از «کوچه مهتاب» تا «دلشدگان»؛شعرهایی از مشیری که گرد زمانه بر آن ننشست_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، فریدون مشیری برای تعداد بسیاری از ادبدوستان و شاعران نه یک شاعر نوپرداز، که شاعری صاحبسبک در این عرصه است. سبک شعر و موضوعاتی که شاعر به آنها در طی بیشتر از نیم قرن فعالیت ادبی خود پرداخت، مسیری را فراروی شاعران بعد از خود قرار داد که از دل آن، جوانههای جدیدی در سرزمین شعر این سرزمین روییدند.
مشیری با فهمیدن نیاز زمانه، نه خود را ملتزم و مقید به سبک و زبان گذشتگان کرد و در برابر موج نوجویی دیگر شاعران ایستاد و نه چون برخی از شاعران نوپرداز، در از هم پاشیدن سنت قبل اصرار ورزید. او راه میانهای را برگزید که به حرف های ردلف گلیکه، پژوهشگر سوییسی، شکاف مصنوعی تشکیل شده بین این دو گروه را بست و به آن خاتمه داد.
مشیری در سیام شهریورماه ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد، در خانوادهای که اهل ذوق و شعر و موسیقی بودند. مادرش با تخلص “خورشید” گاه بعضی اوقات طبع شاعریاش را بر صفحه دفتر رقم میزد و پدرش، اهل خواندن اشعار حافظ و فردوسی می بود. پدربزرگش نیز دستی بر شاعری داشت؛ هرچند دفتر شعری از او هیچگاه انتشار نشد. مشیری در این چنین خانوادهای بالید. بعد از آن، وجود در دارالفنون و دبیرستان ادیب، جهت شد تا از همان نوجوانی قدم در وادی شعر بگذارد. اولین سرودههای را وقتی سرود که شاگرد دبیرستان می بود. بعد از آن، مشیری از جمله شاعران معاصر می بود که ب گرایش به رمانتیسم فردی، فعالیتهای خود را در ادامه گفت. هرچند او در این مسیر تنها و یگانه نبوده است، اما سبک کار و دقت او به مفاهیم عمیق انسانی، جهت شد تا چهرهای نزدیک از همقطاران داشته باشد.
مشیری شعر را در خدمت مفاهیمی چون رواداری، عشقورزی، انساندوستی، مفاهیم اخلاقی و … قرار داد؛ انتخابی که تاریخ انقضا بر سرودههایش را کنار زده و جهت شد تا بعد از دههها، هم چنان شنیدنی و خواندنی باشد. در کنار اندیشه، شاعر با انتخاب زبانی لطیف و هنرمندانه، تلاش دارد تا چون معلمی مشفق، مخاطب اشعار خود را به فهمیدن عمیق زندگی رهنمون سازد.
رمانتیسم فردی در اشعار مشیری از دهه ۴۰ که مقداری از سرکوبهای سیاسی کاسته شد، رنگ رمانتیسم اجتماعی به خود گرفت. در این مسیر، شاعر برخلاف شاعرانی چون فروغ، بر سیاهیهای جامعه پافشاری ندارد، او منتقدی است امیدبخش که رویکرد تعلیمی را برمیگزیند. تفاوت دیگر کار مشیری با برخی دیگر از شاعران همسو، منفعت بردن از فرهنگ ایرانی اسلامی در فعالیت در این سبک ادبی است. هرچند رمانتیسم بر اخلاقگرایی تمرکز دارد، مشیری آن را از سرچشمه فرهنگ ایرانی مینوشاند.
نوع نگاه شاعر به این معارف در کنار انساندوستی بی حد و مرز او، جهت شده تا تعداد بسیاری از سرودههای مشیری حتی با گذشت چند دهه از سرایش شعر، برای انسان امروز و حتی فردا به کار آید و خواندنی و قابل تأمل باشد. مثالای از این اشعار، قطعه «بس کنید» است که شاعر در مظلومیت کودکان فلسطینی سروده و در آن، به حاکمان و صاحبان قوت میتازد. این قطعه چندی پیش در حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به بیمارستانهای غزه و کشتار مردم بیدفاع و غیر نظامی، بار دیگر توسط کاربران فضای مجازی بازنشر شد:
شرمتان باد ای خداوندان قوت
شرمتان باد ای خداوندان قوت
بس کنید
بس کنید از این همه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگهبانان آزادی
نگهداران صلح
ای جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است این که میبارید بر دلهای مردم، سرب داغ
موج خون است این که میرانید بر آن کشتی خودکامگی، موج خون
گر نه کورید و نه کر
گر مسلسلهاتان یک لحظه ساکت خواهد شد
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جانآزرده است
کاندرین شبهای وحشت سوگواری میکنند
بشنوید این بانگ فرزندان مادرمرده است
کز ستمهای شما هر گوشه زاری میکنند
بنگرید این کشتزاران را که مزدورانتان
روز و شب با خون مردم آبیاری میکنند
بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر بیدادتان را بردباری میکنند
دستها از دستتان ای سنگ چشمان، بر خداست
گر چه میدانم
آنچه بیداری ندارد خواب مرگ بیگناهان است، وجدان شما است
با همه اشکهایم باز نومیدانه خواهش میکنم
بس کنید
بس کنید
فکر مادرهای دلواپس کنید
رحم بر این غنچههای نازک نورس کنید
بس کنید
از دیگر قطعات مشیری که در سالهای تازه مورد دقت کاربران فضای مجازی قرار گرفت و در برخی اوقات، وبه کلمه وایرال هم شد، قطعه “ریشه در خاک” است که شاعر آن را با احساسی عمیق از حس تعلق به خاک وطن سروده:
من اینجا ریشه در خاکم
من اینجا عاشق این خاک اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقی است میمانم
من از اینجا چه میخواهم، نمیدانم …
اما شعر مشیری از جهات فرد دیگر نیز در حافظه جمعی ایرانیان وجود دارد؛ هرچند امکان پذیر مخاطب شاعر آن را نشناسد. شعر او به جهت نرمی و لطافت کلام، چندین دفعه مورد دقت خوانندگان و موسیقیدانان قرار گرفته و اجرا شده است، مثالای از آن، قطعاتی همچون “گلچهره” و تصنیف “دلشدگان” است که توسط محمدرضا شجریان در آلبومی با همین گفتن با آهنگسازی حسین علیزاده در سال ۱۳۷۱ خوانده شد. آلبومی که قطعاتی از فیلم “دلشدگان” علی حاتمی را اراعه میکرد؛ فیلمی خوشساخت و خوشمضمون که در آن شرح حال یک گروه موسیقی را روایت میکرد.
شجریان بعد از آن نیز قطعاتی از مشیری را در آلبوم “بوی باران”، “آه باران” و “فریاد” اجرا کرد. اشعار او در سالهای سپس توسط خوانندگانی چون همایون شجریان و علیرضا قربانی نیز اجرا شد.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع