یادداشت|خورشید خراسان و بازی سیاست مأمون_خبررسان

یادداشت

[ad_1]
به گزارش خبررسان

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، سید محمود جوادی، پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام، در یادداشتی به‌مناسبت سالروز شهادت ثامن الحجج، علی ابن موسی‌الرضا(ع)، به بازدید چرایی انتخاب آن امام همام به ولایتعهدی مأمون پرداخته است. یادداشت او را که برای انتشار کردن در اختیار خبررسان از تنسیم قرار گرفته به این شرح است:

مقدمه

تاریخ تشیع، پر است از لحظه‌هایی که حق و باطل در برابر یکدیگر صف‌آرایی کرده‌اند. یکی از این مقاطع درخشان، دوران زندگی امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است؛ امامی که در میانه بازی‌های پیچیده ی سیاست مأمون عباسی، همچون خورشیدی فروزان بر آسمان خراسان تابید و حقیقت را بر جهانیان آشکار کرد.

امام رضا علیه السلام، در دورانی زندگی می‌کرد که خلافت عباسیان دچار مشکلاتهای سیاسی و اجتماعی می بود. مأمون عباسی برای تثبیت قوت خود، امام رضا(ع) را به اجبار از مدینه به خراسان آورد و با اصرار زیاد، مقام ولایتعهدی را به ایشان اهدا کرد. این عمل در ظاهر نشانه‌ای از احترام به جایگاه امام می بود، اما در حقیقت ترفندی سیاسی برای کنترل و منزوی ساختن ایشان به شمار می‌آمد.

در اینجا تصمیم داریم با نگاهی به قضیه ولایتعهدی اجباری امام رضا علیه السلام، به بازدید این نوشته و شرایط سیاسی و اجتماعی دوران خلافت مامون عباسی، و برخورد هوشمندانه امام رضا (ع) با شرایط آن زمان بپردازیم.

فیلم های روز عید غدیر/پاندای کونگ فوکار تازه به تلویزیون آمد_خبررسان
ادامه مطلب

مأمون و بحران قوت

مأمون عباسی بعد از قتل برادرش امین، با بحرانی سخت مواجه شد. عباسیان از او دلگیر بودند، قیام‌های علویان در گوشه و کنار سرزمین اسلامی شعله می‌کشید، و محبوبیت روزافزون امام رضا (ع) دل‌ها را به سوی خاندان پیامبر (ص) جذب می‌کرد. مأمون که آینده خلافت خود را در خطر می‌دید، دست به حیله‌ای تازه زد، یعنی نزدیک شدن به امام رضا (ع) و نشاندن ایشان بر کرسی ولایتعهدی.

از این رو می‌توان او گفت دوران امامت امام علی بن موسی الرضا (ع)، یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ تشیع و جهان اسلام به شمار می‌آید. این دوره، با خلافت خلیفه‌ای همزمان شد که با زیرکی سیاسی، تلاش داشت از موقعیت امام رضا (ع) برای تحکیم پایه‌های حکومت خود منفعت گیری نماید تا از بحران حاضر عبور کند. پذیرفتن ولایتعهدی از سوی امام، به ظاهر همکاری با دستگاه خلافت می بود، اما در واقع تبدیل به فرصتی تاریخی برای افشای ماهیت حکومت عباسی و گسترش نفوذ تشیع شد.

بحران مشروعیت مأمون

در سایت خبری خبررسان آخرین اخبارحوادث,سیاسی,فرهنگ وهنر,اقتصاد و تکنولوژی,دفاعی,ورزشی,ایران,جهان را بخوانید.

بعد از آنکه مأمون در سال ۱۹۸ هجری قمری برادرش امین را کشت و سر بریده او را بر نیزه زد، با چند بحران مهم مواجه شد، این بحران ها عبارت بودند از:

۱. نارضایتی شدید عباسیان و بخشی از هواداران از قتل امین.

۲. خیزش و قیام علویان در نقاط گوناگون سرزمین های اسلامی.

داستان عکاس فلسطینی که مبارزات مردمش را ثبت کرده است_خبررسان
ادامه مطلب

۳. محبوبیت امام رضا (ع) و جایگاه علمی و معنوی آن حضرت در بین مسلمانان، به‌اختصاصی در ایران، که تهدیدی جدی برای مأمون محسوب می‌شد.

مجموع این عوامل، مأمون را به فکر انداخت تا از یک سیاست پیچیده برای مهار بحران منفعت گیری کند، و با وجود همه ی این مشکلاتها، امام رضا (ع) را از مدینه به مَرو بیاورد و با تحمیل ولایتعهدی به ایشان، اهداف سیاسی خودرا محقق و دقت جامعه را به سوی این قضیه مهم جلب کند.

اهداف مأمون از ولایتعهدی

مأمون با نظر ولایتعهدی به امام رضا (ع)، چند مقصد سیاسی را جستوجو می‌کرد، یکی از این اهداف، پیوند نام امام با خلافت عباسی، به منظور جلب مشروعیت دینی می بود که این کار به حکومت او وجهه‌ای دینی می‌بخشید. این چنین با قرار دادن امام در کنار خود، عرصه برای اعتراض‌های سیاسی افت می‌داد و از این طریق شورش‌های علویان را خاموش می‌کرد. 

 او این چنین به منظور تضعیف جایگاه امام، می‌خواست امام را در چارچوب دستگاه خلافت قرار دهد تا نفوذ جدا گانه ایشان کم شود. از دیگر اهداف مامون از وجود امام در خراسان، دلجویی از ایرانیان و افزایش محبوبیت عباسیان در این منطقه می بود. 

موضع امام رضا (ع) در برابر ولایتعهدی اجباری

امام رضا علیه السلام با قبول ولایتعهدی اجباری همچون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در او گفت وگو با مأمون درمورد خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود: «تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به فرد دیگر واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درمورد آن تصمیم بگیری».

اختصاصی تسنیم| روایت فیلمساز ترک از توقیف فیلمش توسط لابی‌های اسرائیلی به‌علت پیوستن به کاروان صمود_خبررسان
ادامه مطلب

یاسر قمی، از اصحاب امام رضا (ع) و خادم آن حضرت می‌گوید: بعد از آنکه ولایتعهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست‌هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا این چنین عرض کرد: «خدایا، تو می‌دانی که من در رابطه قبول ولایتعهدی ناگزیر شدم. بعد مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی».

امام رضا (ع) در برابر نظر ولایتعهدی، چندین دفعه مخالفت کردند. اما شرایط سیاسی و فشارهای مأمون، ایشان را ناچار به پذیرفتن نمود. امام (ع)، با شروطی روشن، ولایتعهدی را پذیرفتند، من‌جمله عدم دخالت در عزل و نصب‌ها، پرهیز از صدور حکم یا فتوا به نام حکومت و عدم شراکت در جنگ‌ها و امور سیاسی.

این شروط، ولایتعهدی را عملاً بی‌تاثییر و تشریفاتی می‌کرد. امام با این کار، نشان دادند که مسئولیت‌های حکومتی بر مسئولیت ایشان نیست و هرگونه کارکرد خلافت، ارتباطی به ایشان ندارد.

راهبردهای روشنگرانه امام (ع)

امام رضا(ع) نه تنها ولایتعهدی را فرصتی برای تحکیم عباسیان نکردند، بلکه از آن برای آگاهی‌بخشی منفعت گیری نمودند. برخی از با اهمیت ترین عمل های ایشان عبارت می بود از:

۱. افشای اجبار: امام چندین دفعه در سخنان خود پافشاری کردند که ولایتعهدی را با اکراه پذیرفته‌اند.

صهیونیست‌ها به‌دنبال تلافی شکست بزرگ خود از مجاهدان مقاومت با نسل‌کشی هستند
ادامه مطلب

۲. خطبه ولایتعهدی: در مراسم رسمی، امام با بیانی مختصر و محتوایی عمیق، حق اهل‌بیت در خلافت را یادآوری کردند.

۳. مناظرات علمی: امام در مجالس علمی مرو، با دانشمندان ادیان گوناگون مناظره کردند و برتری معارف اسلامی را نشان دادند.

۴. حدیث سلسله‌الذهب: امام حدیثی را نقل کردند که شرط پذیرفتن توحید را «ولایت اهل‌بیت» دانست و آن را در حافظه تاریخ ماندگار ساخت. آن حضرت با گفتن حدیث «کلمه لا اله الا الله حصن من است، اما به شرط ولایت من.»، ایمان را با ولایت اهل‌بیت پیوند زد.

پیامدهای ولایتعهدی

اگرچه مأمون فکر می‌کرد با این سیاست، موقعیت خود را تثبیت خواهد کرد، اما نتیجه برعکس شد، از جمله نتایج این تصمیم مأمون می‌توان به تحکیم تشیع در ایران، رسوایی عباسیان و افزایش جایگاه امام رضا علیه السلام اشاره کرد؛ لذا با وجود امام رضا (ع) در خراسان، تشیع در این سرزمین گسترش یافت، این چنین با برپایی مناظرات، سخنان و رفتارهای ایشان جهت زیاد تر شدن نفوذ معنوی امام و افزایش جایگاه آن حضرت شد. یقیناً در کنار این مسائل، ماهیت استبدادی خلافت را – با اجبار امام به پذیرفتن ولایتعهدی از سوی مأمون- آشکار کرد، و این خود یک رسوایی برای عباسیان به شمار می‌رفت.

شهادت امام رضا (ع)

محبوبیت روزافزون امام رضا (ع)، مأمون را بیم‌ناک کرد. او که مقصد خود را ناکامی‌خورده می‌دید، سرانجام در سال ۲۰۳ هجری قمری با مسموم کردن آن امام، به حیات پربرکت ایشان (در سن ۵۵سالگی) آخر داد و آن حضرت در بقعه هارونیه به خاک سپرده شد. محل دفن ایشان در باغ حمید بن قحطبه در سناباد بوده که بعدها به مشهد شهرت یافت. این اتفاق نشان داد که مأمون نه برای خدمت به اسلام، بلکه تنها برای نگه داری قوت به امام رضا (ع) نزدیک شده می بود.

ویترین تسنیم شماره 819/ «شلیک به پای دیپلماسی»_خبررسان
ادامه مطلب

شهادت امام رضا(ع) نه تنها یک حادثه‌ تاریخی، بلکه نقطه‌ عطفی در تاریخ اسلام می بود. مزار مطهر ایشان در مشهد مقدس، قرن‌ها است که مأمن عاشقان و پناهگاه دل‌های بی‌قرار است و یاد ایشان هم چنان الهام‌قسمت آزادی‌خواهان و حق‌طلبان در سراسر جهان به حساب می اید.

جمع‌بندی

ولایتعهدی امام رضا (ع)، مثالای برجسته از روبه رو اهل‌بیت(ع) با سیاست‌های فریبکارانه حاکمان جور است. مأمون با این عمل، تصمیم داشت پایه‌های قوت خود را تحکیم کند، اما در نهایت، این ماجرا به فرصتی برای آشکار شدن حقانیت اهل‌بیت و گسترش نفوذ تشیع تبدیل شد. حرکت هوشمندانه امام رضا (ع) نشان داد که حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌توان حقیقت را آشکار و راه امتداد دین را روشن نگاه داشت.

ولایتعهدی امام رضا (ع)، اگرچه به ظاهر پیروزی سیاست مأمون می بود، اما در حقیقت صحنه‌ای می بود برای درخشش حقیقت. امام نشان دادند که می‌توان حتی در دل حکومت ظلم، پرچم حق را برافراشت و فریبکاری حاکمان را رسوا ساخت. امروز، بارگاه نورانی امام در مشهد، گواه همان حقیقتی است که تاریخ با خون او نوشت: «قوت‌ها می‌میرند، اما نور ولایت خاموش نمی‌شود».

انتهای مطلب/

دسته بندی مطالب
اقتصاد

سلامتی

کسب وکار

اخبار فناوری

اخبار هنری

خبر های ورزشی

[ad_2]

منبع