«راه رشد» مجدد در کتابفروشی ها_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، هفتمین چاپ از کتاب «راه رشد»، نوشته آیتالله حائری شیرازی، از سوی نشر معارف انتشار شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت. این تاثییر که یکی از آثار خواندنی در عرصه پرورش دینی کودک و نوجوان است، به بازدید راههای رسیدن به کمال انسانی و رشد معنوی میپردازد و به خوانندگان پشتیبانی میکند تا با اصول و مبانی صحیح رشد و تعالی و نحوه پرورش کودکان بر پایه روش صحیح دینی آشنا شوند.
آیتالله حائری شیرازی در این تاثییر، به تحلیل نیازهای روحی و روانی انسان میپردازد و پافشاری میکند که رشد حقیقی تنها در سایه ربط با خداوند و عمل به تعالیم اسلامی مقدور است. او به مسائلی نظیر خودشناسی، تحکیم ایمان، و تشکیل ارتباطات مثبت با دیگران اشاره میکند و راهکارهایی برای دستیابی به یک زندگی معنادار اراعه میدهد.
کتاب «راه رشد» با نثر ساده و قابل فهمیدن نگاشته شده است و میتواند به گفتن یک منبع الهامقسمت برای افرادی که به جستوجو رشد شخصی و معنوی خود می باشند تا به واسطه آن یک مربی خوب برای فرزندان خود باشند مورد منفعت گیری قرار گیرد.
در معارفه این تاثییر آمده است: پرورش یکی از با اهمیت ترین و بلکه پر اهمیتترین امور زندگی بشر است. پرورش محصول و ثمره زندگی دنیایی و مقصد از خلقت ماست که به معنی عام آن، نقش و ماموریتای همگانی است. انسان در دورههای گوناگون زندگی، هم در نقش مربی قرار دارد و هم در نقش متربی. به این معنی که انسان، نه فقطً در مقام حرکت با فرزندش، بلکه در مقام حرکت با اطرافیان، دوستان، جامعه و حتی در مقام حرکت با (خودش) دائماً مشغول کار تربیتی است!
هر بازخورد و کنشی از انسان در برابر محیط و انسانهای پیرامونش، نوعی تاثییر تربیتی برای خود و آنها در پی دارد. بدین جهت مقوله پرورش را میتوان یک مقوله و نقش همگانی برای بشر به حساب آورد. عالم متفکر و حکیم حضرت آیت الله حائری شیرازی (رحمهاللهعلیه) از معدود عالمانی بودند که با منفعتگیری از تفکر عمیق در آیات و روایات ورودی تخصصی و اجتهادی در حوزه پرورش داشته و مباحث گرانبهایی را از منبع های اسلامی اراعه کردهاند.
از جمله ویژگیهای کتاب حاضر، نثر ساده و گفتن خاطراتی از سوی آیتالله حائری است که به مناسبتهای گوناگون در کتاب ذکر شده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«شرق و غرب در حل معمای روابط بین اشیاء، کار کردهاند و نتیجهاش رشدشان در علوم تجربی است؛ اما در حل معمای انسان کار نکردهاند و انسان برایشان بزرگترین معماست، انسان را نشناختهاند، کمترین قضیه انسان را نمی توانند حل کنند. الآن اینها نمی توانند قضیه تصادم شرق و غرب را حل کنند؛ یعنی عاجزند از این که کاری کنند که این دو تا به جان هم نیفتند. دو نیروی اتمی را روز به روز تحکیم کردهاند و چاشنیاش این است که اینها به جان هم بیفتند و این در هر ساعتی مقدور است؛ چون نتوانستهاند مسألهٔ انسان را حل کنند و انسان برایشان بزرگترین معماست.
باید معمای انسان حل شود تا حل معماهای دیگر نافع باشد. اگر قبل از این که معمای انسان را حل کنی، معمای نیروی اتمی را حل کردی، کشفش کردی، مهارش کردی و از آن بمب درست کردی و این بمب در دست خودت منفجر شد، چه میشود؟! اگر تو در سر او زدی و او در سر تو زد، چه میشود؟! فکر کنید بچهای فهمید که بابایش کلتش را کجا میگذارد و کلت مسلح است و ضامنش هم کشیده نشده و فشنگگذاری هم شده و همه چیز آمادهٔ آماده است. اگر این بچه هم جای کلت را کشف کرد و هم نحوه آتش کردنش را، این خوب است یا بد است؟! اگر نحوه آتش کردنش را کشف کرد و آن را برداشت، شما میگویید: بهتر است؟! اگر همه این کارها را کرد و دستش را روی ماشه گذاشت و روبه رو بابایش ایستاد، این چطور است؟! یا اگر گرفت روی خودش، این چطور است؟! اگر همه اینها را یاد گرفت و نشانهگیری را هم خوب یاد گرفت و توانست از دویست متری خال را بزند، این بهتر است؟! کنترل اسلحه را خوب بلد است؛ اما کنترل خودش را ندارد. معمای اسلحه برایش حل شده؛ اما معمای خودش حل نشده است. اگر قبلاً پدرش به او میاو گفت: چرا این کار را کردی، این بچه از ضعفش فرار میکرد؛ اما اکنون که دیگر ضعیف نیست و کلت در دست دارد، اگر او را جلوی بابایش بیاورند، چه کار میکند؟! بابایش خوشحال میشود؟! چه مقدار غمگین میشود!»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع