خیالپردازی وزیر صمت برای ساخت آرمانشهر خودروهای برقی
[ad_1]
به نقل از خبررسان، بعد از پاره شدن برجام و بسته شدن درب واردات ماشین به روی سرزمین، این چنین برگشت همه تحریمها در صنایع گوناگون به اختصاصی تحریمهای صنعت ماشین، دولت دوازدهم برای تشکیل اعتدال در نسبت اراعه و تقاضا سیاست افزایش تیراژ تشکیل ماشین را در پیش گرفت.
خودروسازان دولتی در روال اجرای این سیاست تلاش در نگه داری سبد محصولات خود با افزایش تیراژ تشکیل داشتند و افزودن هر گونه خودروی تازه را از دستور کار خود خارج کردند، اما این سیاست برای خودروسازان قسمت خصوصی به این صورت تعیین شد که در حد توان به مونتاژ خودروهای سرزمین چین روی بیاورند.
این کار به دو علت در آن زمان انجام پذیرفت، نخست آنکه با مونتاژ ماشین به طور قطعات منفصله که از مبدا چین به سرزمین داخل میشد بتوانند جوابگوی ظرفیت از دسترفته خودروهای وارداتی که تا چندی پیش به بازار ماشین سرزمین داخل میشد باشند و علت دیگر آن، اشتغالزایی برای جوانان ایرانی، ایضاً ۱۲ هزار نیروی شاغل در قسمت خصوصی و دولتی می بود که در زمان واردات ماشین در حال امرار معاش از این کار بودند. بعد از مدتی در اواخر دولت دوازدهم و در وقتی که سکانداری وزارت صمت بر مسئولیتی رضا رحمانی قرار داشت حمایتاز قسمت خصوصی و پیش روی به سمت داخلی سازی قطعات خودروهای مونتاژی در دستور کار قرار گرفت که سیاست درستی به نظر میآمد.
اما با روی کار آمدن دولت سیزدهم رضا فاطمیامین بر صندلی وزارت صمت تکیه زد و از همان ابتدا دو سیاست را در پیش گرفت، در قدم اول افزایش تیراژ تشکیل خودروهای داخلی با دقت به گسترش و تنوع در سبد محصولات خودروسازان دولتی و در قدم دوم واردات ماشین.
از دید اکثر کارشناسان و فعالان حوزه ماشین قدم اول فاطمیامین در راستای بهبود و پیشرفت صنعت ماشین گامی مناسب و راهبردی به نظر میآمد، اما همگان در رابطه قدم دوم تصمیمگیری وی، شبهات و اعتراضاتی داشتند که در نهایت تبدیل استیضاح و برکناری وی از وزارت صمت شد.
در آن دوران فاطمیامین برای تشکیل اسایش و ارامش در بازار تشنه ماشین سرزمین خبرداد که تا آخر سال ۲۰۰ هزار دستگاه ماشین داخل سرزمین خواهد کرد که این کار به خودی خود محال و دور از انتظار به نظر میرسید و سرانجام این وعده محقق نشد، بعد از آن وی گفتن داشت تا شش ماه ابتدایی سال، ۱۰۰ هزار دستگاه ماشین به سرزمین داخل خواهد شد و به همین ترتیب به طور پلکانی وی وعده واردات ماشین به سرزمین را در رسانهها اظهار میداشت و هیچ زمان این قولها محقق نمیشدند و به همین علت بهارستاننشینان در زیر سختی رسانهای و مطالبهگری مردم فاطمی را برای صنعت ماشین امین ندانستند و او را از سمت وزارت صمت برکنار کردند.
تکیه علیآبادی بر صندلی برقی وزارت صمت
بعد از فاطمیامین نوبت به عباس علیآبادی رسید تا به ساختمان خیابان سمیه برود، اما وی تمایلی به صندلی عادی وزارت صمت که دیگر وزرا نیز بر آن تکیه زده بودند نداشت و ترجیح داد تا بر صندلی برقی وزارت صمت تکیه بزند و بدین شکل مسیر سیاستگذاری تشکیل، مونتاژ و واردات ماشین را در سرزمین به سمت برقی سازی در همه جهات هدایت کرد.
مسئلهای که در این تکه باید به آن پرداخته بشود آن است که به چه علت در برنامههای بالادستی وزارت صمت، مجلس و برنامه هفتم گسترش هیچگونه برنامه ریزی بینزمان و بلندمدتی برای صنعت ماشین در نظر گرفته نشده است تا با معاوضه دولتها یا تحول شخص وزیر در هر دولت سیاستهای سرزمین در او گفت و گو ماشین دچار تحول نشود؟
حال این سوال را باید نقل کرد که فاطمیامین به چه علت سیاست داخلی سازی قطعات خودروهای مونتاژی و یا روال حمایتاز قسمت خصوصی جهت مونتاژ ماشین را در ادامه دستور کار خود قرار نداد؟ به چه علت او با نقل کردن یکباره مبحث واردات ماشین اندوختهگذاران و قسمت خصوصی را که سالها برای مونتاژ ماشین هزینه کردهاند تحت سختی قرار میدهد تا آنها در سیاستهای خود تغییراتی را تشکیل کنند؟ فاطمیامین با در نظر گرفتن کدام پشتوانه ارزی واردات ماشین را نقل میکند؟
با یک گل بهار نمیبشود
اکنون بعد از برکناری فاطمیامین، عباس علی آبادی راه او را در ادامه گفت. اظهارات تازه وی مشخص می کند که تصمیمات و سیاستگذاریهایش در حوزه ماشین جهت آبادی این صنعت نخواهد شد؛ بلکه با تحول ناگهانی سیاستگذاری در این حوزه جهت خلق خطرات و قولهای تو خالی میبشود.
وی در اظهارات چند روز تازه خود که در مراسم افتتاح اولین خط تشکیل اتوبوس برقی در شرکت ایران ماشین دیزل وجود داشت، فرمود: تشکیل خودروهای برقی روی غلتک افتاده و خیالمان از این بابت راحت شده است. حال باید به فکر نوآوری و انقلاب صنعتی چهارم باشیم و از امروز از خودروهای هوشمند و متصل سخن بگویید کنیم.
این سخن بگوییدهای وزیر صمت در حالی است که هیچ یک از خودروسازان داخلی توانایی تشکیل خودروی برقی و یا هیبرید را ندارند و گواه این مدعا غیبت این محصولات در سبد اراعه آنها است و تنها پروتوتایپ خودروی تارا برقی سالها است که فقط از نمایشگاهی به نمایشگاه دیگر به گمان زیادً برای عوامفریبی توسط مسئولان جابهجا میبشود.
در قسمت خصوصی نیز به اجبار وزارت صمت این اندوختهگذاران به سمت واردات و مونتاژ خودروهای برقی رفتهاند که تا به امروز به علت عدم فراهم بودن زیرساختهای ملزوم در سرزمین پای بر کف خیابانهای کشورمان نگذاشته اند، جمیع جهات تا کنون هیچ خودروی الکتریکی اراعه نشده است و در سطح سرزمین تنها دو ایستگاه شارژ سریع برق وجود دارد که هر دوی آنها در تهران احداث شدهاند و با وجود این چنین شرایطی وزیر صمت گمان میکند که همه چیز روی غلتک افتاده است و اکنون میخواهد به سراغ ماشینهای هوشمند برود.
در این تکه با دقت سخن بگوییدهای علی ابادی باید به ضربالمثل با یک گل بهار نمیبشود اشاره کرد چون با واردات تنها چند صد دستگاه خودروی برقی که هیچ کدام برای اراعه به بازار مهیا نشدهاند چطور وزیر گمان میکند که کار خودروهای برقی روی غلتک افتاده است؟
از طرفی هوشمندسازی و متصلسازی خودروها نیازمند زیرساخت و این چنین فناوریهای نوین است که هر دوی این موارد در صنعت خودروی سرزمین وجود ندارد.
این چنین اساسا تعریف و کارکرد این خودروها در ایران تعریف نشده است. اگر علیآبادی در زمان مقتضی در کنار بیانات شعارگونه به گفتن منظور خویش از واژه هوشمند، متصل، صنعت هوشمند صادراتگرا و هوشمندسازی کل صنعت بپردازد جهت افزایش آگاهی مردم، فعالان و کارشناسان صنعت ماشین خواهد شد.
ازجمله انتقاداتی که به برقیسازی شتابزده و بدون برنامه وزارت صمت دولت سیزدهم میتوان داخل دانست عدم فرهنگسازی، عدم فراهم آوردن زیرساختهای ملزوم، عدم تامین لوازم یدکی و نیروی متخصص در تعمیر خودروهای برقی، عدم انتقال دانش فنی و همین طور عدم مراعات ترتیب در روال رشد صنعت خودروسازی اشاره کرد.
به عمل کار برآِید به سخندانی نیست
به گفتن مسئله پایانی ملزوم است مطلبی در باب مراعات ترتیب در روال رشد صنعت خودروسازی اشاره بشود. در آن روزگاران که صنعت خودروی ایران دچار حذف زه بغل درب ماشین پراید، افزودن شیشه بالابر برقی عقب ماشین و دستگیره درب همرنگ بدنه ماشین به گفتن آپشن می بود، خودروسازان در سراسر دنیا بعد از کم کردن حجم موتور خودروها به وسیله توربو شارژر و افزایش استانداردهای زیست محیطی به سمت هیبرید کردن خودروهایشان قدم برداشتند و بعد از رفع کردن چالشهای زیاد زیر ساختی، فرهنگسازی، ایمنسازی و غیره در خودروهای هیبریدی، که بهمراتب پیچیدگی کمتری را نسبت به خودروهای همهبرقی دارند به سمت خودروهای برقی رفتند.
مادامی که صنعت خودروی ایران در پیچ و خم دالانهای تشکیل خودروهای احتراق داخلی مانده و هیچ زمان قادر به تشکیل و اراعه یک ماشین هیبرید در طی بیشتر از ۴۰ سال قبل نشده است، چطور میتواند ره صد ساله برقیسازی را یکشبه فقط با تحول یک وزیر بپیماید؟
بهتر است شخص وزیر و مشاورانشان به جای به رخ کشیدن اطلاعات عمومی و گفتن روال رشد شرکتهای خودروسازی در سراسر دنیا به عملگرایی روی بیاورند چون به عمل کار برآید، به سخندانی نیست.
[ad_2]
منبع