رمانی که از دل تاریکیهای داعش متولد شد_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبررسان از تنسیم، نشست رونمایی از کتاب “سرمه” در فروشگاه مرکزی کتاب انتشارات بهنشر برگزار شد. این نشست میزبان وجود محمد اسماعیل حاحی علیان نویسنده کتاب “سرمه”، اعضای عصرانه داستاننویسان رضوی و سید علیرضا مهرداد نویسنده و منتقد ادبی و مهدی سیمریز مدیر تشکیل انتشارات بهنشر می بود.
انگیزه خلق «سرمه» بعد از سقوط موصل شکل گرفت
حاجیعلیان، نویسنده کتاب «سرمه» در این مراسم او گفت: جرقه اولیه نوشتن این کتاب، بعد از سقوط موصل و خطبهخوانی ابوبکر بغدادی در مسجد جامع این شهر در ذهنم زده شد. آن روزها، فضای عجیبی همهجا را گرفته می بود و به این فکر کردم که اگر رشادت جوانان ما در سال ۵۹ نبوده است، امروز چه بر سر ما میآمد.
این نویسنده با گفتن این که تصمیم داشت رمانی در سه قسمت «موصل قبل از داعش»، «میانه داعش» و «سپس از داعش» بنویسد، افزود: برای تحقیق به سراغ بچههای سپاه قدس رفتم که در منطقه وجود داشتند، اما در کمال شگفتی فهمید شدم تصورات ذهنی من با حقیقتهای میدان زیاد متفاوت است. نقش ایران در آزادسازی موصل کمرنگ می بود و آمریکا اجازه دخالت نمیداد.
این نویسنده به چالش مهم خود اشاره کرد و افزود: با این شرایط، چطور میشد رمانی بر پایه حقیقت نوشت؟ نقطه قوت کار را در «ارتباطات انسانی» یافتم؛ از جمله آزادههایی که بعد از سالها به عراق برگشته و حتی زندانبانان اسبق خود را اشکار کرده و برای درمان به ایران آورده بودند. این کشمکشهای انسانی، ماده اولیه رمان من شد.
آفرینش داستانی بر پایه حقیقت در کتاب «سرمه»
حاجیعلیان با پافشاری بر این که «سرمه» مستندنگاری نیست، بلکه آفرینش داستانی بر پایه حقیقت است، گفت: همه شخصیتهای کتاب خیالی می باشند؛ اما بر پایه آدمهای واقعی ساخته شدهاند. حتی مکانها نیز به جز مسجد سرچشمه و بازار مردههای سمنان همه انها تخیلی می باشند، اما با تحقیق زیاد و کشیدن نقشه دقیق از محلههای موصل، تلاش کردم فضایی باورپذیر خلق کنم.
وی درمورد ساختار روایی کتاب نیز توضیحاتی داد و اضافه کرد: «سرمه» اثری پستمدرن با خرده روایتهای متعدد است که حول محور اضطراب یک نوجوان و تلاش پدرش برای حل این قضیه از مسیری خلاقانه ترجمه یادداشتهای مربوط به موصل شکل میگیرد. ساختار مهم رئالیستی است، فقط در دو قسمت با روایت خواب به فضایی سورئال داخل میشویم.
این نویسنده در آخر با اشاره به روش نوشتن خود او گفت: من از آن دسته نویسندگانی هستم که پیش از اغاز، پلات و نقشه کامل کار را میچینم. نوشتن «سرمه» نزدیک به ۹ ماه طول کشید و با وجود برنامهریزی اولیه، در میانه راه، شخصیتها خودشان مسیر داستان را پیش بردند.
این نویسنده با اشاره به صحنههای سخت رمان همانند «قتل پدر دوستش» و تلاش برای جلوگیری از دیدن این صحنه توسط دوستش، یادآور شد: هدفم بازتاب حقیقتهای خشن بدون سانسور در قالب داستان می بود، ما در رسانهها تنها اخبار روزانه جنگ را میشنیدیم، اما من میخواستم «چگونگی» و تاثییر این وقایع بر زندگی مردم را نشان دهم.
حاجیعلیان با اشاره به منفعت گیری از کهنالگوها در داستاننویسی، اظهار داشت: برخی اعتقاد دارند همه داستانها تکرار ۳۶ کهنالگوی مهم می باشند. مهم «چگونگی» روایت است، نه «چه» روایت کردن. همه میدانند داعش چیست، اما هنر نویسنده نشان دادن ابعاد نهان این اتفاق است.
وی با اشاره به فرآیند خلق تاثییر ادبی، تصریح کرد: هیچ داستانی یکشبه و بدون مطرح اولیه به وجود نمیآید، همان گونه که «جی.کی. رولینگ» پیش از نوشتن هری پاتر، زمانها به مطرحریزی جهان جادوگری و پیرنگ مهم داستان فکر کرد. نویسنده باید پیش از اغاز، نقشه راه داشته باشد، هرچند امکان پذیر در میانه راه آخر داستان تحول کند.
نویسنده کتاب “آتوننامه” در قسمت فرد دیگر از سخنانش بر لزوم باورپذیری و عمق شخصیتپردازی پافشاری و تصریح کرد: شخصیتهای داستان، بهاختصاصی در داستانهای رئال، باید همانند آدمهای واقعی با همه ضعفها، تناقضها و ویژگیهای منحصربهفردشان باشند. قهرمان داستان ملزوم نیست کامل باشد.
حاجیعلیان در آخر، خلق «جهان داستانی» منسجم را یکی از ارکان مهم داستاننویسی موفق دانست و او گفت: چه در ژانر فانتزی همانند هری پاتر و چه در داستانهای رئال، نویسنده باید بتواند جهان داستانی خود را بسازد؛ جهانی که خواننده بتواند با همه وجود آن را باور کند و در آن غرق شود.
در ادامه این نشست اسماعیل حاجی علیان به گفتن نکاتی درمورد نوشتن دیالوگ مؤثر پرداخت و به روشهای گوناگون نمایش دیالوگ و سه گونه رایج در نثرنگاری اشاره کرد.
این نویسنده از “تکرار نوشته دیالوگ در متن روایت” به گفتن یکی از نشانههای دیالوگ بد نام برد و افزود: ادبیات با تکرار میانه خوبی ندارد، مگر این که این تکرار به قصدی هنری و برای تشکیل “موتیف” انجام شود.
به حرف های وی؛ منفعت گیری زیاد از لهجههای بومی» نیز میتواند به محدود شدن مخاطب بینجامد و از جذابیت داستان بکاهد.
حاجی علیان، دیالوگ خوب را دیالوگی دانست که پیش برنده باشد و اطلاعات تازه به مخاطب بدهد. هم این چنین در دیالوگها “صراحت” زیاد وجود نداشته باشد و مخاطب را وادار به فکر کردن کند، هر شخصیت زبان و حالات مخصوص به خود را داشته باشند.
وی به چند تکنیک برای جذابتر کردن دیالوگ اشاره کرد و افزود: تکنیک “تکرار” که در آن تکرار یک کلمه یا جمله خاص میتواند بار احساسی و هنری تشکیل کند. تکنیک “افت و افزایش (تکمیل)” که با کامل کردن یا ناقص گذاشتن به عمد جملات در طول دیالوگ، تعلیق و جذابیت تشکیل میشود.
او همین طور گفت: منفعت گیری از تکنیکهای “بی ربط گویی” در دیالوگها، “قفل وقتی یا مکانی” در دیالوگ با اشاره یک شخصیت به زمان و مکان خاص، “ارجاع” و منفعت گیریٔ شخصیتهاب داستانی از ضربالمثل، شعر یا ارجاع به متون دیگر، در نهایت تکنیک “پینگ پنگی” شامل منفعت گیری از دیالوگ همانند بازی پینگ پنگ، با ضربه و جوابهای پیاپی در داستان جهت کشمکش و جذابیت در داستان میشود.
حاجی علیان در آخر پافشاری کرد: خروج از “محاوره ساده” (همانند سلام و احوال پرسیهای تکراری) و رسیدن به “او گفتوگوی حاوی کنش و کشمکش” از ضروریات دیالوگنویسی حرفهای است.
سرمه؛ اثری با نوشته داعش برای نوجوانان
هم این چنین در این نشست سیدعلیرضا مهرداد، نویسنده و منتقد ادبی، با تشریح ساختار رمان «سرمه» او گفت: این رمان با تکنیک روایی چندلایه و منفعت گیری از راویهای متعدد، فضای پیچیده خاورمیانه را در دورههای گوناگون تاریخی به عکس میکشد.
دبیر نشست ادبی عصرانه داستاننویسان رضوی افزود: کتاب حاضر با یک روایت اول شخص از زبان پدر ایرانی اغاز میشود که دلواپس سلامت پسرش است. این راوی سپس ما را به دنیای نوجوانی خودش میبرد و از طریق متنی ترجمهشده، راوی دوم یعنی برهان را معارفه میکند. از این نقطه به سپس، ناظر جابهجایی مداوم راویها بین دو نوجوان در ایران و عراق هستیم.
مهرداد با اشاره به لایههای وقتی گوناگون رمان گفت: داستان در سه دوره تاریخی ایران پساداعش، عراق دوران داعش، عراق دوران دعوا آمریکا و عراق دوره صدام روایت میشود. این زمانهای موازی به نویسنده امکان میدهد تا تغیرات منطقه را در بستر تاریخی بازدید کند.
وی با اشاره به توانایی شخصی خود از پیادهروی اربعین و روبه رو با بعثیهای اسبق او گفت: در طول ۱۲ سال پیادهروی اربعین، مدام به جستوجو فهمیدن بعثیها بودهام. در رمان “سرمه” توانستم یک بعثی راستین را ببینم؛ یک پیرمرد عابد که وقتی با او جنگیدهام و اکنون با سجاده و تسبیح به عبادت مشغول است.
مهرداد در آخر به درونمایههای متعدد رمان اشاره کرد و او گفت: نقش اهل سنت در قضیه داعش، موقعیت ایران، نسل جوان دو سرزمین و قضیه کردها از جمله مضامینی است که در این تاثییر به آنها پرداخته شده است. این رمان امکان لمس حقیقتهای پیچیده منطقه را برای مخاطب فراهم میکند.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع