اهمیت دقت به میراث فرهنگی در فیلمنامه نویسی_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم؛هنر فیلمنامهنویسی در جهان امروز بهگفتن یکی از اشکال روایی و هنری، نقشی اساسی در انتقال قیمتها و مفاهیم فرهنگی دارد. با دقت به تغییرات سریع اجتماعی و تأثیرات جهانی شدن، فیلمنامهنویسان در خط مقدم بازتاب و نگه داری میراث فرهنگی قرار دارند. بازنمایی صحیح و دقیق فرهنگها نهتنها میتواند به پیروزی یک تاثییر هنری پشتیبانی کند، بلکه راهی برای نگه داری هویتهای ملی و انتقال آنها به نسلهای آینده است. در این مقاله به بازدید اهمیت دقت به میراث فرهنگی در فیلمنامهنویسی و تاثیرات آن بر تشکیل روایتهای غنی و متنوع خواهیم پرداخت.
۱. بازسازی دقیق و تاثیرگذار روایتهای فرهنگی
فیلمنامهنویسان با منفعت گیری از عناصر فرهنگی میتوانند داستانهای جذابی خلق کنند که میراث فرهنگی بهگفتن منبعی از نمادها، اسطورهها و داستانهای قدیمی میتواند بستر غنی برای خلق شخصیتها و روایتهای تازه باشد. یک داستان وقتی عمق اشکار میکند که ریشه در تاریخ، اساطیر یا فرهنگ محلی داشته باشد. داستانها و شخصیتهایی که از این میراث منفعت میبرند، بهراحتی میتوانند به تماشاگران پیامی انسانی و جهانی انتقال دهند.
برای مثال فیلمهایی همانند «ارباب حلقهها» با تکیه بر عناصر اساطیری و تاریخی فرهنگهای گوناگون، توانستند به یکی از پرفروشترین و محبوبترین آثار سینمایی جهان تبدیل شوند. یا فیلم «آخرین سامورایی» که بهخوبی از میراث فرهنگی ژاپن برای خلق داستانی دراماتیک و پرتنش منفعت گیری کرد.
در فیلمنامهنویسی، جزئیات کوچک فرهنگی همانند نحوه لباس پوشیدن، شیوه سخن بگویید کردن، یا حتی غذاهای بومی میتوانند به شخصیتها و محیطها اصالت بیشتری بدهند. این اصالت به داستانها اعتبار میبخشد و به مخاطبان این امکان را میدهد که با فرهنگهای دیگر آشنا شوند و ربط عمیقتری با داستان برقرار کنند. این نوع منفعت گیری از میراث فرهنگی، تواناییای شخصیتر و معنادارتر برای مخاطبان فراهم میآورد و به خلق آثار هنری بی همتا منجر میشود.
۲. نگه داری و انتقال هویت فرهنگی
با دقت به گسترش رسانههای جهانی و تأثیرات جهانی شدن، هویتهای محلی و فرهنگی بهشدت در معرض از بین رفتن می باشند. رسانهها، بهاختصاصی سینما و تلویزیون، نقش کلیدی در شکلدهی به هویتهای اجتماعی دارند. در این بین، فیلمنامهنویسان با بازتاب فرهنگهای محلی و عناصر بومی، میتوانند نقش مهمی در نگه داری این هویتها ایفا کنند. هر فرهنگی دارای قیمتها، باورها و آیینهایی است که آن را منحصربهفرد میسازد. وقتی که این قیمتها در قالب داستانهای سینمایی به عکس کشیده شوند هم نگه داری خواهد شد و هم به نسلهای آینده منتقل میگردند.
به گفتن مثال، فیلمهایی همانند «چهارشنبه سوری» و «جدایی نادر از سیمین»، به جنبههای اجتماعی زندگی در ایران میپردازند و با منفعت گیری از عناصری از زندگی روزمره و فرهنگ عامه، توانستهاند تصویری واقعی و قابل لمس از فرهنگ ایرانی اراعه دهند. این نوع فیلمها به مخاطبان خارجی نیز پشتیبانی میکنند تا تصویری دقیقتر و عمیقتر از فرهنگها و جوامع گوناگون به دست آورند.
مسئله مهمی که باید به آن دقت شود این است که هر فیلمنامهنویس، حتی با نیت نگه داری هویت فرهنگی، امکان پذیر با تفسیری شخصی یا هنری فرهنگ را به عکس بکشد که لزوماً با حقیقتهای حاضر همخوانی کامل نداشته باشد. نویسندهها بعضی اوقات برای تأثیرگذاری یا رسیدن به اهداف هنری خاصی، بخشی از فرهنگ را به طوری روایت میکنند که امکان پذیر تحریف شده یا دارای بُعدی اغراقآمیز باشد. برای مثال، در برخی فیلمها، امکان پذیر سنتها یا آیینهای فرهنگی به روشای نمایشی و حتی با مقصد تجاری شدن بازنمایی شوند که علتتحول معنی مهم آنها میشود. در این موارد، نقش مخاطب در تفسیر و تحلیل این نوع بازنماییها زیاد حیاتی است.
به این علت، اگرچه بازتاب فرهنگی در فیلمنامهنویسی میتواند به نگه داری هویتهای فرهنگی پشتیبانی کند، اما مدام باید به این مسئله دقت داشت که بازنماییها امکان پذیر نگاهی شخصی یا گزینشی داشته باشند.
۳. ربط و فهمیدن بینفرهنگی از طریق سینما
یکی از دلنشینترین جنبههای سینما این است که میتواند پلی بین فرهنگها تشکیل کند. فیلمنامهنویسان با بازتاب میراث فرهنگی یک ملت، زمان تشکیل فهمیدن متقابل بین فرهنگها را فراهم میآورند. فیلمهایی که از عناصر فرهنگی بومی منفعت گیری میکنند، به مخاطبان این امکان را خواهند داد که از طریق داستانها با فرهنگهای ناشناخته و متفاوت آشنا شوند. این آشنایی میتواند تبدیل افزایش فهمیدن و احترام بینفرهنگی شود و به افت سوءتفاهمهای فرهنگی پشتیبانی کند.
فیلمهای موفق در این عرصه، آثاری می باشند که نه تنها به فرهنگ بومی خود احترام میگذارند، بلکه با منفعت گیری از روایتهای انسانی جهانی، توانستهاند دقت مخاطبان بینالمللی را جلب کنند. «ببر خیزان، اژدهای نهان» به گفتن مثالای از این دست فیلمها با تکیه بر عناصر فرهنگی و تاریخی چین، داستانی جهانی خلق کرده است که در سراسر دنیا مورد استقبال قرار گرفت. این نوع فیلمها نه تنها به معارفه فرهنگهای بومی پشتیبانی میکنند، بلکه تعامل های بینالمللی را تحکیم میکنند.
۴. مبارزه با کلیشهها و تحریفهای فرهنگی
یکی از چالشهای بزرگ در فیلمنامهنویسی، کلیشهسازی و تحریفهای فرهنگی است. تعداد بسیاری از فیلمها بهعلت عدم فهمیدن صحیح از فرهنگها یا تحت تأثیر فشارهای تجاری، به کلیشهسازی از فرهنگهای گوناگون میپردازند و تصویری نادرست و سادهانگارانه از آنها اراعه خواهند داد. این کلیشهها میتوانند به تحکیم تعصبات فرهنگی و نژادی منجر شوند و تأثیرات منفی در فهمیدن عمومی از فرهنگها داشته باشند.
در روبه رو، فیلمنامهنویسانی که به فهمیدن عمیقی از میراث فرهنگی دست اشکار میکنند و با دقت و احترام به جزئیات فرهنگی میپردازند، میتوانند به تحول این روایتهای کلیشهای پشتیبانی کنند. فیلمهایی همانند «آخرین امپراطور» یا «سینوهه» توانستهاند با دقت به جزئیات تاریخی و فرهنگی، تصویری واقعیتر و دقیقتر از فرهنگها اراعه دهند و مخاطبان را از تحریفهای معمول در رسانهها دور کنند.
۵. تحکیم حس تعلق و هویت ملی
یکی از با اهمیت ترین جنبههای منفعت گیری از میراث فرهنگی در فیلمنامهنویسی، تحکیم حس تعلق و هویت ملی است. فیلمهایی که به بازنمایی دقیق و صحیح از فرهنگ بومی میپردازند، میتوانند حس تعلق مخاطبان به فرهنگ خود را تحکیم کنند. این نوع فیلمنامهنویسی به افراد پشتیبانی میکند تا با هویت فرهنگی خود ربط عمیقتری برقرار کنند و از آن محافظت نمایند.
«ملک سلیمان» و «روز اتفاق» مثالهایی از فیلمهای ایرانی می باشند که با منفعت گیری از تاریخ و فرهنگ بومی، توانستهاند حس تعلق و افتخار به میراث فرهنگی را در مخاطبان ایرانی تحکیم کنند. این نوع فیلمها به مخاطبان نشان خواهند داد که فرهنگ و تاریخ آنها هم چنان زنده و پویا است و قیمت محافظت و انتقال به نسلهای آینده را دارد.
۶. سینما به گفتن زبان مشترک جهانی
سینما بهگفتن یک زبان مشترک جهانی، قابلیت این را دارد که به بستری برای تحکیم تفاهم فرهنگی تبدیل شود. فیلمنامههایی که از عناصر فرهنگی بومی منفعت گیری میکنند، میتوانند داستانهایی خلق کنند که فراتر از مرزهای جغرافیایی و زبانی به مخاطبان جهانی ربط برقرار کنند. فیلمهایی که به میراث فرهنگی دقت دارند، نه تنها بهگفتن آثار هنری موفق عمل میکنند، بلکه به تحکیم تعامل های بینالمللی و افزایش فهمیدن متقابل پشتیبانی میکنند.
برای مثال، فیلم «بابل» با منفعت گیری از فرهنگها و داستانهای گوناگون، بهخوبی توانسته است نشان دهد که چطور مسائل انسانی در همه جهان شبیه می باشند و چطور تفاوتهای فرهنگی میتوانند بهجای جدا کردن مردم، آنها را به یکدیگر نزدیکتر کنند.
فیلمنامهنویسی که به میراث فرهنگی دقت کند، میتواند به خلق داستانهایی منجر شود که در سطح محلی و ملی اثرگذار باشند و در مخاطب در سطح جهانی نیز با آن ربط برقرار کنند. بازنمایی صحیح و دقیق از فرهنگها، به نگه داری و تحکیم هویتهای فرهنگی پشتیبانی میکند و از کلیشهها و تحریفهای نادرست جلوگیری میکند. فیلمنامهنویسان با منفعتگیری از میراث فرهنگی میتوانند به داستانهای خود عمق و معنی ببخشند و به تشکیل پلهایی بین فرهنگهای گوناگون پشتیبانی کنند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع