همدانی: یقه سینمادار را نگیریم؛ مشتری انیمیشن را باید در مدارس جستجو کرد_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، امروز در تقویم به نام روز انیمیشن نامگذاری شده است. انیمیشن در سالهای تازه یکی از اتفاقهای سینمای ایران شده و با فروش خوب و اقبال مخاطبین کودک و نوجوان و خانوادهها روبرو شده است. اما پروپاگاندایی که در فضای رسانهای درمورد انیمیشن بازنمایی میشود، این مسئله را متبادر میکند که مخاطب و فروش زیاد خوبی این صنعت و هنر دارد. اما آیا این همه حقیقت درمورد پویانمایی است؟
تهیهکننده انیمیشن «پسر دلفینی» معتقد است که رقابت انیمیشن ایرانی با آثار پرهزینه بینالمللی به علت نبوده است زیرساخت، نیروی انسانی متخصص و حمایتملی منصفانه نیست. او پافشاری میکند اگر همان گونه که صنعت خودروسازی با عزم ملی شکل گرفت، صنعت انیمیشن هم مورد دقت قرار گیرد، میتواند به یکی از ابزارهای فرهنگی و اقتصادی مؤثر سرزمین تبدیل شود.
محمد همدانی در او مباحثه با خبرنگار فرهنگی تسنیم با اشاره به شرایط نابرابر تشکیل انیمیشن در ایران او گفت: «فکر کنید در جهان، فقط یک فرهنگ و زبان واحد وجود داشت؛ در آن صورت دیگر فیلم ایرانی یا خارجی معنی نداشت. اما در دنیای واقعی، مردم به آثار بومی علاقه دارند چون با فرهنگ، زبان و بازیگران خودشان ربط میگیرند. همین قضیه علتمیشود حتی فیلمهای ایرانی با کیفیت متوسط هم برای مردم دلنشین باشند چون ایرانی می باشند.»
او در جواب به این سوال که آیا اگر پویانمایی نیز همانند فیلمهای ما، ایرانی باشند میتوانند فروش و مخاطب بهتری داشته باشند،او گفت: « بله، این نگرش حتماً برای جذب مخاطب نیز اثرگذار خواهد می بود. یقیناً فرهنگ ایرانی زیاد تر مزیت خود را در بازار جهانی نشان خواهد داد این که پیامش فقط برای مخاطبان داخلی باشد. اما انیمیشن ذاتاً بر پایه خیال و تخیل بنا شده است. قسمت عمدهای از آن در دنیای ذهن و فانتزی میگذرد و به همین علت، معادلسازی فرهنگی در آن کار سختی است. برای مثال، اگر داستانی در یک سیاره خیالی روایت شود، انتقال مفاهیم فرهنگی در آن سختتر میشود. با این حال، برای مخاطب ایرانی – بهاختصاصی کودک – که بدون ملاحظات سیاسی و فرهنگی به تاثییر نگاه میکند، کیفیت فنی و جذابیت داستان اهمیت مهم را دارد. در این چنین شرایطی، هنگامی فیلمی با چندصد برابر بودجه زیاد تر تشکیل میشود، طبیعی است که در نگاه مخاطب دلنشینتر به نظر برسد.»
او در ادامه افزود: «اما انیمیشن این ویژگی را ندارد. در انیمیشن، شخصیتها انتزاعیاند و زبان و ملیت خاصی ندارند. به این علت یک انیمیشن ایرانی که با بودجه یک میلیون دلاری ساخته میشود، باید با انیمیشنی رقابت کند که ۱۵۰ میلیون دلار هزینه داشته است؛ یعنی نزدیک به ۳۰۰ برابر اختلاف. طبیعی است که این چنین رقابتی دشوار باشد.»
انیمیشن ایرانی نیازمند «زیرساخت ملی» است
همدانی با اشاره به هزینههای نهان تشکیل او گفت: «آنچه از بودجه تشکیل اظهار میشود، فقط بخشی از حقیقت است. طبق معمولً به همان اندازه برای تبلیغات، نیروی انسانی، فناوری و زیرساخت هزینه میشود. ما نه این چنین اندوختهای داریم، نه شبکه پخش گسترده، و نه نیروی متخصص به تعداد کافی.»
او افزود: «اگر عزم ملی وجود داشته باشد، میتوان صنعت انیمیشن را هم همانند خودروسازی گسترش داد. برای ماشین سالها یارانه داده شد، گمرک بسته شد و مردم هم هزینههای بسیاری دادند تا تشکیل داخلی پا بگیرد. اما برای انیمیشن چه کردیم؟ تقریباً هیچ. ما بعضی اوقات انتظار داریم بدون ساخت زیرساخت، در عرصه جهانی موفق شویم؛ همانند تیم ورزشیای که فقط در محله خودش تمرین میکند اما از او انتظار قهرمانی در جهان داریم. تا وقتی که زیرساخت نداشته باشیم، هیچ صنعت ملی شکل نمیگیرد. در ورزش بعضی اوقات بر توانایی فردی تکیه میکنیم و امکان پذیر قهرمانی هم بهدست آید، اما در کار تیمی بدون سازماندهی و ساختار، پیروزی پایدار نیست. همین علتدر صنعت انیمیشن هم صادق است؛ هنگامی به یک صنعت فکر میکنیم باید پایه و ساختار آن را بسازیم، نه این که فقطً بر کوششهای فردی تکیه کنیم. اگر پشتوانه وجود نداشته باشد، این تکرویها در نهایت از بین میروال و ادامه اشکار نمیکنند.»
انیمیشن؛ صنعتی فراموششده اما بینالمللی
به حرف های همدانی، انیمیشن ذاتاً رسانهای بینالمللی است و میتواند در بازار جهانی فروش داشته باشد. او گفت: «در سینمای زنده، مردم برای بازیگر ایرانی و فضای بومی فیلم جذب خواهد شد. اما در انیمیشن، فرهنگ ملی در قالبی انتزاعی روایت میشود و مخاطب جهانی باید با مطلب آن ربط برقرار کند. اگر تاثییر فقط برای یک منطقه خاص ساخته شود، پیروزی جهانی ندارد. با این حال، انیمیشن ایرانی بهعلت مطلبهای مثبتش در داخل سرزمین فروش خوبی دارد و این نشانه امیدبخشی برای مدیران فرهنگی است.»
پخش، آموزش و آیندهسازی
تهیهکننده «پسر دلفینی» در قسمت فرد دیگر از سخنانش درمورد چرخه پخش و تأثیری که میتواند در تحول ذائقه و فروش زیاد تر فیلمها داشته باشند، او گفت: « این یک حقیقت است که پخش در سینما بیرحم است و فقط بر پایه فروش تصمیم میگیرد. اگر فیلمی سود ندهد، سانس نمیگیرد. به این علت باید سیاستهایی طراحی شود که اکران آثار مثبت و امیدبخش برای سینمادار هم صرفه اقتصادی داشته باشد. همانند این که وزارت آموزش و پرورش با یک برنامه منسجم، بزرگ و دقیق بچههای مدارس را به سینما ببرد و متولیان مهم فرهنگ با سیاستگذاری درست مشتریان زیاد راکد را به سینما بکشانند، پخش سینما هم پای کار میآید. چون برای آنها طبیعتاً سود مهم است چون هزینههای زیاد از تجهیزات تا نیروی انسانی دارند. اکنون کودکان بهگفتن مهمترین مخاطبان، به این آثار دسترسی کافی ندارند؛ مدارس اردو نمیبرند، سانسها کم و گران است و همکاری بین نهادها وجود ندارد. سیاستگذاری باید از نهادهای فرهنگی و آموزشی اغاز شود، نه فقط از حوزه پخش.»
هوش مصنوعی؛ تهدید یا زمان؟
همدانی در آخر به تغیرات جهانی در حوزه نمودهای بصری و هوش مصنوعی اشاره کرد و او گفت: «بازار تولیدات رسانهای در پنج سال آینده دگرگون میشود. تعداد بسیاری از استودیوهای بزرگ نیمی از نیروهای خود را تعدیل کردهاند چون هوش مصنوعی توانسته تعداد بسیاری از فرآیندها را جانشین کند. این تحول هم تهدید است و هم زمان؛ اگر با نگاه کارشناسی داخل شویم، میتوانیم بر موج این تحول سوار شویم، نه این که از آن جا بمانیم.»
تهیهکننده پسر دلفینی در آخر پافشاری کرد: «انیمیشن ایرانی با وجود محدودیتها، آینده دارد؛ بهشرط آنکه بهجای اتکا به افراد، بر ساختار، آموزش و حمایتواقعی تمرکز کنیم.»
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع