حمیدی مقدم: سینمای جهان دیگر نمیتواند غزه را نبیند/ جشنواره کن امسال زیاد چیزها را روشن کرد_خبررسان
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، تحریم رژیم صهیونیستی توسط هنرمندان خارجی، مطلب مهمی از سینما را مخابره کرد و آنهم همبستگی هنرمندان خارجی با مردم غزه می بود؛ این اتفاق با امضای بیانیهای از سوی ۴ هزار هنرمند خارجی اغاز شد اما آرام آرام ابعاد جدیدی اشکار کرد و موجی از عکس العملها را به همراه داشت که یکی از نقاط اوج آن در جشنواره فیلم کن امسال می بود.
در بین افرادی که به جمع امضاکنندگان مدام بودند، نامهای شناختهشدهای همچون واکین فینیکس، اما دارسی، رونی مارا، اریک آندره، الیوت پیج و گای پیرس به چشم میخورد و پیشتر نیز ستارگانی چون جاش اوکانر، لنا هدی، تیلدا سوئینتن، خاویر باردم، اولیویا کولمن، برایان کاکس و مارک رافالو در بین امضاکنندگان وجود داشتند. به نظر میرسد که این اتفاق مهم در سینمای دنیا، حتما مطلبهای قابل تأملی به همراه خواهد داشت.
محمد حمیدی مقدم مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی درمورد این موج تحریمی سخن بگویید کرد. او در جشنواره فیلم کن امسال وجود داشته و روایت قابل توجهی از عکس العمل هنرمندان خارجی در آن اتفاقات نسبت به اتفاقات غزه را روایت میکند.
مصاحبه او را در زیر میخوانید:
تسنیم: در هفتههای تازه ناظر موج گستردهای از تحریم سینمای رژیم صهیونیستی توسط هنرمندان خارجی بودیم. این اتفاق را چه طور برسی میکنید؟
به نظرم، نوشته، فراتر از سینمای جهان است و احتمالا بتوان او گفت بخشی از تغییرات عمده جهان به حساب می اید؛ معتقدم جهان در حال یک تحول بنیادین است و سینما قسمت کوچکی از آن به حساب می اید.
هیچ کس تصورش را نمیکرد که جریانی که در غزه رخ میدهد، تبدیل به یک طوفان سهمگین بشود. دقت کنید که ماجرا از هفتم اکتبر اغاز میشود و در طول این زمان، پردهها و حجابها آرام آرام کنار میرود تا صحنه واقعی برای همه دنیا عیان شود. اکنون، حقیقت نسل کشی رژیم صهیونیستی برای همه اذهان در دنیا نمایان شده است و افراد آزاده دنیا، فارغ از این که چه دین و مسلکی دارند، گویا آگاه شدهاند و از پردهای که به طور سیستماتیک نگه داشته شده می بود، بیرون میزنند. به عبارت دیگر، حالت ممانعت اجتماعی جوامع غربی و حتی موضوعات مالی که همانند زنجیر، انسان معاصر را در خود فروبرده، کنار زده شده است.
فراموش نکنید که در جهانی هستیم که جریان اندوختهداریِ تحت کنترل لابی صهیونیسم، بر همه چیز سایه افکنده است، اما با وجود این چنین هیمنهای، باز هم وقایع مهم از پرده بیرون میآیند و علنی خواهد شد.
اکنون، حقیقت نسل کشی رژیم صهیونیستی برای همه اذهان در دنیا نمایان شده است و افراد آزاده دنیا، فارغ از این که چه دین و مسلکی دارند، گویا آگاه شدهاند و از پردهای که به طور سیستماتیک نگه داشته شده می بود، بیرون میزنند
به یاد دارم در مقطعی، هر بار که از سینمای هالیوود و پشت پرده آن سخن میگفتیم، عدهای ما را متهم به توهم توطئه میکردند اما اکنون همه دنیا فهمیدهاند که صهیونیسم و لابی جریان اندوختهداری، چطور تار و پودش را روبه رو حقیقت بافته است و اجازه خودنمایی به آن را نمیدهد. بهتر است بگویم در این دوره، انسانیت و وجدان آدمها با مفهوم زشتی همانند نسلکشی دچار شده و خود را موظف میداند به آن جواب بدهد. در همه دورهها نسلکشی وجود داشته است اما اتفاقات غزه به لحاظ حالت پیچیده خاورمیانه و موقعیت خاص آن زیاد تر به چشم آمده است.
اصرار میکنم که انسان معاصر امروز با دیدن این چنین فجایعی در غزه در نقطه تلاقی حقیقت انسانی با خشونت جهان بیرونی قرار گرفته است و حس میکند که اگر از آن نقطه بی اعتنا عبور کند، دیگر چیزی به نام ذات اصیل انسانی، با هر دین و مسلکی که دارد، در وجودش باقی نمیماند. به نظرم این چنین انسانی اسیر وجدانش شده و به همین علت نسبت به این فجایع عکس العمل مشخص می کند.
– یعنی شما ریشه شکلگیری این چنین اتفاقی را در وجدان انسانی میبینید یا ابعاد فرد دیگر نیز وجود دارد؟
اجازه بدهید حالت دراماتیک را از منظر فرد دیگر برایتان تجسم کنم؛ یک نخبه از جهان دوم و سوم را درنظر بگیرید که با تلاش و تلاش، خودش را به یک دانشگاه دسته اول میرساند. این تحصیلات، همه دارایی اوست اما در روبه رو با نسلکشیها، در مقام دفاع از مردم غزه قرار میگیرد و حتی دیپورت میشود! او همه داراییاش را داده است. چرا این چنین چیزی رخ میدهد؟ آیا پای چیز فرد دیگر به جز انسانیت در بین است؟
انسان معاصر امروز با دیدن این چنین فجایعی در غزه در نقطه تلاقی حقیقت انسانی با خشونت جهان بیرونی قرار گرفته است و حس میکند که اگر از آن نقطه بی اعتنا عبور کند، دیگر چیزی به نام ذات اصیل انسانی، با هر دین و مسلکی که دارد، در وجودش باقی نمیماند
در سینما نیز همین روال در حال شکلگیری است و آرام آرام خودش را مشخص می کند. یک هنرمند و سینماگر باید موضع خودش را نسبت به این چنین اتفاقای اشکار کند. نخستین عکس العمل، «ندیدن» است؛ همانطور که زمانها این فاجعه انسانی را ندیدند. اما فاجعه آرام آرام عمق اشکار میکند و تعداد کشتهها روز به روز افزایش اشکار کرد. در این شرایط، نه تنها سینما، بلکه حالت جهانی علیه رژیم صهونیستی موضع گرفت.
حتی احتمالا بتوان او گفت که سینما زیاد عقبتر از برخی فعالین اجتماعی، کنشگران سیاسی و فرهنگی باقی ماند. اما ماجرا آن قدر عمق اشکار کرد که سینما هم دیگر نمیتوانست بی اعتنا باشد. در همین شرایط و در حالی که مطالبات جهانی سنگینی به راه افتاده است، به جشنوارهای میرسیم که یکی از فیلمهایش درمورد یک نوشته مهم در غزه و رام الله است؛ دیگر نمیتوان آن فیلم را بایکوت کرد. به نظر میرسد دیگر دوران بایکوت نوشته غزه در جشنوارههای خارجی قبل است، کما این که چند فستیوال الف دنیا علیرغم میل باطنی و حتی با وجود کنترل شدیدشان توسط رژیم صهیونیستی و جریان اندوختهداری نتوانستند فضا و اتفاقات را کنترل کنند. این نوشته به علت همان وجدان می بود. آنها در این موقعیت قرار گرفتند که در حالت نسلکشی تازه باید اجازه بدهیم تا سخن بگویید و فضایی از غزه به وجود بیاید.
– شما در جشنواره کن امسال وجود داشتید، فضا چه طور می بود؟
اگر به جشنواره فیلم کن امسال دقت کنید، این چنین فضایی کاملا مشهود می بود و ناظر قوتنمایی نوشته فلسطین بودیم. سال قبل، فضا مقداری تیره و روشن می بود و با شک و تردید به این اتفاق میپرداختند اما امسال همه چیز کاملا مشهود می بود. سینماگران نیز همیناند؛ به اختصاصی کشورهایی که سمپات نیرومندتری نسبت به فلسطین و غزه داشتند. نمونه آن اسپانیا و هنرمندان آن است.
به نظر میرسد دیگر دوران بایکوت نوشته غزه در جشنوارههای خارجی قبل است، کما این که چند فستیوال الف دنیا علیرغم میل باطنی و حتی با وجود کنترل شدیدشان توسط رژیم صهیونیستی و جریان اندوختهداری نتوانستند فضا و اتفاقات را کنترل کنند
به نظرم هنرمندان دنیا با این کار، رسالت مهم کاری خود را انجام دادند و وجدان انسانیشان را به نمایش گذاشتند.
– ایران مدام به گفتن یکی از حامیان همیشگی آرمان فلسطین در دنیا شناخته میشود؛ در شرایطی که هنرمندان خارجی عکس العملهای این چنینی نشان دادند، به نظر شما هنرمندان ایرانی چه باید بکنند؟ به اختصاصی مستندسازان که همیشه در خط مهم این موضوعات قرار داشتند؟
به نظرم سیل خودجوش و عکس العمل طبیعی هنرمندان نسبت به این اتفاق را نباید نهادیشده و سیستمی کنیم. یعنی باید اجازه بدهیم خود افراد، فارغ از نهادها و سیستمها عکس العمل نشان بدهند. یقیناً این که این اتفاق در بین سینماگران سرزمین ما کمتر رخ داده است، جای تاسف دارد.
سرزمین ما پای فلسطین ایستاد، هم دردش می بود و بهایش را داد و به نظرم باید کاری کنیم تا هنرمندان خودشان تحلیل بکنند و عکس العمل نشان بدهند. یقیناً جشنوارهها و فضاهای عمومی میتوانند نسبت به مهم کردن این نوشته نقش بدهند. احتمالا بتوان او گفت که با اهمیت ترین مسئولیت فضای فرهنگی سینمایی ایران این است که نگذارد این خبر مهم در دل تاریخ و روزمرگیها گم بشود. هر فردی و هر جشنوارهای به اندازه خودش سهم دارد و باید کار بکند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
منبع