نظام مالیاتی می داند از چه افرادی باید مالیات بگیرد_خبررسان

نظام مالیاتی می داند از چه کسانی باید مالیات بگیرد


به گزارش خبررسان

استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا(س) با اصرار بر این که دولت مکلف به مداخله در دو امر تشکیل و معیشت مردم است، می گوید: ریشه مهم تورم در ایران نوسانات ارزی است و برای تحقق برنامه های حمایتی دولت می بایست ابتدا مصارف ارزی را مدیریت کرد.

به گزارش تجارت نیوز، این روزها که نوشته معیشت مردم به یکی از برتری های دولت چهاردهم نقل شده، احتمالا او گفت وگو با حسین راغفر اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا(س) که تعداد بسیاری از کارشناسان اقتصادی از او به گفتن اقتصاددان نهادگرا یاد می کنند، خالی از لطف نباشد.

اگرچه انتظار می رفت راهکارهای از بین بردن مشکلات اقتصادی از سوی یک اقتصاددان نهادگرا، توزیع یارانه و ثروت و درآمدهای ارزی بین مردم باشد، اما راغفر معتقد به مدیریت اقتصادی شبیه آنچه در زمان جنگ تحمیلی ۸ ساله رقم خورد، است؛ این مدرس اقتصاد دانشگاه هم از یک سو منتقد سرسخت حالت جاری خودروسازان است و هم واردات ماشین؛ هم با روش های جاری برگشت ارز فولادی ها و پتروشیمی ها ناموافق است هم با واردات طلا. به حرف های راغفر دو چیز اهمیت دارد معیشت مردم و رشد تشکیل.

با این که دولت و راهبران اقتصادی آن، کسری بودجه و رشد نقدینگی را موتور رشد تورم می دانند، راغفر نوسانات و شوک های ارزی را در تشکیل تورم های سال های تازه مؤثر می داند؛ آنچه راغفر بر آن پافشاری دارد، وجود عناصر قوی و مافیاگونه در اقتصاد است که به غارت جیب مردم می پردازند.

عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزاهرا برنامه و راهکار کلانی را برای برون رفت از حالت جاری اقتصادی سرزمین با تکیه بر تشکیل تهیه کرده و در نظر دارد تا آن را به تصمیم گیران و تصمیم سازان مهم سرزمین رساند.

متن کامل این او گفت و گو به شرح زیر است:

از نظر شما برتری اقتصاد ایران چیست؟

در همه جای دنیا دولت ها در قسمت اقتصاد بیشترین اهمیت را به معیشت مردم و ترقی تشکیل می دهند؛ ایران هم از این نوشته مستثنا نیست و عملا این دو مسئله، جزو نکات اساسی و کلیدی هر جامعه است. نوشته معیشت مردم عملا به نوشته مهم مباحث اقتصادی سال های تازه تبدیل شده که به علت افزایش نرخ تورم، صدمه های بسیاری به سفره مردم داخل کرده و نگرانی های مردم را دو چندان کرده است.

دقت به معیشت در شرایط جاری زیاد حائز اهمیت است و انتظار می رود مسئولان سرزمین بخصوص دولت به این مسأله دقت جدی داشته باشند؛ به این علت معیشت مردم کماکان یکی از مسائل مهم اقتصاد سرزمین است که رهبر معظم انقلاب هم در دیداری که با اعضای هیأت دولت داشتند، بر این نوشته پافشاری کردند؛ ایشان سالهاست که به این نوشته دقت دارند و هم شعار سال را به مسائل اقتصادی تعلق داده اند و هم نوشته معیشت را چندین دفعه مورد پافشاری قرار داده اند اما از سوی دستگاه های اجرایی و مجلس در این سال ها به نوشته معیشت انچه که باید دقت نشده است.

تناسبی بین رشد تورم و دستمزدها وجود ندارد

در یک سال قبل دولت اهتمام جدی به نوشته توزیع کالابرگ الکترونیکی داشته؛ این عمل های را در بهبود معیشت چطور می بینید؟

آنچه در حوزه اقتصاد بخصوص رشد تورم اتفاق افتاده، نشان می دهد که این شاخص شدت بیشتری از پشتیبانی های دولت به مردم دارد؛ علت آن هم افزایش بی رویه نرخ ارز است. دولت هنگامی مسئولیت را بر مسئولیت گرفت، دلار ۴۸ هزار تومان می بود اما الان به بیشتر از ۱۱۰ هزار تومان رسیده که رشد بیشتر از دو برابری را نشان می دهد؛ با دقت به نقش دلار در هزینه های تشکیل و واردات کالاها، صدمه جدی به معیشت مردم داخل شده است.

از نظر دیگر می بینیم که دستمزدها سرکوب شده است و در ۳۷ سال سپس از جنگ ۸ ساله، هیچ تناسبی بین رشد تورم و دستمزدها وجود نداشته است. به همین علت مردم عملا هر روز فقیرتر شده اند و مشکلات معیشتی آنها به شدت افزایش یافته است؛ این نوشته زیاد روشن است و فکر نمی کنم فردی در این خصوص تردید داشته باشد.

در سایت خبری خبررسان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

شیوه جاری تعیین نرخ ارز مشکلات جدی برای سرزمین به وجود اورده است

بانک مرکزی نرخ ارز غیررسمی را یکی از عوامل تورم می داند و معتقد است هنگامی کالاهای اساسی با نرخ های ترجیحی و کالاهای مورد نیاز تشکیل با نرخ مبادله داخل می شوند نباید تاثییر چندانی بر رشد قیمت کالاهای مصرفی مردم داشته باشند؛ بعد مشکل کار کجاست؟

او گفت و گو قیمت ارز او گفت و گو مستقلی است؛ به نظر من روشای که اکنون برای تعیین نرخ ارز اجرا می شود، مشکلات زیاد جدی را برای سرزمین فراهم کرده است. علت مهم آن هم این است که ارزی که از سوی بانک مرکزی تعیین می شود، متعلق به مردم است و علی الاصول باید برای دو مقصد مورد منفعت گیری قرار گیرد یکی مسائل معیشتی مردم و فرد دیگر تشکیل؛ در حالی که می بینیم اینگونه نیست و ارزی که با مشقت به دست می آید، به راحتی از دست می رود.

طلای جهانی بی‌حال و دلار ثابت شد_خبررسان
ادامه مطلب

در سال قبل ۳.۵ میلیارد دلار برای واردات خودروهای دست دوم و ۴ میلیارد دلار برای واردات قطعات ماشین و ۸ میلیارد دلار برای واردات طلا تعلق یافت؛ از ۹۵ میلیارد دلار ارزی که باید بر می گشت، ۸۰ درصد آن متعلق به بنگاه های دولتی است که تا این مدت برنگشته؛ اینها نشان می دهد که مشکل جدی در مدیریت اقتصاد سرزمین داریم.

کمبودهایی که داریم را با نمی توانیم با هیچ علتاقتصادی جز با وجود فساد توضیح دهیم؛ اینها نشان می دهد یک جریان گسترده قدرتمندی در اقتصاد سرزمین «فَعّال مایشاء» می باشند و هر کاری دلشان می خواهد، می کنند و به فردی هم پاسخگو نیستند.

به این علت مادامی که عزم سیاسی جدی برای مبارزه با فساد به این گستردگی نباشد، مشکلات اقتصادی باقی می ماند چون مایلند که نرخ ارز مرتباً رشد کند چون سود این دسته از افراد قلیل با افزایش قیمت ها و تورم فراهم می شود؛ مسأله اقتصاد سیاسی ما تورم است که گروه اندکی در آن برنده می باشند و بقیه مردم بازنده افزایش قیمت ها می باشند.

اینها نشان می دهد که بیشتر از هر چیزی نقش نهادهای سیاسی و عناصر درون قوت است که تعیین کننده ناملایمات و منشأ مهم تعداد بسیاری از بی ثباتی ها می باشند این عناصر سیاسی عملا دولت و مجلس را به گروگان گرفته اند و مشکلات غامضی را برای مردم و معیشت آنها تشکیل کرده اند.

تخصیص های ارزی غلط است

مسأله غمگین کننده این است که در حالی که یک گروه قلیلی در حال منتفع شدن به شکل غیر قابل باوری می باشند، عموم مردم ناخشنود اند و این نارضایتی دلواپس کننده است به اختصاصی در شرایط جاری سرزمین؛ در تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، مقصد آنها این می بود که روی بذرهایی که برای افزایش قیمت ارز در داخل کاشته اند و موثر توسط عناصر اسراییل و آمریکا جستوجو می شد، به برداشت خواسته های خود که تشکیل نارضایتی مردم در داخل است، شوند و این نارضایتی علتغلیان اجتماعی شود؛ اگر هم این اتفاق نیفتاده، به علت آگاهی ملی می بود اما معلوم نیست این زمان همیشه برای حاکمیت باقی مانده باشد؛ به نظر من این عناصر در نظام تصمیم گیری های سرزمین کاملا شناخته شده اند ولی هیچ اراده ای برای روبه رو با اینها نیست.

در کنار فساد این عناصر درون حکومت، باید تخصیص های غلط ارزی را هم اضافه کنیم ما توانایی موفقی در مهار نرخ ارز در طول جنگ ۸ ساله داشته ایم؛ در دهه اول انقلاب ارز کالای قاچاق محسوب می شد و اراعه آن که از محل فروش منبع های نفتی می بود، در اختیار دولت قرار داشت و آن را برای معیشت مردم و تشکیل و اداره مسائل اساسی سرزمین قرار می داد.

چرا برای واردات خودروی لوکس عده ای خاص ارز هزینه کنیم؟

این سخن بگویید شما، به معنی قبول این عمل و اجرای مجدد آن (اعمال محدودیت تخصیص ارز) است؟

بله؛ این کار کاملا عمل درستی می بود هیچ راه فرد دیگر جز این نداریم؛ نه تنها باید ارز را از دست مردم جمع کنیم، بلکه ارزی که متعلق به خود مردم است باید برای مقاصد امنیت ملی از جمله امنیت غذایی و امنیت معیشتی مردم و امنیت تشکیل مصرف شود و تخصیص یابد؛ قرار نیست برای واردات ماشین و قطعات آن ۷.۵ میلیارد دلار ارز از سرزمین خارج کنیم تا در نهایت ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار نفر خودروی لوکس سوار شوند؛ این نوشته فاجعه است و هیچ گونه نمی شود آن را توجیه کرد.

در دهه اول انقلاب در سال ۱۳۶۵ بیشتر از ۷ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته ایم که ۳ میلیارد دلار آن توزیع کالابرگ برای کالاهای اساسی مردم با دلار ۷ تومانی است؛ با ۴ میلیارد دلار دیگر هم جنگ و جامعه اداره شد؛ سپس از این دوران زیاد از مسئولان می انها گفتند اداره جنگ و مردم در آن سالها، معجزه اقتصادی می بود.

خرید ۱۰ میلیارد دلار ملک در یکی از کشورهای همسایه در شرایط تحریم چه معنایی دارد؟

امروز هم در شرایط کاملا جنگی هستیم و نیاز بر تمرکز بر نحوه اداره بهینه منبع های ارزی، زیاد تر از هر زمان فرد دیگر است؛ امروز نیازمند نوعی بودجه ریزی ارزی هستیم نه این که مردم ما بتوانند ظرف ۴ سال در یکی از کشورهای همسایه معادل ۱۰ میلیارد دلار مسکن خریداری کنند. علت این که مردم این منبع های را از سرزمین خارج می کنند چیست؟ چون زمان های اندوخته گذاری در سرزمین برای مردم وجود ندارد. مسئولیت همه اینها به حاکمیت برمی گردد و مردم قربانی چپاولی می باشند که در اقتصاد صورت می گیرد.

هوش مصنوعی جایگاه معلمی راه در آینده حذف می‌کند
ادامه مطلب

به نظر من عمل اساسی دولت در این خصوص بودجه ریزی ارزی است نه این که به اسم آزادسازی اقتصادی ارز سرزمین که متعلق به همه مردم است در اختیار گروه اندکی قرار گیرد. می بینیم که واردکنندگان مبالغ هنگفتی ارز دریافت و کالاهای خود را با قیمت بالاتر از ارز دریافتی، در سرزمین به فروش می رسانند همه اینها را قطعا مسئولان هم می دانند ولی اراده ای برای حل این مشکل نیست.

اصولا ۵ رمز برای گسترش وجود دارد اولین آنها عزم سیاسی است؛ اگر قرار باشد عزم سیاسی برای مهار این شرایط نباشد، پیامدهای آن می تواند در دل رژیم صهیونیستی و آمریکا طمع تخریب در داخل سرزمین تشکیل کند؛ این یک برنامه است و اتفاقی نیست؛ ۳۷ سال است که در تعداد بسیاری از موارد در حال اجرای برنامه های آمریکا برای براندازی نظام هستیم. برای مثال در کتاب هنر تحریم ریچارد نفیو مسئول تحریم های ایران در دولت آمریکا (زمان اوباما) را نگاه بیندازید. در این کتاب آمده که سیاست دولت آمریکا، ممانعت ایران از دسترسی به منبع های ارزی است و ارزهایی هم که به دست ایران می رسد، باید صرف کالاهای مصرفی لوکس شود. به این علت آمریکایی های اعتقاد دارند واردات خودروی لوکس به ایران باید آزاد شود تا منبع های ارزی این سرزمین در راستای پشتیبانی به معیشت مردم و تشکیل نباشد.

با انحراف تخصیص منبع های ارزی به واردات خودروی لوکس به جای نهاده های تشکیل، در عمل اشتغال از بین می رود و هزینه های تشکیل افزایش می یابد؛ این نوشته در ۳۷ سال قبل رخ داده است به اختصاصی از سال ۱۳۸۴ به سپس دسترسی سرزمین به درآمدهای کلان ارزی، ناظر غارت این منبع های و خروج آنها از چرخه تشکیل و تشکیل اشتغال بوده ایم که عرصه نارضایتی های گسترده و مهاجرت های بی سابقه نه تنها در حوزه متخصصان بلکه در عرصه کارگران ساده را فراهم کرده است چون با این دستمزدهای جاری امکان ادامه حیات در شرایط تورمی نیست.

برای مثال می بینیم که نارضایتی در بین پرستاران و پزشکان در سه چهار سال قبل چه موج بزرگی از مهاجرت در سرزمین به راه انداخته است ریشه مهم تورم در ایران افزایش قیمت ارز است که با اراده حاکمیت اتفاق می افتد.

ریشه تورم در ایران نوسانات ارزی است نه نقدینگی

این که حرف های می شود دو بال مهم عامل تورم در سرزمین ناترازی بودجه و رشد نقدینگی است را قبول دارید یا نوسانات ارزی را عامل تورم می دانید؟

اصلا نقدینگی این چنین اثری ندارد و آمار سال های تازه نشان می دهد رشد نقدینگی به مراتب کمتر از رشد تورم بوده است؛ اما از آنجایی که یک جریانی در سرزمین باید توجیه کننده سیاست های استعماری در سرزمین باشد، از همین روست که مرتبا به عواملی حواله می دهند که اصلا اشکار نیست چیست؛ ریشه مهم تورم در ایران نوسانات ارزی است و این ادعا کاملا قابل اثبات است؛ سالهایی که نوسانات ارزی سنگین نداشتیم، نرخ تورم زیاد کنترل شده تر می بود اما سالهاست که با این شوک های ارزی دولت ها تلاش کرده اند تا کسری بودجه را فراهم کنند.

ما هر ساله کسری بودجه دولت داشته ایم علت هم این است که یک اقتصاد مبتنی بر دلالی و سفته بازی و نه تولیدی را در سرزمین رقم زده ایم و با این که بیشتر از ۱۲ سال است که رهبر معظم انقلاب شعار سال را تولیدی نامگذاری می کنند اما ناظر آن هستیم که تشکیل هر سال از قبل بدتر شده است چون پایبندی به نظامات تشکیل نداریم برای مثال نظام بانکی ما در خدمت سفته بازی و سوداگری و واردات کالا و خرید و فروش مسکن و امثال اینهاست که برای سرزمین شغل تشکیل نمی کند.

الان هم می بینیم که بانک مرکزی به واردات طلا و توزیع طلا بین مردم روی آورده؛ معلوم است که مردم هم به این سو می روال چون در شرایط تورم های سنگین، مردم به جستوجو تبدیل دارایی های ریالی به کالایی است که قوت خرید آنها را نگه داری کند. مسئولیت اتتخاذ این چنین رویکردی از سوی مردم، فهمید دولتها و حاکمیت و سیاست های پولی و بانک مرکزی است.

به مردم یارانه نمی دهیم

ایرنا: چرا با وجود این همه یارانه‌ای که در سرزمین داریم اعم از توزیع یارانه های نقدی و نیز یارانه نهان در کالاها یا نخصیص ارزهای ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی و دارو یا ثابت نگه داشتن نرخ حامل های انرژی، مشکل معیشت حل نمی شود؟

اینها یارانه نیست بلکه افزایش قیمت ارز است که جهت می شود قیمت حامل های انرژی از جمله بنزین تا این حد نازل به نظر برسد؛ در سال ۱۳۸۸ قیمت بنزین از ۱۰۰ به ۴۰۰ تومان افزایش یافت؛ همان زمان هم توجیه دولتمردان، ارزان فروشی و توزیع یارانه به عده ای خاص می بود؛ رئیس جمهور زمان می او گفت چرا باید افرادی که چند دستگاه ماشین دارند، باید بنزین را ارزان دریافت کنند. به همین خاطر می بود که پرداخت یارانه نقدی اغاز شد.

معوقات رتبه بندی معلمان واریز شد – تجارت‌نیوز
ادامه مطلب

در واقع یک چرخه باطل شکل گرفته است؛ از یک طرف قیمت ها را افزایش می دهید و تورم رشد می کند و نرخ ارز رشد می کند از نظر دیگر با این عمل های افتقیمت بنزین جبران می شود. در آن زمان قیمت هر لیتر بنزین با دلار ۱۰۰ تومانی، ۱۳ سنت می شد سپس دلار را به ۱۵۰۰ تومان و ۳۵۰۰ تومان افزایش دادند؛ سپس که دیدند نمی ارزد، بنزین را گران کردند. اکنون هر لیتر بنزین کمتر از هفت هشت سنت است به این علت آنچه اتفاق افتاده تقصیر مردم نیست؛ اسم این کار هم توزیع یارانه نیست بلکه غارت منبع های مردم است که امروز به اسم تورم از جیب مردم برداشت می شود چون بازنده مهم تورم، مردم به خصوص طبقات محروم جامعه می باشند.

آیا این سخن شما به این معنی است که اگر الان بنزین ارزان است، دولت به نوع فرد دیگر آن را جبران می کند؟

بله از جیب مردم جبران می شود؛ خب به چه فردی یارانه می دهید؟ چرا یارانه های عظیمی که در جاهای فرد دیگر می دهید همانند تولیدکنندگان فولاد و پتروشیمی که کالای خود را صادر می کنند و سپس هم ارز را برنمی گردانند را حذف نمی کنید؟ چرا فقط مردم باید هزینه های این شرکت ها را بدهند؟ مقدار یارانه ای که دولت به نهاده های تولیدکنندگان فلزی و پتروشیمی می دهد؟ اصلا قابل قیاس با یارانه ای که به مردم داده می شود نیست. اولا قسمت عمده ای از محصولاتشان را صادر می کنند و ثانیا بخشی هم که باقی می ماند را بالاتر از نرخ جهانی به خودروسازان یا صادر تولیدکنندگانی که کالای اولیه تشکیل نیاز دارند، می فروشند.

همه این نوشته را می دانند اما مردم را متهم می کنند که بنزین ارزان مصرف می کنند؛ معاون رئیس جمهور می گوید بنزین ارزان است و باید افزایش یابد؛ خب شما قیمت دلار را افت دهید آن زمان قیمت بنزین منطقی می شود؛ اگر دلار الان ۱۵ هزار تومان می بود، قیمت ۱۵۰۰ تومانی بنزین کاملا منطقی می بود.

هنگامی تشکیل نباشد اشتغال نیست و در نتیجه مردم مهاجرت می کنند

مشکل دیگر این است که نظام مالیاتی نمی تواند به درستی مالیات سِتانی کند؛ نه این که نداند از چه افرادی مالیات بگیرد بلکه اجازه ندارد سراغ آنها برود؛ این نظام مالیاتی کار نمی کند. نظام بانکی منبع های خُرد مردم را جمع می کند و پول آن را صرف واردات ماشین و خرید و فروش مسکن و طلا می کند نه تشکیل؛ در نتیجه اشتغال تشکیل نمی شود و قیمت افزوده ای به منبع های مردمی رخ نمی دهد. هنگامی تشکیل نباشد اشتغال نیست و در نتیجه مردم مهاجرت می کنند.

در همین شهریور امسال دیدیم که دولت ۶۰ هزار میلیارد تومان‌(همت) به بورس تعلق داد، در حالی که چند روز سپس مجدد شاخص های بورس قرمز شد. چون عده ای در پشت صحنه منتظرند تا منابعی از این دست که چندین دفعه و چندین دفعه تزریق شده را برداشت کنند؛ دو سه روز شاخص ها سبز می شود و مجدد مجدداً کم شدن می کند؛ این پولهایی که به بورس تزریق شد، کجا رفت؟ این پول برای مردم است و قرار نیست به قسمت خصوصی برود.

چرا بازار سهام مرتب قرمز می شود؟ چون تشکیل نداریم به این علت منابعی که به بورس تزریق می شود، اثرگذاری خاصی ندارد و تنها عده ای که از نوسان گیری درآمد دارند، سود می برند. عده ای صبح در بورس عمل به خرید می کنند و مردم هم هنگامی می بینند شاخص ها رشد می کند، به سمت خرید می روال و سپس هم همان افرادی که خودشان دامن زده بودند، شبانه سهام را می فروشند. لذا پولی که در بورس تزریق می شود به جیب عده اندکی می رود؛ همه اینها را سازمان بورس به خوبی می داند.

یارانه در قیاس با آنچه از جیب مردم غارت می شود قابل قیاس نیست

آنچه مردم به اسم یارانه می گیرند، در قیاس با آنچه از جیب آنها غارت می شود قابل قیاس نیست هنگامی نرخ ارز افزایش می یابد، اتفاق ای به اسم مالیات تورمی تشکیل می شود؛ چون اگر نرخ ارز ۳۰ درصد رشد کند، ۳۰ درصد از قوت خرید مردم کم می شود این پول از جیب مردم برداشت می شود و به خزانه دولت می رود اما چرا خزانه دولت تثبیت نمی شود؟ چون دولت خودش با خلق تورم، ناترازی تشکیل می کند.

از سال ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ معادل ۱۰ میلیارد دلار مردم در سرزمین همسایه مسکن خریداری کرده اند؛ تازه این فقطً رقمی است که برای خرید ملک ثبت شده و مبالغ تعداد بسیاری بیشتری هم باید ارز با خود ببرند تا بتوانند در این سرزمین زندگی کنند و شغل داشته باشند؛ چرا مردم باید پول های خود را به کشوری که هم مقدار مالیات و نرخ تورم آنها زیاد زیاد تر از سرزمین ماست، اندوخته گذاری کنند؟ علت این است که در کشورمان منبع های در تشکیل اندوخته گذاری نمی شود تا مردم صاحب شغل شوند؛ علت دیگر همین سیاست سرکوب دستمزدهاست که جهت مهاجرت نیروی کار می شود.

رکود بازار مسکن فراگیر شد/ نه فروشنده هست و نه خریدار – تجارت‌نیوز
ادامه مطلب

وزیر علوم حرف های ۲۵ درصد نیروی انسانی دانشگاه های سرزمین ظرف دو سال تازه از سرزمین خارج شده اند؛ این یک فاجعه است، چه فردی باید پاسخگو باشد؟ رئیس دولت حق ندارد گله های کند چون کار دست دولت است. همه مشکلات کاملا شناخته شده اند و همه چیز اشکار است که چه افرادی برنده غارت منبع های مردم بوده و بازنده مهم چه افرادی می باشند که قطعا مردمند؛ مردمی که تا چند سال پیش حامیان مهم انقلاب بوده اند و الان به تهدید تبدیل شده اند چون کار نیست و درآمد ندارند ۲۶ درصد جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال سرزمین نه درس می خواند نه مهارتی آموخته و نه شغل دارد؛ خب معلوم است که تهدیدی برای جامعه خواهد می بود از سرقت و خفتگیری بگیرید تا دیگر جرایم، مهاجرت، خودکشی و … که همه انها تابع سیاست های غلطند.

چرا باید در شهرها تابلوی فروش طلا نصب شود؟ بعد تشکیل چه می شود؟

به خودروهای وارداتی و طلا به گفتن واردات کالاهای لوکس اشاره کردید این در حالی است که در تعداد بسیاری از کشورها بانک های مرکزی به سمت خرید و گسترش ذخایر طلا سوق اشکار کرده اند.

این سخن مهملی است که همان حقه بازان و تبهکارانی که اقتصاد سرزمین را به فنا می دهند، نقل می کنند؛ آیا ما اندازه چین تولیدکننده هستیم؟ چرا باید در شهرها تابلوی فروش طلا با تنها ۱۰۰ هزار تومان نصب شود و پلتفرم های خرید و فروش طلا تبلیغات داشته باشند؟ بعد تشکیل چه می شود؟

چینی ها در کنار تشکیل، نسبت به خرید ذخایر طلا عمل می کنند چون بزرگترین طلبکار آمریکا، چینی ها می باشند و منبع های بزرگی را به طور اسناد خزانه آمریکا و اوراق بدهی جمع آوری کرده اند و اکنون در حال فروش آن می باشند برای این که پول آمریکا در حال افول است و چینی ها تصمیم جایگزینی اوراق بدهی آمریکا با طلا را دارند اینها نشان می دهد که حرکت اقتصادی چینی ها هیچ نسبتی با سفته بازی و سوداگری خرید و فروش طلا در سرزمین ما که به رکود تشکیل منجر می شود، ندارد.

مشکلات ما اصلا این پیچیدگی هایی که عده ای نقل می کنند، نیست؛ اینها افترا و فریبی است که می گویند؛ چین الان کارخانه تشکیل کالا برای دنیاست.

خودروسازان ما تشکیل نمی کنند بلکه مونتاژکارند

حتی همین موضوعی که می گویند باید ماشین داخل شود تا با تشکیل داخل رقابت کند و کیفیت تولیدات خودروسازان ما افزایش یابد هم افترا و فریب است؛ اولا که خودروسازان ما تشکیل نمی کنند عمدتاً قطعات خودروهای چینی را داخل و مونتاژ می کنند و به اسم تشکیل داخل به بازار می فرستند. من هم با این نوشته که کیفیت خودروهای داخلی نازل است موافقم اما اگر درهای گمرک را باز کنید و ماشین داخل شود، آیا کیفیت خودروهای داخلی افزایش می یابد؟ تا کنون که این چنین اتفاقی نیفتاده است؛ آنچه اتفاق افتاده این است که قطعه سازان داخلی را دور زده اند و از چین قطعه داخل می کنند و تشکیل داخل را زمین گیر کرده اند.

۷.۵ میلیارد دلار ارز متعلق به همه مردم را به واردکنندگان ماشین می دهید تا در نهایت ۵۰۰ هزار نفر بتوانند خودروی خارجی بخرند؟ چه فردی این چنین منطقی را می پذیرد؟ بعد بقیه مردم چه سهمی از این ارز دارند؟ هنگامی خودروساز داخلی که قرار است کیفیت محصولاتش را ارتقا دهد، خودش تبدیل به یکی از مراکز فساد در سرزمین می شود، هنگامی مسئولان خودروسازان را دولت انتخاب می کند و عمدتاً از افرادی می باشند که صلاحیت ملزوم را ندارند، طبیعی است که این فسادهای بزرگی در خودروسازی ها رخ می دهد و به رغم تزریق منبع های بزرگ به خودروسازان، ارابه های مرگ به مردم تحویل می شود.

در همین ماه های تازه ترکیه با شرکت BYD چین که بزرگترین تولیدکننده خودروی برقی در دنیاست، قرارداد انتقال تکنولوژی و تشکیل خودروی برقی در کشورش را امضا کرده است؛ چرا ما نمی توانیم این چنین کاری کنیم؟ چون ما عادت داریم که مرتبا ارز از سرزمین خارج کنیم و در این خروج ارز است که منبع های بزرگی به جیب عده ای داخل می شود.

علت این که اخیرا بخشی از منبع های ارزی به سرزمین برگشت این می بود که برای مدتی نرخ ارز به ۱۲۰ هزار تومان رسید و هزینه آن را مردم باید بدهند. استاد دانشگاهی که تا ۳ سال قبل حقوقش معادل ۳ هزار دلار می شد الان به ۵۰۰ دلار رسیده است. معلوم است که این استاد در ایران نمی ماند هنگامی نظام آموزش عالی ما بی فایده باشد امکان بقا در دنیای آینده وجود ندارد.

98 درصد از تسهیلات کلان بانک آینده بازپرداخت نشدند!/ شبکه بانکی زیر سایه سنگین معوقات 819 هزار میلیارد تومانی_خبررسان
ادامه مطلب

این نیروی انسانی متخصص و متبحر است که باید بتواند نیازهای اقتصادی و علمی آینده را که در آن هوش مصنوعی و رباتها و … سخن اول را می زنند، برآورده کند. ولی ایران این نیروها را تشکیل و سپس هم به راحتی صادر می کند هیچ فردی هم هیچ حس نگرانی و تأسف از این اتفاق ندارد؛ بزرگتر از غارت منبع های اقتصادی کمشور، خروج اندوخته های انسانی است.

اسنپ بک قطعا بر اقتصاد سرزمین اثرگذار خواهد می بود

آیا فعال شدن مکانیسم ماشه می تواند در اقتصاد سرزمین مؤثر باشد؟ راهکارهای مقابله با تحریم های وابسته چیست؟

قطعا اجرای اسنپ‌بک بر اقتصاد سرزمین اثرگذار خواهد می بود همین ترکیه بلافاصله جلوی منبع های ما را گرفت اما امکان پذیر اندازه تحریم های آمریکا تاثییر نداشته باشد ضمن این که کم کم تلاش می کنند پیچ تحریم ها سفت تر کنند.

در چند سال آینده تحول قوت های جهانی و نقش چین می تواند تعیین کننده باشد که یک کورسوی امید به ما نه برای مختصر زمان بلکه برای چند سال آینده می دهد؛ به این علت در شرایطی که عادی نیست باید سیاست های ما مطابق با این اتفاقات تحول کند؛ باید به سمت سهمیه بندی کالایی برویم در تعداد بسیاری از مناطق سرزمین به خصوص مناطق دوردست و کمتر گسترش یافته، مردم از حداقل های زندگی محروم شده اند هر روز هم بدتر می شود.

شاخصی داریم به اسم قطبی شدن که نوعی نابرابری را اندازه گیری می کند و نشان می دهد استان های سرزمین چطور نسبت به میانگین سرزمین قطبی شده اند در برخی استان ها حالت بهتر بوده و ماشین و ارز تزریق شده اما در برخی استانها حالت بدتر و فاصله آنها از میانگین درآمدی کشوری زیاد تر شده است به این معناست که قسمت هایی از جامعه هر روز بدتر شده اند.

این اتفاقات با سیاست هایی همانند آزادسازی دارایی های دولت و مقابله با قیمت گذاری دستوری و مداخله دولت اجرا نمی شود.

مهم ترین ناترازی در سرزمین، ناترازی در زندگی مردم است که دخل و خرج آنها با هم نمی خواهد در این شرایط دولت نباید ۶۰ هزار میلیارد تومان در بورس بریزد؛ این رقم یعنی به ۱۰ میلیون خانوار ایرانی ۶ میلیون تومان یارانه بدهید اما ظرف ۳ روز این پول آب شد و در جیب عده ای خاص رفت.

ایرنا: یقیناً همه این ۶۰ همت که مصوب شد، تخصیص داده نشد و ۷۰ درصد آن داخل بورس شد

چه افرادی تزریق این منبع های را تصویب می کنند؟ سازمان بورس که نمی تواند تصمیم گیرنده باشد؛ از جاهایی بالاتر از سازمان بورس به آنها ابلاغ می شود که از صندوق گسترش ملی برداشت شود؛ این بار اول نیست و چندین دفعه اتفاق افتاده است؛ در این چنین شرایطی برتری با دارندگان سهام است یا مردمی که به نان شب محتاجند؟ طبیعی است که در این چنین شرایطی آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت به سوءاستفاده و موج سواری روی نابرابری هایی که خودمان تشکیل کرده ایم، طمع کنند.

باید تورم کنترل شود

اگر مسئله فرد دیگر هست، بفرمایید.

جزئیات مطرح فراهم مالی اندوخته گذاری آماده شده و به زودی به مسئولان سرزمین داده خواهد شد؛ در این مطرح آمده که قدم به قدم چه کارهایی باید انجام بدهند تا از این حالت خارج شویم اما تا وقتی که تشکیل راه اندازی نشود، با یارانه دادن به مردم نمی توان کاری از پیش برد؛ چون تورم هر روز رشد می کند و قیمت رقم یارانه ها افت می یابد ضمن این که سیاست های اقتصادی جاری هر روز تعداد بیشتری را زمین گیر می کند به این علت دولت هم ناچار است رقم آن را زیاد تر کند؛ الان یارانه ها کفایت نمی کند و با این پول ها که نمی شود زندگی کرد به خصوص که هزینه های فرد دیگر هم در زندگی خانواده ها وجود دارد به این علت باید تورم کنترل شود که سازوکارهای آن کاملا اشکار است.

با اهمیت ترین کار برای کنترل تورم، رشد تشکیل در داخل و بودجه بندی ارزی است ارز سرزمین که فقط متعلق به آقای ایکس و ایگرگ نیست که سالانه بروند به اسم واردات کالای مورد نیاز مردم، کالا داخل کرده و با چند برابر قیمت ارزی که در اختیارشان گذاشته شده، به مردم بفروشند. دولت در ۱۲ شهریور ۱۴۰۴ فراهم مالی رشد ۸ درصد را طراحی کرده و این مصوبه اصلا کار نمی کند و یک افترا بزرگ و معطل کردن مردم و جامعه به کاری است که اصلا شدنی نیست.

منبع: ایرنا

دسته بندی مطالب
اقتصاد

سلامتی

کسب وکار

اخبار فناوری

اخبار هنری

خبر های ورزشی



منبع