کتابی برای مخالفان جلال – تسنیم_خبررسان
به گزارش خبررسان
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، در ادامه انتشار کردن یادداشتهای انتشار نشده، جلد دوم “یادداشتهای روزانه جلال آلاحمد” از سوی انتشارات اطلاعات انتشار شد و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
انتشار کردن جلد نخست و در چند روز تازه، جلد دوم، بازتاب گستردهای در بین موافقان و مخالفان آل احمد داشت. او با دقت به جزئیات و شرح وقایع اجتماعی سیاسی روزگار خود، توصیف آدمهای همعصرش، شرح آنچه در زندگی مشترک با زندهیاد دانشور توانایی میکرد و یقیناً قلمی بدون سانسور، مخاطب را گاه با جلال فرد دیگر آشنا میکند که با تعریف رسمی فاصله دارد.
امید طبیبزاده، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در صفحه شخصی خود درمورد جلد دوم این مجموعه و اهمیت انتشار کردن آن نوشت:
جلال آلاحمد، یادداشتهای روزانهٔ جلال آلاحمد، تدوین محمدحسین دانایی، جلد دوم: از ۱۸ آذر ۱۳۳۷ تا ۲۴ آذر ۱۳۳۹، تهران، انتشارات اطلاعات، ۴۸۰ ص.
بالاخره جلد دوم این کتاب هم درآمد، و امید که سه جلد دیگرش هم بهزودی دربیاید!
این کتاب واقعاً خواندن دارد. مخصوصاً آنها که از آلاحمد بیزارند باید این کتاب را بخوانند، خدا را چه دیدی، احتمالا نفرتشان زیاد تر هم شد!
مدام میپرسند میراثآل احمد چه می بود، عدهای میگویند فقر و نکبت و بدبختی! و به عقل مبارکشان حتی خطور هم نمیکند که احتمالا یکی از میراثهای آلاحمد، گلشیری بوده است!
آن سالها که برای استخدام داوطلبان مشاغل دولتی میرفتند و در محل زندگی افراد تحقیق و تفحص میکردند، یکی از حضرات عکس بندهخدایی را به دکانداری نشان داده می بود و پرسیده می بود ایشان را میشناسی؟ دکاندار حرف های می بود بله آقا بچهٔ همین محل است. حضرت پرسیده می بود نماز هم میخواند؟ و دکاندار که آدم صاف و سادهای می بود حرف های می بود والله ندیدیم نماز بخواند اما دیدیم روزه بخورد!
راست هم میاو گفت، آخر مردم که وسط خیابان نماز نمیخوانند، اما زیاد پیش آمده که وسط خیابان روزه بخورند.
اکنون هرچه! فقط خدا پدرش را بیامرزد آن فردی را که اجازه داد این دو مجلد انتشار بشود. احتمالا هم واقعاً میترسیدند که عدهای بگویند نماز خواندن آلاحمد را ندیدهایم اما کارهای دیگرش را دیدهایم. اما خدا میداند که با این کارها نه اسلام آلاحمد نیرومندتر میشود و نه کفر ما کمرمقتر. در عوض انتشار کردن این کتاب جهت میشود که دیگر نگوییم آلاحمد فرانسه نمیدانست، زنش برایش ترجمه میکرد، بیسواد می بود، کتاب نمیخواند … آلاحمد در این یادداشتها خود خودش است، بی هیچ پرده و حجابی، چون اصلاً بنا نداشت، و حتی تصورش را هم نمیکرد که بتواند این مطالب را چاپ کند.
باری ۴۹۰ هزار تومان پول این کتاب را دادم و تا به حال از هیچ پرداختی به این اندازه راضی نبودم. داستان دستاول مرگ نیما و حرصخوردن آلاحمد از دست کولیبازیهای شراگیم و مادرش، علت نفرتش از شخصیت فروغ و احترامش به برخی از دقایق شعر او، شرحش از جهالت روشنفکرانی که دم از تحول خط میزدند…
از خودم میپرسم چرا من همانند آلاحمد خاطراتم را یادداشت نمیکنم، و جواب یک چیز زیاد تر نیست، حوصلهٔ شر ندارم، نه در درون خانه و نه بیرون از آن… اما آل احمد این حوصله را داشت و در نتیجه تصویری حیرتآور و کاملاً زنده از فضای فرهنگی روزگار خودش در اختیار ما گذاشت، روزگاری که روزگار جاری ما ادامه معقول و منطقی و ناگزیر همان است.
انتهای مطلب/
دسته بندی مطالب
اقتصاد
منبع