هنگامی هوش مصنوعی جای والدین را می گیرد_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، محمدمهدی سیدناصری، حقوقدان، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان، در یادداشتی که برای انتشار کردن در اختیار خبررسان از تنسیم قرار گرفته، نوشته است:
کودکان امروز در دنیایی زندگی میکنند که بیشتر از هر زمان فرد دیگر توسط سامانههای هوشمند و الگوریتمهای نهان هدایت میشود. انتخاب موسیقی، بازی، فیلم، کارتون یا حتی کتابی که به آنان نظر میشود، نه از سوی والدین یا مربیان فرهنگی، بلکه از سوی سازوکارهای نرمافزاریای تعیین میشود که بر پایه الگوهای مصرف و سودآوری طراحی شدهاند. این اتفاق که میتوان آنرا «فرهنگ الگوریتمی» نامید، چالشی عمیق برای هویت فرهنگی، رشد اجتماعی و حقوق بنیادین کودکان نسل آلفا به وجود اورده است؛ چون آنان دیگر نه فقطً مصرفکنندگان آزاد محتوا، بلکه محصولی از انتخابگریهای خودکار و نامرئی می باشند.
فرهنگ الگوریتمی و تأثیر آن بر کودکان
الگوریتمها با تحلیل حرکت کاربر، بهطوری هوشمندانه مسیر انتخابهای فرهنگی او را شکل خواهند داد. کودکانی که چندین دفعه یک نوع کارتون یا بازی را تماشا میکنند، بهشدت در چرخهای محدود قرار میگیرند و همان نوع محتوا چندین دفعه و چندین دفعه به آنان نظر میشود. در نتیجه، دایره توانایی فرهنگی کودک بهشدت کوچک و یکسویه میشود و زمان آشنایی با تنوع فرهنگی، هنری و ادبی از بین میرود. این فرایند به مرور زمان علتتحول سلیقه، محدود شدن افق ذهنی و حتی شکلگیری هویتی وابسته به الگوهای مصرفی تکرارشونده میشود. به گفتن دیگر، الگوریتمها نه تنها ابزار پیشنهاددهنده محتوا می باشند، بلکه بهطور نامحسوس نقش مربی فرهنگی را بر مسئولیت میگیرند و جای والدین و معلمان را در پرورش فرهنگی پر میکنند.
چالشهای حقوقی و اجتماعی
از منظر حقوق کودک، این روال پیامدهای جدی دارد. اصل «حق کودک بر دسترسی به فرهنگ متنوع» که در اسناد بینالمللی و نیز در سیاستهای فرهنگی تعداد بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده است، عملاً با علتتجاری و الگوریتمی در تعارض قرار میگیرد. این چنین، حق بر رشد آزادانه شخصیت و تخیل کودک در سایه سلطه الگوریتمها محدود میشود؛ چون انتخابها دیگر بازتاب میل و علاقه طبیعی او نیست، بلکه محصول هدایت نهان سامانههای دیجیتال است.
از جنبه اجتماعی نیز، این فرایند جهت همگونی فرهنگی و تضعیف فرهنگهای محلی و ملی میشود. هنگامی کودکان در معرض انبوهی از محتوای شبیه و جهانی قرار میگیرند، زمان آشنایی با میراث بومی، ادبیات کلاسیک، قصههای ملی و هنرهای سنتی افت مییابد و شکاف بین فرهنگ کودک و فرهنگ جامعه خودی عمیقتر میشود.
مسئولیت خانواده و نظام آموزشی
در برابر این حالت، خانوادهها و نظام آموزشی مسئولیتی سنگین بر دوش دارند. نخست، والدین باید با نظارت آگاهانه و فعال، از دچار شدن کودک در چرخه محدودکننده پیشنهادهای هوشمند جلوگیری کنند. او مباحثه با کودک، معارفه آگاهانه منبع های متنوع فرهنگی و تشویق به تواناییهای تازه، میتواند دامنه انتخابهای او را گسترش دهد.
از نظر دیگر، نظام آموزشی سرزمین نیازمند بازاندیشی جدی است. سواد فرهنگی در عصر دیجیتال باید بهگفتن یکی از ارکان مهم آموزش در مدارس داخل شود. کودکان باید بیاموزند که چطور بین محتواهای متنوع، انتخاب آگاهانه کنند، قیمت آثار فرهنگی اصیل را تشخیص دهند و دچار تکرارهای سطحی نشوند.
راهکارهای سیاستی و عملی
۱. تدوین سیاستهای حمایتی در سطح ملی برای ضمانت دسترسی کودکان به محتوای فرهنگی متنوع و متوازن.
۲. تشکیل پلتفرمهای بومی و کودکمحور که بهجای علتفقطً تجاری، بر رشد فرهنگی، آموزشی و اخلاقی کودک پافشاری داشته باشند.
۳. آموزش والدین درمورد سازوکارهای الگوریتمی و تأثیر آنها بر ذهن و هویت کودک، تا بتوانند نقش فعالی در هدایت انتخابهای فرزند خود ایفا کنند.
۴. گنجاندن سواد رسانهای و فرهنگی در برنامههای درسی مدارس، با تمرکز بر تحلیل محتوای دیجیتال و تحکیم قوت انتخاب نقادانه کودکان.
۵. حمایتاز تشکیل محتوای فرهنگی اصیل در حوزه کودک، بهاختصاصی بازآفرینی قصهها، اسطورهها و ادبیات ایرانی در قالبهای دلنشین دیجیتال.
فرهنگ الگوریتمی، اگرچه بخشی جداییناپذیر از زندگی امروز کودکان است، اما نباید بهگفتن جانشین خانواده و نظام تربیتی پذیرفته شود. اگر والدین، مربیان و سیاستگذاران فرهنگی به موقع داخل عمل نشوند، نسل آینده بیشتر از آنکه بازتاب فرهنگ ایرانی و انسانی خود باشد، بازتاب علتسودمحور سامانههای هوشمند خواهد شد. آینده فرهنگی ایران در گرو آن است که کودکان بتوانند در بین امواج زیاد پیشنهادهای الگوریتمی، مسیر انتخاب آگاهانه و آزاد را بیاموزند؛ مسیری که هویت جدا گانه، ریشههای فرهنگی و تخیل خلاق آنان را پاس بدارد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع