«فارسی» در هند؛ مسیری رو به روشنایی یا خاموشی؟ / مسئول بقاء زبان فارسی در هندوستان کیست؟
[ad_1]
به نقل از خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، ایران و شبه قاره هند از دیرباز روابط فرهنگی و بازرگانی گستردهای داشتهاند. پیشینه این روابط به دوران مهاجرت آریاییها برمیگردد؛ وقتی که این دو ملت، شاخه هند و ایرانی را راه اندازی میدادند و زبان، مذهب و نژادی یگانه داشتند. با گذشت زمان، این دو ملت در دو اقلیم جداگانه ساکن شدند و منشها و خلق و خوی آنان نیز دگرگون شد. با این حال، مبانی مشترک زبانی و نژادی و فرهنگی آنان هیچ زمان از هم نگسیخت. اسطورهها و انگاشتههای مشترک ایرانیان و هندوان از همان زمان شکل گرفت. با راه اندازی حکومتهای هخامنشی و اشکانی و ساسانی، پیوندهای زبانی و فرهنگی بین این دو قوم ادامه یافت که تاریخنویسان شواهد بسیاری از آن به دست دادهاند.
این پیوند، بعد از اسلام به اختصاصی از زمان غزنویان، با تسخیر هند توسط محمود غزنوی (۳۲۹ ق) رو به پیشرفت و فزونی نهاد. از این زمان، زبان فارسی به یکی از زبانهای مهم شبه قاره تبدیل شد. مهاجرت ایرانیان به هند از قرن هشتم شتاب بیشتری به خود گرفت و نفوذ فرهنگ و زبان فارسی به هند در دوره تیموریان به اوج خود رسید. با روی کار آمدن صفویان در ایران، سیل مهاجرت شاعران و روشن فکران ایرانی به شبه قاره اغاز شد؛ چنان که جایگاه و پایگاه فرهنگ و زبان فارسی در این سرزمین از اصفهان، پایتخت صفویان، رونق بیشتری یافت. حاکمان این منطقه، سخن بگویید به زبان فارسی را فخر می دانستند، به این زبان شعر میسرودند و با تکریم شاعران و نویسندگان و گویندگان فارسی بر رونق این زبان میافزودند. به همین جهت برخی شاعران و عارفان ادیب ایران به دلایل گوناگون سیاسی، معیشتی و … این مکان را پناهگاه خود یافته و دورهای را در شبه قاره هند به سر بردهاند.
زبان فارسی ۸۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت. به طوری که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی و دولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته میشد و زمانهای مدیدی، این سرزمین مهد پرورش شعر و ادب فارسی می بود. آثار گرانبها و نسخ خطی زیاد ارزنده حاضر در هند، حکایت از این حقیقت دارد.
کشورهای شبه قاره هند، میراثدار مطالعات زبان فارسی در چهار قلمرو زیر می باشند:
- متون دینی
- متون تاریخی (کتابهای تاریخی، مکاتبات دیوانی و سیاسی دولتهای شبه قاره)
- متون صوفیانه (آثار فارسی صوفیان شبهقاره)
- متون ادبی ( بهاختصاصی شعر شاعران فارسیگوی شبهقاره)
شمار شاعران فارسیگوی هند در سالهای تازه نسبت به دهههای قبل رشد داشته است، ربط این شاعران با سرزمین زبان فارسی یعنی ایران در سالهای تازه با وجود علیرضا قزوه به گفتن وابسته فرهنگی سفارت ایران در هند پررنگتر شده است تا جایی که این شاعران علاوه بر وجود در جشنوارههای گوناگون ادبی ایران با شاعران ایرانی نیز آشنا شده و حتی پایشان به دیدارهای رهبر انقلاب با اهالی شعر نیز باز شده است، یکی از این شاعران مهدی باقرخان است که در شانزدهمین دوره جشنواره شعر فجر در قسمت «پارسیگویان دیگر ملل» مورد تشکر قرار گرفت. از مهدی باقرخان تا بحال دو کتاب به زبان فارسی انتشار شده است، نخست کتاب «شیراز هند» که مجموعه اشعار اوست و فرد دیگر کتابی است حاصل فراخوان او به همه شهرهای هندوستان برای اشکار کردن شاعران فارسی گو و اشعار این شاعران.
خبررسان از تنسیم همزمان با نمایشگاه بینالمللی کتاب هند، با این شاعر هندی که زبان فارسی را به واسطه اقوامش یاد گرفته و به آن علاقهمند شده، درمورد حالت زبان فارسی در زاد گاه خود، تعامل های فرهنگی بین ایران و هند، راهکارهای ترقی این تعامل های و .. به او مباحثه نشسته است، این او مباحثه به شرح ذیل است:
* با دقت به سابقه ۸۰۰ ساله زبان فارسی در هند، اکنون حالت زبان فارسی در هند چطور است؟
حالت زبان فارسی با دقت به آن سابقه درخشان و گنجینهای که میراث این زبان در هند است، شرایط چندان مساعدی در این سرزمین ندارد و این شرایط، با لیاقت و بایسته هندوستان نیست. در سالهای تازه نیز چندان تفاوتی تشکیل نشده است، نه میتوان او گفت، تحول اساسی تشکیل شده و نه میتوان او گفت تغییرات جزئی پدید آمده است، زیاد چیزها تا این مدت روی کاغذ است و از طرف دستگاههای مربوط به دولت اجرایی نشده است. برای نمونه همین ورود فارسی به مدارس تا این مدت اجرایی نشده است، این است که ما به گفتن شهروند این سرزمین و فردی که ارتباط او با زبان فارسی است، ترتیب اثری را ناظر نیستیم. اما امیدواریم با دقت به این که این نوشته بخشی از سند ۲۰۲۰ آموزشی سرزمین ماست، اگر امروز اجرایی نشد، فردا قطعاً این مصوبه ترتیب تاثییر داده میبشود و اگر در مدارس به گفتن یک رشته خلاقه معارفه بشود، قطعاً تحول اساسی را ناظر خواهیم می بود و فارسی در مدارس و نقاط دیگر و نسبت به قبل احتمالا رونق بیشتری اشکار کند.
* مردم هندوستان چه مقدار نسبت به فراگیری زبان فارسی نسبت به دیگر زبانها تمایل دارند؟
متاسفانه این روزها او گفت و گو آموزش زبان و فراگیری هر دانش فرد دیگر به قیمت اقتصادی که برای مخاطب به همراه دارد، وابسته است، یکی از عناصر مهم تعیینکننده گرایش مردم اقتصاد است، در حوزه زبان فارسی نیزمعمولاً مردم نگاه میکنند، ببینند، فراگیری این زبان برایشان قیمت اقتصادی به همراه دارد، یا نه؟ اما این نباید جهت بشود که ما او گفت و گو گسترش زبان را متوقف کنیم، تا وقتی که فارسی نیز بتواند در مسیر گسترش اقتصادی قرار بگیرد و به نوعی با اقتصاد پیوند بخورد، باید آن را نگه داری کنیم، در همین حد که فرهنگ، تاریخ، ادبیات و قیمتهای خود را نگه داری کند و قشر خاص جامعه هم صمیمیت بیشتری با این زبان داشته باشند، فکر میکنم آبرومندانه است.
باید مردم هند را به این باور برسانیم که هویت تاریخی ما با فارسی گره خورده است
یعنی ما بتوانیم مردم هند را به این باور برسانیم که هویت تاریخی ما با این زبان گره خورده است، تمدن و تاریخ ما به این زبان وابسته است، این نوشته در مقدار گرایش مردم زیاد تاثیرگذار است تا این که چشم به راه باشیم زبان فارسی زبان اقتصاد بشود.
* در سالهای تازه شاعران تعداد بسیاری از هند با شاعران ایرانی و جامعه فرهنگی ایران ربط گرفتهاند و در جلسات و جشنوارههای شعر ایران وجود یافته و شعرخوانی کردهاند، آیا آمار دقیقی از تعداد شاعران هندی که به فارسی شعر میگویند وجود دارد؟
ما دو سال پیش ما یک انجمنی را به طور سازمان غیرانتفاعی در دستگاه ذیربط دولت به گفتن «شاعران فارسیگوی معاصر هند» به ثبت رساندیم، که بنده دبیرش هستم، در این انجمن به زبان فارسی و اردو به همه دپارتمانها و مراکز آموزشی زبان و ادبیات فارسی فراخوان زدیم که هر کس شعر فارسی دارد و به فارسی شعر میگوید، اشعارش را ارسال کند، دو سال پیش بالغ بر ۵۰ شاعر از سراسر هند اشعار خود را ارسال کردند و همه این اشعار در قالب یک کتاب انتشار شد.
در حوزه زبان فارسی در هند جای فردی همانند علیرضا قزوه خالی است
متاسفانه این روزها او گفت و گو آموزش زبان و فراگیری هر دانش فرد دیگر به قیمت اقتصادی که برای مخاطب به همراه دارد، وابسته است، یکی از عناصر مهم تعیینکننده گرایش مردم اقتصاد است، در حوزه زبان فارسی نیزمعمولاً مردم نگاه میکنند، ببینند، فراگیری این زبان برایشان قیمت اقتصادی به همراه دارد، یا نه؟
اما آنچه که باید بگویم این است که قطعاً در نهادهای جمهوری اسلامی ایران در دهلی و در همه هند نهادهای حوزه فرهنگ، شعر، ادبیات و زبان فارسی و حتی رایزنی فرهنگی جای یک نفر همانند علیرضا قزوه خالی است، این را صریح عرض میکنم، چندی پیش نیز به آقای حداد عادل که به هند آمده بودند، عرض کردم. من فارسیآموز هندی که با این زبان ارتباط دارم، همیشه حس میکنم جای این چنین فردی خالی است و اگر می بود قطعاً این رابطهها مستحکمتر میشد و بازدهی و خروجی بهتری از نظر گسترش زبان فارسی و شعر فارسی داشتیم.
انقلاب اسلامی یکی از بسترهای مهم پیوند هندیها با زبان فارسی و ایران است
فارسی زبانان هندی علاقه بسیاری به زبان فارسی و ایران دارند و همین علاقه است که مبنای پیوندهای عاطفی و فرهنگی با جمهوری اسلامی ایران را شکل میدهد، این پیوندها اگر نبوده است، افراد تنها یک دوره کارشناسی را برای آموزش زبان فارسی میگذراندند و تنها دانششان در حد ادبیات کلاسیک فارسی میماند. هیچ اطلاعات و اخباری از دفاع مقدس و انقلاب اسلامی و … نداشتند، بدون این که فهمی از ایرانشناسی داشته باشد بدون این که دست به قلم بشود و به زبان فارسی بنویسید و شعر بگوید، قطعاً بستر مهم را پیوند عاطفی انقلاب اسلامی است که تشکیل میکند و این انقلاب اسلامی است که نقش مهم را ایفا میکند.
* تنها شاعران مسلمان می باشند که به فارسی شعر میگویند و با شاعران ایرانی پیوند دارند؟
خیر؛ هند سرزمین مذاهب گوناگون است، حسن هند این است که ما فارسی آموزان سیک، مسیحی، هندو، مسلمان را در کنار هم داریم، من خودم در خانه فرهنگ کلاسهای زبان فارسی را تدریس میکنم و شاهدم که از اقشار گوناگون جامعه میآیند تا فارسی را به گفتن یک زبان یاد بگیرند. فارسیآموزان نیز چند دسته می باشند، عدهای در خانه فرهنگ و … فارسی را یاد میگیرند و دست به قلم شده و تا پای شعر گفتن نیز پیش میروال که تقرببا میتوان او گفت فردی که به فارسی شعر میگوید تا قله یادگیری فارسی پیش رفته است. فردی دیگر فارسی را یاد گرفته ولی ادبیات کلاسیک خوانده است و چون روال طبیعی را طی نکرده است، حتی نمیتواند اسم خود را بنویسد.
در عمده دانشگاههای هند هیچ خبری از ادبیات معاصر نیست
در رابطه زبان ترکی در ۱۰ سال تازه ناظر فعالیت قابل دقت سفیر و رایزن فرهنگی ترکیه بودیم، دانشجویان تعداد بسیاری در هند بورسیه شدهاند و زبان ترکی به شدت در چامعه دانشگاهی ما رشد کرده و طرفداران بسیاری اشکار کرده است.
من این نوشته را با مسئولان بنیاد سعدی نیز در بین گذاشتم، عرضم این می بود که ای کاش متولیان این زبان به رؤسای گروههای زبان فارسی در هند متذکر شوند که آموزش زبان فارسی را از ادبیات مدرن اغاز کنند سپس به طرف کلاسیک بروند، نباید اینگونه باشد که فرد ۵ سال را صرف فراگیری فارسی کند، سپس از فارسی مدرن امروزی خبر نداشته باشد. نتواند خودش را حتی معارفه کند چه رسد به این که متن بنویسد یا شعر بگوید.
* یعنی در مراکز دانشگاهی تنها ادبیات کلاسیک تدریس میبشود؟
بله، برنامه درسی ۹۹ درصد دپارتمانهای فارسی در دانشگاهها به طوری تنظیم شده است که ادبیات کلاسیک را تدریس میکنند، به جز دانشگاه جواهر نعل نهرو در دانشگاههای دیگر هیچ خبری از ادبیات معاصر نیست. خانه فرهنگ به گفتن نماینده بنیاد سعدی که فقطً فارسی مدرن گفتاری را تدریس میکند، ما ادبیات فارسی مدرن گفتاری را همراه با ایران شناسی و فرهنگ تدریس میکنیم.
* متولیان زبان فارسی در ایران چطور میتوانند نسبت به تحول برنامه درسی دانشگاههای هند عمل کنند، طبیعتا امکان این چنین کاری نیست یا زیاد کمرنگ است.اساسا چطور میتوان به تحکیم زبان فارسی در هند پرداخت.
بله، ما نباید انتظار داشته باشیم همه این کارها را ایران انجام دهد، منظور من این است، عزیزانی که استاد رسمی می باشند و دستشان به جایی می رسد، باید در تعامل های دانشگاهی تلاش کنند، آموزش از این وضع خارج بشود، ایران از نظر آموزشی میتواند نقش کلیدی ایفا کند، برای دانشجویان دوره دکترا دورههای مختصرزمان برگزار کند، دولت هند نیز اگر ببیند ایران جدی است و محتوا شامل کتاب و متن را فراهم میکند، به میدان خواهد آمد و قطعاً ناظر روزهای زیاد بهتری خواهیم می بود.
ما هندیها بیشترین مسئولیت را در روبه رو احیای زبان فارسی در سرزمین هند داریم
معتقدم خود ما هندیها، بدون هیچ چشمداشتی به ایران و نهادهای ایرانی، بیشترین مسئولیت را در روبه رو احیای زبان فارسی در سرزمین هند داریم؛ این ماموریت به خصوص از جانب افرادی زیاد تر حس میبشود که نان این زبان را در دستگاههای دولتی، دانشگاهها و … میخورند. باید نسبت به این زبان دلسوز باشند تا زبان فارسی همانقدر که هست بماند و در قدم سپس، آن را گسترش دهند.
علاوه بر این، ذکر این مسئله سودمند منفعت است که دورههای مختصرمدتی که تحت گفتن دورههای دانشافزایی با وجود فارسیآموزان مقطع دکتری زبان فارسی و اساتید تازه استخدامشده در ایران برگزار میبشود، باید پررنگتر بشود. این دورهها برای خود من نقطه عطفی در حوزه یادگیری زبان فارسی می بود، وجود در همین دورههای دانشافزایی که در سال ۱۳۸۵ به زمان سه ماه در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، تبدیل آشنایی زیاد تر من با زبان و ادبیات فارسی شد. این دورهها اکنون به زمان یک ماه برگزار میبشود. به نظرم خوب است که زمانزمان برگزاری این دورهها- با دقت به هزینههایی که صرف میبشود- زیاد تر و در سه یا شش ماه برگزار بشود. در غیر این صورت، نتیجه مورد نظر حاصل نمیبشود.
برنامه درسی ۹۹ درصد دپارتمانهای فارسی در دانشگاهها به طوری تنظیم شده است که ادبیات کلاسیک را تدریس میکنند، به جز دانشگاه جواهر نعل نهرو در دانشگاههای دیگر هیچ خبری از ادبیات معاصر نیست.
شیب صعودی فعالیت ترکها در گسترش زبان ترکی در هند
از نظر دیگر، ما در هند ۳۵-۴۰ دپارتمان آموزش زبان فارسی در دانشگاههای گوناگون هند داریم. اگر بشود اساتیدی از ایران حداقل به دپارتمانهای مهم ارسال شوند و به زمان یک سال وجود داشته باشد، فضای این دپارتمانها منقلب شده و تعداد بسیاری از مشکلات علمی از این طریق حل میبشود. این کار را من خود توانایی کردهام.
*حالت گسترش زبانهای دیگر در هند چطور است؟
در رابطه زبان ترکی در ۱۰ سال تازه ناظر فعالیت قابل دقت سفیر و رایزن فرهنگی ترکیه بودیم، دانشجویان تعداد بسیاری در هند بورسیه شدهاند و زبان ترکی به شدت در چامعه دانشگاهی ما رشد کرده و طرفداران بسیاری اشکار کرده است.
*مقدار تمایل این فارسیآموزان چه در جامعه دانشگاهی و چه در خانه فرهنگ و … نسبت به برقراری ربط و تعامل با شاعران ایرانی و تبادلات فرهنگی بین دو سرزمین چطور است؟
ما از خدا میخواهیم که این روابط گستردهتر بشود، بتوانیم به ایران امده و ایران را از نزدیک بشناسیم، امروز متاسفانه روابط آنطور که بایسته و با لیاقت است، نیست، زیاد جا دارد بهتر از این باشد. گروه بینالمللی هند و ایران توسط شاعر ایرانی علیرضا قزوه راهاندازی شده است و هفتهای یکبار شاعران فارسی زبان دور هم جمع خواهد شد. ما شاعران و فارسیاموزان هندی همیشه آرزوی دیدار ایران را داریم.
انتهای مطلب/
[ad_2]
منبع