نگاهی به نامزدهای نهایی قسمت مستندنگاری جایزه جلال_خبررسان
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، نوشتن ناداستان، روایت و جُستار که بر پایه مستندات است، طی سالهای تازه بیشتر از قبل مورد دقت نویسندگان قرار گرفته است، این سبک نوشتار که در سالهای قبل زیاد تر به حوادث دفاع مقدس میپرداخت، اکنون شاخههای متنوعتری اشکار کرده است.
شاخه مستندنگاری به باور کارشناسان در سالهای تازه از رشد مقداری و کیفی برخوردار بوده است، با وجود این که رشد کیفی در آثار این حوزه حائز اهمیت است، کارشناسان و یقیناً داوران دورههای گوناگون جوایز ادبی در این قسمت صدمههایی را نیز شناسایی کردهاند، از جمله این که ورود برخی نویسندگان نو قلم از سر دغدغه شخصی در عین این که مورد قیمت است، اما فقر تخصصص، دانش و آگاهی کافی درمورد اصول مستندنگاری را نیز مشخص می کند.
آشنا نبودن نویسندگان این عرصه با راه حلهای پژوهش اجتماعی، ضعف در ساختارهای ادبی، فقر نظریات پژوهشی و … از جمله نواقصی است که برای آثار حوزه مستند برشمرده میشود.
جایزه ادبی جلال آل احمد که در هفدهمین دوره خود، ۷۴۹اثر در حوزه مستندنگاری را مورد برسی قرار داده است، فردا با معارفه برگزیدگان به کار خود آخر میدهد، قسمت مستندنگاری از جمله قسمتهای این جایزه است که هر سال برگزیدهای را معارفه کرده است، در این گزارش به معارفه آثار راهیافته به مرحله نهایی این جایزه پرداختهایم.
در قسمت مستندنگاری این دوره جایزه جلال، ۷ تاثییر به مرحله نهایی رسیده اند که عبارت هستند از
آن شب در دوحه: سفرنامه تحلیلی از وجود تیم ملی در جام جهانی قطر» نوشته محمدحسن یادگاری از انتشارات سوره مهر:
«آن شب در دوحه» سفرنامه تحلیلی از وجود تیم ملی در جام جهانی قطر است که توسط محمدحسن یادگاری پژوهشگر فوتبال به رشته تحریر درآمده است. یادگاری از فوتبال دوستان حرفهای و جز افرادی است که برای تماشای مسابقات جام جهانی ۲۰۲۲ به قطر سفر کرده است. او در طی این سفر مشاهدات و تحلیلهای عینی خود را در قالب سفرنامه به نگارش درآورده که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
«آن شب در دوحه» با مقدمه زندگی به روایت فوتبال و در پنج فصل شامل «بازی اغاز شده»، «به جام جهانی قطر خوش آمدید»، «همه پسران ملکه علیه ما»، «سیمرغ علیه اژدها»، «دیوانهسازها علیه ترسو» و «قطر، آنجا و برگشت مجدد»، تواناییای از جامعه و فوتبال ملی ایران را در جامجهانی قطر به نمایش میگذارد. کتاب روایتی است جامعهشناسانه با رویکرد مطالعات فرهنگی که به شناخت اتفاق اجتماعی فوتبال در ربط با دو مفهوم قوت و مقاومت در زندگی روزمره جامعه ایران میپردازد.
به حرف های یادگاری این کتاب فقط یک سفرنامه نیست بلکه روایتی تحلیلی از مشاهدات و حواشی یک سفر است که می تواند مخاطبانی از طیف نوجوان تا بزرگسال را دربرگیرد. پاورقیهای کتاب به طور دقیق توصیفگر واژگان و توضیحات زیاد تر نویسنده از متن است. نگارنده این سفرنامه، بر پایه «آن شب در دوحه» مستندی با نام «محرمانه دوحه» نیز ساخته که چندی پیش به نمایش درآمده است.
«ابهام طبس»: رمزگشایی از جعبه سیاه تهاجم نظامی آمریکا» نوشته شاداب عسگری از انتشارات ایران
«ابهام طبس» کتابی است در حوزه گفتمان انقلاب و تاریخنگاری تحلیلی که به عملیات طبس و ناکامی آمریکاییها در خاک ایران میپردازد. طی چند دهۀ قبل مطالب تعداد بسیاری در رابطه چگونگی انجام یا ناکامی این عملیات نقل، مصاحبههای بسیاری انجام و تحلیلهای تعداد بسیاری اراعه شده که بهحرف های نویسنده «ابهام طبس» بیشترشان، فقط بر یک یا چند وجه محدودِ مرتبط با این ماجرا متمرکز بوده و این نوشته هیچ زمان به صورتی کلان و جامعنگر مورد بازدید قرار نگرفته است. نویسنده کتاب در صفحات آغازین، پرسشی نقل میکند و مینویسد: «آیا سپس از گذشت بیشتر از چهل سال از وقوع این عملیات نظامی، زمان آن فرا نرسیده تا ناگفتههای باقیماندۀ این عملیات گفتن شود و ابهامات مطرح شده از بین بردن شوند؟» و جواب به همین سوال است که منتج به تهیه و تدوین کتابی میشود که ضمن بازدید سویهها و دلایل پیش از این عملیات و گریزی به سالهای منتهی به انقلاب، اسناد دعوا نظامی آمریکا به ایران را روایت و واکاوی میکند.
اسنادی دست اول که میتواند چشماندازی اختصاصی و منحصربهفرد از تاریخ انقلاب ایران اراعه دهد.
«از سرگذشت؛ یادداشتهای دوره دکتری» نوشته علیرضا رعیت حسن آبادی از نشر خاموش
این کتاب مجموعهای از یادداشتهای نویسنده به گفتن یکی از دانشجویان دکتری دانشگاهیان ایران است؛ فردی که در فاصلۀ مهر ۱۳۹۱ تا آذر ۱۳۹۵ دورۀ روزانۀ دکتری خود را در دانشگاه فردوسی مشهد و در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی گذرانده است؛ دورهای که ابتدای آن تحت تأثیر سیاستهای دولت احمدینژاد می بود و نشانههای این سیاستها و مثالهایی از آن در خاطرات این کتاب مشاهده میشود و با تحول دولت در سال ۱۳۹۲ ادامۀ آن با حوادث بسیاری همراه بوده است.
نویسنده در نوشتن خاطرات احتیاط هیچ چیزی را نکرده است و در گفتن حقیقت و حقیقت کاملاً صادق و بیمحابا بوده و اهل خودسانسوری و چاپلوسی هم نبوده است. مطالب هر روز در انتهای روز ثبت شدهاند و گاه نیز مطالب یادداشت شده و درنهایت دو ـ سه روز سپس در اینجا آورده شدهاند.
«خاک کارخانه؛ پارچههای ناتمام چیتسازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف:
خاک کارخانه کتابی است از جنس مستندنگاری و تاریخ شفاهی. شیوا خادمی، عکاس و نویسنده این کتاب، با حالوهوایی عاطفی و در جستوجوی ریشههایش، عکاسی و او مباحثه با همکاران سالخورده مادربزرگش ــ عزیزجون که در دهه ۱۳۲۰ کارگر کارخانه چیتسازی بهشهر بوده را اغاز میکند. اما زیاد سریع میفهمد این او گفتوگوهای بهظاهر ساده چیزی زیاد تر از خاطرهگویی مردمانی است که تا این مدت سرسختانه به محیط کار قدیمیشان عشق میورزند. بهمرور، از دل این خاطرات کاری، کلیت و فضایی شکل میگیرد و مضمونهایی سر بر میآورند که نه تنها در تحلیل و برسی تاریخ و مسیر کسبوکار در ایران به کار میآیند، بلکه تصویری از پیوند تنگاتنگِ فضای کار، هویت شهر و مناسبات اجتماعی مردم شهر پیشِ چشممان میگذارند.
خاک کارخانه قصه یک صنعت است و روایت دنیای کار، اما از زبان روایتگرانی که همیشه در حاشیه بودهاند و قصههایشان در ثبت سرگذشت کسبوکارها در ایران کمتر به حساب آمده است. نگاهی است از درون و از منظر منبع های انسانی خُرد و خاموش و نه از سمت ردههای رسمی و بالا. ثبت تواناییهای ناشنیدهترین حلقههای زنجیره کار در ایران. روایت کارگران بومی یا مهاجری که روزگاری زندگیشان با صدای سوت کارخانهی چیتسازی بهشهر تنظیم میشده است. آشپز و معلم اکابر و زنان بافنده و ریسندهای که قوت زانوها و دستهاشان را در تار و پود پارچهها تنیدهاند و مردانی که شبانهروز دستگاهها را سرپا نگه داشتهاند؛ مردمانی که در تاریخ کار ایران کمتر دیده خواهد شد.
«غلامرضا غلامرضا را کشت: روایتی از بودن و نبودن غلامرضا تختی» نوشته مهدی میرمحمدی از نشر چشمه
کتاب غلامرضا، غلامرضا را کشت نوشته مهدی میرمحمدی در نشر چشمه به چاپ رسیده است. این کتاب درموردٔ غلامرضا تختی و روایتی از بودن و نبودن اوست. زندگی و مرگ غلامرضا تختی همیشه در سایهای از ابهام بوده است. دلایل مرگ او را برخی خودکشی و برخی قتل دانستهاند و فردی نتوانسته هیچ کدام از این دلایل را کاملاً رد یا اثبات کند. مهدی میرمحمدی برای نزدیکشدن به جواب برخی از این سوالها دست به نگارش کتاب غلامرضا، غلامرضا را کشت زده است.
میرمحمدی روزنامهنگار، نمایشنامهنویس و منتقد ایرانی است که در این کتاب به بازدید زندگی غلامرضا تختی و علت مرگ او پرداخته است. غلامرضا تختی نهتنها برای دستاوردهای ورزشی بلکه برای شخصیت اخلاقی و احترامی که برای مخالفان خود قائل می بود، زیاد محبوب است. او نمادی از فروتنی، شجاعت و انساندوستی در بین مردم ایران است و یکی از اسطورههای ورزش کشتی و شخصیت محبوب ملی بهشمار میرود.
مرگ تختی مدام نوشته او گفت و گوها و گمانهزنیهای بسیاری بوده است. برخی از نظریات حکایت از خودکشی او دارند، در حالی که دیگران بر این باورند که مرگ او نتیجه دخالتهای سیاسی بوده است. مهدی میرمحمدی، با منفعت گیری از پژوهشهای تاریخی و شواهد حاضر، به بازدید زندگی شخصی و حرفهای تختی میپردازد و تلاش میکند پرده از ابهامات مربوط به مرگ او بردارد. او تلاش کرده است در کتاب «غلامرضا، غلامرضا را کشت» همه چیز مستند و کامل باشد و عکس و اطلاعاتی از چشمش دور نمانده باشد.
به علت نگاه انتقادی و تحلیلی نویسنده به تاریخ معاصر ایران، کتاب غلامرضا، غلامرضا را کشت از نقطهنظر ادبی و فرهنگی نیز قابل دقت است. میرمحمدی با نگارش این کتاب، علاوهبر روایت زندگی یک قهرمان ملی، به نقش فرهنگ، سیاست و اجتماع بر زندگی افراد یک جامعه میپردازد.
«ماه همه؛ سرگذشتنامه معلم بسیجی شهید محمد ابراهیم همت» نوشته گلعلی بابایی از انتشارات بیست و هفت بعثت:
«ماه همه» یک تاثییر مستندِ توصیفی ـ روایی است که بازهای بیست و هشت ساله، یعنی از بدو تولد تا شهادت و حتی سپس از شهادت شهید همت را در بر میگیرد.
بابایی در این کتاب از ۴۰ گفتن کتاب و نشریات، از صدها ساعت کاستهای دیداری و شنیداری اعم از مصاحبهها، سخنرانیها، وقایعنگاری لحظه به لحظه توسط راویان لشکر ۲۷ موسوم به «با فرماندهی» و جلسات توجیهی شهید همت با کادرهای لشکر طی دوران بیست ماهه فرماندهی او منفعت برده است، هماین چنین مصاحبه با اقوام، دوستان و همرزمان شهید همت، یادداشتها و مدارک شخصی شهید از جمله دیگر منبع های مورد منفعت گیری بابایی بوده است.
بابایی در این کتاب تلاش کرده تا از همت قهرمان نسازد، در عین حال تلاش کرده تا وجه واقعی شخصیت شهید همت و همه آن خصلتهای انسانی برخاسته از روحیات شهید همت را برای مخاطب به عکس بکشد. او سه وجه «انسانیتِ در اوج»، «اقتدار کمنظیر» و «مظلومیت بیهمانند» شخصیت شهید همت را پیش چشم مخاطب ترسیم کرده است، به باور بابایی، اقتدار این بزرگوار در کنار مظلومیتهای بسیاری است که در طول دوران فرماندهیاش بر لشکر متحمل آنها شد، همتی را که ما در نبردهای فتحالمبین و الی بیتالمقدس در کنار حاج احمد متوسلیان میبینیم، با همت تنها و غریبی که در عملیات رمضان خونِ دل میخورد، زیاد تفاوت دارد. چه این که همتِ فرمانده سپاه ۱۱ قدر در نبردهای عاشورایی والفجر مقدماتی و والفجر-۱ با همتی که در برهه اواخر بهار تا آخر آذر ۱۳۶۲ و در بحبوحه درگیریهایش با عناصر اطلاعات ـ عملیات و تیپ ابوذر لشکرش میبینیم، زیاد تفاوت دارد.
«میاندار: خاطرات شفاهی حسن عبداللهزاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه» نوشته مسعود امیرخانی از انتشارات خط مقدم
کتاب «میاندار» شامل خاطرات شفاهی شهید حسن عبداللهزاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه است. شهید حسن عبداللهزاده با نام جهادی حمزه، فرزند سردار احمد عبداللهزاده؛ سال ۱۳۶۵ به دنیا آمد و در آخرین اعزام به سوریه در ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.
خاطرات دلنشینِ راوی (شهید) و این چنین قلم روانِ نویسنده، کتاب میاندار را به کتابی خوشخوان و دلنشین تبدیل کرده است. میاندار از خاطرات کودکی شهید حسن عبدالله زاده اغاز میشود و به شهادت او در سوریه میرسد. خوانندهی میاندار میتواند شخصیت شهید را به خوبی بشناسد، با زندگیاش همراه شود و با او همذاتپنداری کند و این چنین اطلاعاتی از جنگ در سوریه به دست بیاورد. علاوه بر خاطرات دقیقی که از زندگی شهید در کتاب وجود دارد و روایتِ روانِ کتاب؛ خواندن میاندار؛ میتواند لحظات شیرینی را برای خوانندهاش فراهم کند؛ لحظاتی که او کتاب را ورق میزند و از خواندن خاطراتی شیرین و آشنایی با شخصیتی متفاوت و دلنشین حظ ببرد و لبخندی بر لبش بنشیند. کتاب با لحن و ادبیات شهید که به قول خودش به زبان داشمشتی تهرانی سخن میزند؛ و بدور از خودسانسوری یا شعار روایت شده است؛ این ویژگیها و این چنین شوخطبعی و شیطنتها یا به قول خود شهید شرارتهای او، در کنار اخلاص و شجاعت و عشق به امام حسین (ع)؛ شخصیت حسن عبداللهزاده را دوستداشتنی و کتاب «میاندار» را خواندنی کرده است.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
منبع