ریال سعودی (بیشتر از ۱ میلیاد دلار) راه انداخت. از همان ابتدا چهار بازار مقصد اشکار می بود: ویدئو، صوت و پادکست، بازیهای ویدئویی و تبلیغات دیجیتال. مسئله کلیدی، تبدیل «تنظیمگری» به برنامهی اجرایی زیر چتر «ایگنایت» می بود؛ از جمله تدوین و اجرای «مقررات اراعه خدمات سکوهای محتوایی» که مسیر دریافت مجوز و الزامات فعالیت را شفاف کرد. همزمان، «کمیسیون ارتباطات، فضا و فناوری» ایده بندر امن محتوای دیجیتال را به جریان انداخت تا میزبانی و عبور محتوا در خاک عربستان چارچوب حقوقی روشنتری اشکار کند و برای اندوختهگذاری در مراکز داده و شبکههای توزیع محتوا دلنشینتر شود.
زمین بازی سکوها
کمیسیون ارتباطات، فضا و فناوری عربستان «مقررات اراعهی خدمات سکوهای محتوای دیجیتال» را ابلاغ و ملزومالاجرا کرد؛ مقصد، یکپارچگی مقررات، شفافیت، بیطرفی و تحکیم رقابت در چهار بازار ویدئو، صوت/پادکست، بازی و تبلیغات دیجیتال است.
برای همه اراعهدهندگان داخلی و خارجی، مسیر «ثبت/مجوز/اعلامیهی فعالیت» در پرتال رسمی فعال شد.
اجرای مقررات از طریق «پنجرهی واحد خدمات الکترونیک» پیش میرود؛ صدور و پیگیری مجوزها برخط انجام میشود و اسناد تکمیلی درموردی بیطرفی ترافیک و دسترسی به محتوای میزبانیشده انتشار شده است.
در سطح شفافیت عمومی، متن مقررات، راهنماها و گزارشهای بخشی (از جمله حالت بازار و روال مجوزها) در دسترس عموم قرار دارد.
نتیجه مستقیم برای کسبوکارها، افت ریسک حقوقی، افزایش پیشبینیپذیری و افت اصطکاک اداری می بود؛ و یقیناً سهولت ورود بازیگران داخلی و خارجی و هدایت سریع تر اندوخته و نیرو به سمت تشکیل محتوا
پول چطور ورق را برگرداند؟
عربستان برای جان دادن به «اقتصاد تشکیل محتوا» سراغ دو ابزار آشنا و کارآمد رفت: بازپرداخت نقدی هزینههای تشکیل و صندوقهای مشارکتی اندوختهگذاری. این دو اهرم، زبان مشترک فیلمسازان و اندوختهگذاران در جهاناند؛ همانچیزی که عدد و ریسک را قابلفهمیدن و تصمیم را آسان میکند. بازپرداخت نقدی تا ۴۰ درصد؛ عددی که خیال تهیهکننده را راحت میکند.
برنامه ملی بازپرداخت، به تولیدات سینمایی و تلویزیونی که در عربستان هزینه میکنند، تا ۴۰٪ از مخارج واجد شرایط را بعد میدهد؛ از اجاره تجهیزات و دستمزدها تا خدمات صحنه و اقامت. این یعنی اگر پروژهای ۱۰ واحد خرج کند و معیارها را احراز کند، تا ۴ واحدش بهصورت نقدی برمیگردد. پیشبینیپذیری در عمل. این سیاست در لوکیشنهای شاخصی همانند العُلا هم اجرا میشود و حتی برای بهکارگیری نیروهای شهروند عربستان امتیاز افزایشی در نظر گرفتهاند.
در کنار این، شهر رسانهای در شمالغرب سرزمین با استودیوها و دکورهای آماده اظهار کرده که بر برنامه بازپرداخت ۴۰ درصدی تکیه میکند؛ یعنی سازوکار مالی و زیرساخت تشکیل دستبهدست هم خواهند داد تا گروهها از «چانهزنی موردی» خلاص شوند و با قاعده روشن جلو بروند.
همزمان، «صندوق گسترش فرهنگی» برنامههای فراهم مالی گستردهتری برای ۱۶ زیربخش فرهنگی معارفه کرده (از جمله سینما و کتاب دیجیتال و کتاب صوتی، پادکست و موسیقی) تا زنجیره فراهم محتوا فقط به «تصویربرداری» محدود نماند و قسمتهای بالادستی و پاییندستی هم جان بگیرند. این یعنی سازوکار مالی نهفقط برای دوربین و دکور، که برای گسترش محتوا، توزیع و کسبوکارهای پیرامونی هم فراهم شد.
برای یک تهیهکننده یا پلتفرم، این ترکیب یعنی: پول بازگشتی + شریک مالی بردبار. بازپرداخت نقدی، هزینه مؤثر تشکیل را افت میدهد و صندوقهای مشارکتی، گلوگاه نقدینگی و ریسک از بین بردن مسئولیت را از سر راه برمیدارند. نتیجه، پروژههایی است که بهجای گیرکردن در مرحله بستن بودجه، بهموقع کلید میخورند و با نقشه مالی روشن جلو میروال.
زیرساخت تشکیل؛ از «نیوم» تا «العُلا»
عربستان فقط پول خرج نکرد؛ چرخهی کامل تشکیل را کنار هم چید: از صحنههای استاندارد و محلهای گسترده پشتصحنه تا آموزش نیرو و حلوفصل کارهای اداری. نتیجه این شد که یک گروه فیلمسازی هنگامی به عربستان میرسد، با مجموعهای روبهروست که هم فضا دارد، هم نیرو، هم پول مشوق و هم مسیرهای روشن اداری.
شهر رسانهای «نیوم»
در نیوم، سالنهای بزرگ فیلمبرداری و محوطههای آمادهی پشتصحنه در دسترس است؛ همان چیزی که تشکیل حرفهای میخواهد: سکوت کنترلشده، دسترسی سریع، و زمانبندی دقیق. برنامهی بازپرداخت نقدی هزینههای تشکیل تا ۴۰ درصد، هزینهها را قابلپیشبینی میکند و مسیرهای مختصر برای ثبت شرکت و اغاز کار، زمان را تلف نمیکند. کنار اینها، دورههای مهارتی با همکاری مدارس معتبر سینمایی و دانشگاههای تخصصی بازیسازی برگزار میشود تا افتنیروی ماهر پیش از آنکه به گره تبدیل شود، جبران گردد. رسانههای بزرگ منطقه نیز بهگفتن شریک و مشتری، چرخ تشکیل را گرم نگه میدارند.
«العُلا»؛ صحنهای آماده با مناظر بی همتا
العُلا یک مزیت طبیعی دارد: مناظر صخرهای و تاریخی بیرقیب که برای فیلم سینمایی، سریال و برنامههای غیرنمایشی، قابهای تازه میسازد. اینجا هم بازپرداخت تا ۴۰ درصد برقرار است؛ با این تفاوت که تیم محلی از همان مرحلهی گرفتن مجوزها، پیگیری امور گمرکی و فراهم نیرو کنار گروه تشکیل میماند. به زبان ساده، تولیدکننده بهجای درگیری با امضاها و مهرها، روی کیفیت قاب و زمانبندی صحنه تمرکز میکند. هرچه سهم منفعت گیری از نیروهای بومی و نمایش جغرافیای سرزمین زیاد تر باشد، دسترسی به سقف مشوق هم آسانتر میشود.
زنجیرهای که تشکیل را پایدار میکند
آنچه عربستان کنار هم گذاشته فقط تجهیزات و سوله نیست. شبکه فراهم از شرکتهای دکور، نور و صدا تا خدمات حملونقل، اقامت و بیمه شکل گرفته است؛ دورههای مهارتی، تکنسین نور و صدابردار و مدیر تشکیل پرورش میکند؛ و شفافیت اداری، زمان از دسترفته را به حداقل میرساند. برای یک تهیهکننده، یعنی ریسک کمتر، هزینهی قابل پیشبینیتر و زمانبندی یقینتر.
این فرمول ساده فقط در عربستان جواب نداده و پیشتر در کشورهایی همانند یونان، مالت، مراکش، اسپانیا (بهاختصاصی جزایر قناری)، ابوظبی، ایرلند، بریتانیا، جمهوری چک و مجارستان نیز مسیر جذب تولیدات بینالمللی را هموار کرده است؛ آنها با بازپرداختها و اعتبارهای مالیاتی قابل پیشبینی، فرایندهای اداری ساده، استودیوها و لوکیشنهای آماده، و او مباحثه با صنوف و انتشار کردن راهنماهای شفاف، تولیدکننده را از سردرگمی نجات داده و نام شهرهایشان را روی نقشهی جهانی محتوا نشاندهاند. عربستان هم با تکیه بر همین الگو و روایتسازی رویدادی، اکنون پرچمدار منطقه شده و سیگنال ارامش و همکاری به بازار میدهد؛ الگویی که با بومیسازی هوشمندانه، برای ما نیز دستیافتنی است.
نقشه تازه تنظیم رسانه عربستان
در سال ۲۰۲۳ با مصوبهی هیئت وزیران، نهاد ناظر بر رسانه در عربستان بازسازماندهی شد و دامنه مأموریتش از «صوت و عکس» به کل حوزه رسانه گسترش یافت. چند ماه سپس، در ۱۹ دسامبر ۲۰۲۳ «راهبرد و هویت تازه» این نهاد رونمایی شد؛ مقصدگذاری صریح هم گذاشتند: رساندن سهم قسمت رسانه به ۴۷ میلیارد ریال سعودی تا ۲۰۳۰ و جذب اندوخته و نیروی حرفهای زیاد تر.
این نهاد، امروز «مرجع واحد جوابگو» برای صدور مجوزها و نظارت بر فعالیتهای رسانهای است: از پخش و انتشار کردن تا محتوا و تبلیغات در رسانههای سنتی و شبکههای اجتماعی. وظایفش شامل مجوزدهی، پایش خدمتدهندگان، تدوین استانداردهای فنی، تنظیم تبلیغات، و هماهنگی فنی (برای مثالً درموردی طیف فرکانسی و تجهیزات) است. پشتوانهی حقوقی کار نیز «نظام فعالیتهای رسانهی دیداریـشنیداری ۲۰۱۷» و آییننامهی اجرایی ۲۰۱۸ است؛ یعنی چارچوبی که تکلیف شرایط صدور و تمدید مجوز، ضمانت اجراها و صیانت از رقابت را روشن میکند.
از «کاغذ بازی» قبل و تا «پای کار» آمدهاند: درگاه خدمات الکترونیک برای مجوزها فعال است، گزارشهای «حالت قسمت رسانه و زمانهای اندوختهگذاری» انتشار میشود، و گزارشهای سالانه کارکرد را با شاخصهای کمّی نشان خواهند داد؛ اینها همان ابزارهایی است که به اندوختهگذار و تولیدکننده میگوید قواعد بازی چیست و پیش رو چه میبیند.
در کنار این «نقشه رسانه»، کمیسیون ارتباطات، فضا و فناوری نیز «مقررات اراعه خدمات سکوهای محتوایی» را ابلاغ کرد؛ مقرراتی که سامانهی واحد، شفافیت، بیطرفی و عدم تبعیض را به میدان آورد و برای سکوهای داخلی و خارجی الزامات ثبت/مجوز و اخطار را اشکار ساخت. مهلت تطبیق هم داشت: ۸ اکتبر ۲۰۲۴. همزمان، این کمیسیون پیشنویس «بندر امن محتوای دیجیتال» را به مشورت عمومی گذاشت تا میزبانی و ترانزیت محتوا زیر چتر حقوقی روشنتری انجام شود. ترجمه ساده اینها برای کسبوکار: راه بینبُر اداری، زمانبندی معلوم و ریسک حقوقی کمتر.
به حرف های روزنامهای: عربستان «تنظیمگری رسانه» را از سطح شعار به عملیات اجرایی رسانده-با مرجع روشن، درگاه واحد، تقویم تطبیق و اسناد پیوست-تا هم صدای اندوختهگذار را بشنود، هم تکلیف تولیدکننده را روشن کند، و هم برای شهروند، فضای رسانهای پیشبینیپذیرتری بسازد.
ایران و زمانهایی که نباید از دست بدهد
ایران همین امروز هم «زیرساخت انسانی و پلتفرمی» قدرتمندی دارد. در ویدئو و سریال، پلتفرمهای بومی همانند فیلیمو و نماوا با آرشیو گسترده و تولیدات اختصاصی، بازار تماشای آنلاین را ساختهاند؛ آپارات نیز بهگفتن سرویس مهم اشتراک ویدئو، اکوسیستم بزرگی از کانالها و برنامههای بومی را میزبانی میکند
در کتاب دیجیتال و صوتی، طاقچه، فیدیبو و کتابراه شبکهای از ناشران و کاربران را پیوند خواهند داد و اراعه قانونی کتاب الکترونیکی و کتاب صوتی را فراگیر کردهاند. در صدا و پادکست، شنوتو با هزاران کانال و فایل صوتی مشخص می کند مخاطب فارسیزبان برای محتوای شنیداری آماده است.
پایگاه نشر چاپی نیز هم چنان پرقدرت است: هزاران ناشر در سرزمین فعالاند و برآوردهای بینالمللی، بیشتر از ۱۰۰ هزار گفتن کتاب در سال را برای ایران ثبت کردهاند؛ مقیاسی که پشتوانه طبیعی گذار به نشر دیجیتال است.
در وب فارسی هم ظرفیت کم نیست: زبان فارسی نزدیک به ۱.۱٪ از وبسایتهای دارای زبان شناساییشده را پوشش میدهد؛ عددی که با دقت به جمعیت کاربر و تولیدکننده، امکان رشد بازار محتوای بومی و صادرات محتوا را تحکیم میکند.
پیشنهادهای عملی و ساده برای شتابگرفتن ما
• تمرکز بهجای پراکندگی: یک «پنجره واحد» برای مجوزها و پشتیبانیها در کل زنجیره (از ایده تا انتشار کردن)؛ تصمیمها با تقویم روشن و قابل پیگیری.
• حمایتلایهبهلایه: بستههای اشکار برای ایدهپردازی، گسترش، تشکیل، توزیع و بازاریابی—از خالقان خرد (پادکست/ویدئو/کتاب صوتی، بازی موبایلی و …) تا پروژههای بزرگ سریالی.
• شفافیت قابل دیدن: داشبورد برخط از پروژههای پشتیبانیشده، مبالغ، مرحلهی پیشرفت و خروجیها؛ گزارشهای دورهای «حالت بازار» در کتاب، عکس، موسیقی و بازی و … .
• افت اصطکاک تشکیل و نشر: قراردادهای نمونه، راهنمای حقوقی ساده، فرایندهای مختصر برای ثبت/مجوز/مالیات؛ انرژی بهجای کاغذبازی صرف کیفیت شود.
• مشوقهای پیشبینیپذیر: بازپرداخت نقدی هزینههای واجد شرایط با امتیاز افزایشی برای بهکارگیری نیروی متخصص.
• توانایی و زیرساخت در شهرها: دورههای مختصرزمان نویسندگی/فنی با شراکت دانشگاه و صنوف؛ استودیوها و فضاهای چندمنظوره در چند قطب فرهنگی.
• اتفاقات پرچمدار محتوای دیجیتال: جشنوارهی سالانهی «محتوای دیجیتال فارسی» همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران؛ جایزههای دلنشین و بازار حقپخش/اقتباس.
• صادرات محتوا بر دوش فارسی وب: برنامهی ترجمه و «ترجمهی معکوس» برای رساندن کتابها، سریالها و پادکستهای ایرانی به بازارهای منطقهای و جهانی.
اینها نسخه کپیبرداری نیست؛ ادامه طبیعی پیروزیهای قبلی خود ماست. با همین ظرفیت جاری (پلتفرمهای فعال، ناشران متعدد، بازار کتاب قوی و سهم معنادار فارسی در وب) میتوان «اقتصاد محتوای دیجیتال» را سریع تر و یقینتر به ثمر نشاند؛ مسیری که هم غرور ملی ما را پاس میدارد و هم زمانهای تازهای برای کسبوکار و فرهنگ میسازد؛ و یقیناً خطر عقب ماندن هم در کمین ماست. اگر میخواهیم عقب نمانیم، باید از سیاستهای پراکنده به سیاستمحوری یکپارچه کوچ کنیم؛ با نهاد هماهنگکننده چابک، قواعد روشن، مشوقهای استاندارد تشکیل؛ مجوز دهی یک پارچه، شفافیت، و یک اتفاقات پرچمدار که تهران را روی نقشه جهانی محتوا بنشاند. عربستان در چهار-پنج سال تازه همین مسیر را با شدت رفته و اکنون آثارش پیداست.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع