آخرین افطار با پدر؛ روایتی صمیمی از پسر سید حسن نصرالله_خبررسان

آخرین افطار با پدر؛ روایتی صمیمی از پسر سید حسن نصرالله

[ad_1]
به گزارش خبررسان

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، محمدمهدی نصرالله در او مباحثه با شبکه العالم با بغضی آشکار، از آخرین دیدار با پدرش او گفت: آخرین دیدار خانوادگی ما شش ماه پیش از شهادت پدر و در ماه مبارک رمضان می بود. هر سال در رمضان با او افطار می‌کردیم و هیچ‌گاه فکر نمی‌کردیم آن شب، آخرین افطارمان با او باشد. سه هفته پیش از شهادتش هم آخرین تماس تلفنی را با او داشتم. از پدر درمورد “نفس مطمئنه” سوال کردم و جواب او نشان داد که به اسایش و یقین کامل رسیده می بود.

پدری که مرهم زخم‌ها می بود

محمدمهدی نصرالله با پافشاری بر شخصیت پدرانه و مردمی سیدحسن نصرالله افزود: پدرم مرهم زخم‌های مردم، مجروحان، خانواده‌های شهدا و به‌اختصاصی یتیمان می بود. با شهادت او، تعداد بسیاری حس کردند فرزند دوم خود را از دست داده‌اند. این فقدان اندوهی بزرگ در دل‌ها گذاشت.

«جنگ دوست داشتنی» از امشب آغاز می‌شود
ادامه مطلب

یقین به شهادت؛ لحظه‌ای سخت و باور نکردنی

او درمورد لحظه شنیدن خبر شهادت او گفت: هنگامی بیانیه حزب‌الله از تلویزیون پخش شد، دیگر جایی برای شک باقی نماند. حزب‌الله هیچ‌گاه اظهار شهادت نمی‌کرد مگر آنکه حقیقتاً اتفاق افتاده باشد. سپس از آن هم پیکر پدر را دیدیم و یقین اشکار کردیم.

خاطراتی صمیمی از کودکی

محمدمهدی نصرالله با یادآوری روزهای کودکی، پرده از چهره‌ای پدرانه و مهربان از سیدحسن برداشت: قبل از مدرسه، بعضی اوقات مادرم خواب می بود. پدرم می‌او گفت بگذار بخوابد، خودم برایت صبحانه آماده می‌کنم. با هم به آشپزخانه می‌رفتیم، شیر و خرما درست می‌کرد و کنارم می‌نشست تا غذایم همه شود. سپس می‌سوال کرد: سیر شدی؟ اگر می‌گفتم نه، مجدد درست می‌کرد.

پافشاری «یزدی خواه» بر الزام همکاری قوه قضائیه با ساترا_خبررسان
ادامه مطلب

عاطفه‌ای که نهان نمی‌کرد

او در ادامه گفت: پدرم زیاد عاطفی می بود و این را نه‌ تنها در خانه، بلکه با رزمندگان، خانواده‌های شهدا و مجروحان هم نشان می‌داد. در دیدارها هنگامی کودکی به سمتش می‌آمد و او را می‌بوسید، پدرم هم با محبت جواب می‌داد. حتی هنگامی درمورد خانواده‌های شهدا سخن بگویید می‌کرد، تأثر در چهره‌اش نمایان می بود.

در سایت خبری خبررسان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

رابطه‌ای فراتر از عشق به امام خامنه‌ای

درمورد رابطه پدرش با رهبر انقلاب اسلامی، او گفت: هنگامی می‌او گفت حاضر است زندگی‌اش را فدای امام خامنه‌ای کند، این فقط یک شعار نبوده است. رابطه‌ای عمیق‌تر از دوستی و عاطفه می بود. اطرافیان می‌انها گفتند هر زمان با امام دیدار می‌کردند، چهره‌هایشان نورانی و خندان می‌شد. او با عشق امام خامنه‌ای بزرگ شده می بود.

وجود فارابی با 16 گفتن تازه در نمایشگاه کتاب_خبررسان
ادامه مطلب

پایبندی به مشی امام خمینی (ره)

محمدمهدی نصرالله افزود: پدرم حتی بدون پیشنهاد مستقیم، حرکت خود را نشان می‌داد. زمان سخنرانی‌های امام خامنه‌ای خود را آماده می‌کرد و با دقت گوش می‌داد. می‌او گفت ما رهبر را ولی‌فقیه می‌دانیم و حتی فراتر از آن، هر چه او دوست دارد، انجام می‌دهیم و از چیزی که ناراحتش کند پرهیز می‌کنیم.

لبنان؛ میهنی که جانش را فدای آن کرد

او در جواب به تهمت وابستگی به ایران او گفت: پدرم فرزند خود هادی را در راه دفاع از لبنان داد. همه وقتش را برای لبنان گذاشته می بود و در نهایت جان خود را هم فدای وطن کرد.

لحظه‌های غم و نشاط

محمدمهدی نصرالله با چشمانی پر از اشک او گفت: هنگامی کلیپ‌های شهدا یا سخن بگویید خانواده‌هایشان از تلویزیون پخش می‌شد، پدرم گریه می‌کرد. اما هنگامی خبر پیروزی یک عملیات مقاومتی را می‌شنید یا سخنان امام خامنه‌ای را می‌دید، لبخند بر لبانش می‌نشست.

سید محمد نادری: اهمیت هم افزایی فرهنگی دستگاه ها در پرتو رهنمود رهبری_خبررسان
ادامه مطلب

پدربزرگی مهربان

او از پدربزرگ مهربان او گفت: پدرم با نوه‌ها با محبت حرکت می‌کرد، گوش شنوایشان می بود و حتی می‌او گفت بگذارید با ریشم بازی کنند. هنگامی دخترم رقیه به دنیا آمد، یک ماه و نیم قبل از شهادتش می بود. او عکس دخترم را خواست اما در عکس چشمانش بسته می بود. خواست عکسی دیگر بفرستیم که چشم‌هایش باز باشد. اما در نهایت دخترم او را فقط در تابوت دید.

مطلب وفاداری به سید شهید مقاومت

محمدمهدی نصرالله در آخر این او مباحثه خطاب به پدرش او گفت: ما همیشه به تو وفادار هستیم و راهت را ادامه می‌دهیم. پرچم را زمین نمی‌گذاریم و میدان را ترک نمی‌کنیم.

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اقتصاد

سلامتی

کسب وکار

اخبار فناوری

اخبار هنری

خبر های ورزشی

[ad_2]

منبع