چرا کتاب خواندن کودکان نسل آلفا مهم است؟
[ad_1]
بهگزارش خبررسان از تنسیم – محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان
درحالی که گروهی از کودکان یا همان نسل آلفا در دوره همهگیری کرونا با مفاهیم تازهای از ربط بین جامعه بشری آشنا شدند که قسمت بسیاری از جمعیت نسل آلفا هم چنان متولد نشدهاند و تعداد بسیاری از کارشناسان براین باورند این گروه که با صفحه نمایش روبه رو خودشان زیاد تر از ربط فیزیکی و معمول جامعه آشنا می باشند برای برگشت به ارتباطات عادی و معمول اجتماعی با یک جامعه بشری مقاومت کرده و نهایتاً در این عرصه مشکلات بیشتری وجود خواهد داشت.
با این حال تا سال ۲۰۳۰ میلادی، ۱۱% از نیروی کار را راه اندازی خواهند داد. در تعریف دقیقتر، به متولدین بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ میلادی نسل آلفا حرف های میبشود و همان گونه که حرف های شد بخشی از این نسل حتی تا این مدت متولد نشدهاند. پیشبینی میبشود تا سال ۲۰۲۴ میلادی جمعیت نسل آلفا به ۲ میلیارد نفر هم برسد. این نسل به گفتن یک اتفاقی مصرفکنندهی رو به رشد شناخته خواهد شد و این نوشته سه علت مهم دارد:
۱- انتظار میرود که نسل آلفا بزرگترین نسل تا به امروز باشند.
۲- در بین جمعیت جهان، از هر سه کودک دو تای آنها به تلفنهای هوشمند دسترسی دارند.
۳ – تعداد تعداد بسیاری از این کودکان به علت تواناییی تحصیل آنلاین در دوران همهگیری کرونا، هوش دیجیتالی منحصربهفردی دارند.
دسترسی زودهنگام به صفحهی نمایش و اینترنت به این معنی است که این نسل بیشتر از هر زمان فرد دیگر با جهان در ربط می باشند. این نسل آداب و رسوم، قیمتها و ازمایش ها خود را درموردی فرهنگها به اشتراک میگذارد. آنها این چنین اجتماعیتر و بصریتر از نسلهای قبلی می باشند و در دنیایی از تماسهای تصویری مکرر، در اغازی متاورس و محبوبیت فزایندهی حقیقت مصنوعی رشد میکنند.
آنها میتوانند بالقوه در مشاغلی چون تخصص در امنیت سایبری، مدیریت UX، خلبانی هواپیماهای بدون سرنشین، گسترشدهندگان بلاکچین، طراحی دادهها، مهندسین حقیقت مجازی، مکانیک رباتیک، اپراتور قطارهای بدون راننده، متخصصین هوش مصنوعی، عوامل گردشگری و … کار کنند. به نظری کارشناسان این حوزه، وجود پررنگ کودکان در محیط دیجیتال محاسن و معایبی دارد. در صورت دور نگه داشتن اجباری و افراطی کودکان از دنیای اینترنت، ناخودآگاه جهت ابراز کنجکاوی و گرایش کودکان به این منبع های خواهیم شد. در صورتی که همسالان آنها با کنترل، برنامهریزی و نظارت صحیح و اصولی در این عرصه کسب توانایی کنند، کودکان از این نظر دچار افتو نقص نیز خواهند می بود. به نظر کارشناسان امر، منفعت گیری از بازیهای دیجیتال و همانندسازها به تحکیم چندین توانایی شناختی و استراتژیک و تعمیق یادگیری در کودکان پشتیبانی میکند.
این چنین تعداد بسیاری از یافتهها مشخص می کند که میتوان از بازیهای ویدئویی- آموزشی به گفتن ابزار مهم پشتیبانیآموزشی برای آموزش مفاهیم و تواناییها منفعت گیری کرد و چه بسا بتوان با منفعت گیری از ابزار رسانه وجوه گوناگون فرهنگی و تربیتی را به طور اثرگذار به کودکان اراعه کرد. در واقع کودکانی که بازیهای ویدئویی فعال انجام خواهند داد، زمان شرکت در ورزشهای واقعی فهمیدن بهتری از تواناییهای خود دارند. این بهبود فهمیدن و مطمعن به نفس میتواند به شدت تمایل کودک را برای دچار شدن در فعالیتهای ورزشی بالا ببرد و به سلامتی او پشتیبانی کند. این چنین در کنار رشد جایگاه سرگرمیهای دیجیتال در زندگی کودکان، ناظر رشد سواد دیجیتالی آنها به طور غیرمستقیم هم هستیم و افزون بر آن، هنگامی کودکان در دوران قرنطیهی کرونا، علاوه بر سرگرمی و بازی برای ربط با مدرسه و معلم، وجود در کلاس، آموزش، انجام تکالیف و تمرین ناچار شدند از وسایل دیجیتالی منفعت گیری کنند، ناخودآگاه توانایی منفعت گیری از این ابزار را هم کسب کردند و ساعتها زمان خود را با این ابزار سپری کرده و اکنون بعضاً بهتر و سریع تر از والدینشان نیز از این ابزار منفعت گیری میکنند.
اهالی نسل زِد و آلفا که تقریباً بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ میلادی متولد شدهاند و از کودکی ناظر پیشرفت اینترنت و کاربرد ابزارهای هوشمند در زندگی بودند، نسلی فراتر از زمان می باشند که از بدو تولد ساعتها زمان خود را با فناوریهای دیجیتال سپری میکنند. در واقع در دههی قبل تحول رسانهها از اشکال سنتی به رسانههای جدیدتر تبدیل تحول الگوهای منفعت گیری از رسانهها شده است. به گفتن مثال، مطابق تحقیقاتی در سال ۱۹۷۰ میلادی کودکان از ۴ سالگی به طور منظم تلویزیون تماشا میکردند در حالی که امروزه کودکان از ۴ ماهگی اغاز به تعامل با رسانههای دیجیتال میکنند!
در کنار محاسن یاد شده اما معایب تعداد بسیاری وجود دارد که کودکان در دنیای دیجیتال با آن مواجهند. در واقع هماکنون با نوعی اختلال روانی با گفتن اختلال بازیهای مجازی مواجه هستیم. افسردگی، انزوا، هراسهای اجتماعی، افت تمرکز و کم شدن تحصیلی از نتایج تلخ سرگرمیهای دیجیتال است. این چنین با افزایش وابستگی به وسایل دیجیتال خطر کمخوابی و از بین رفتن قوت کشف و خلاقیت کودکان را تهدید میکند.
به طور مثال کودکانی که شب، قبل از خواب، کتاب میخوانند با تجسم ذهنی شخصیتهای داستان، ناخودآگاه تصاویر را در ذهن خود مجسم میکنند و به نوعی کارگردانی ذهنی دست میزنند که این کار علتتحریک مغز و افزایش قوهی تخیل آنان میبشود ولی کودکانی که زیاد تر فیلم میبینند، فقطً تبدیل به مصرفکنندهای خواهد شد که نیاز کمتری به تحریک ذهنی دارند. علاوه بر این، مطالعات مشخص می کند که اعتیاد به منفعت گیری از فضای مجازی و بازیهای ویدئویی شبیه دیگر رفتارهای اعتیادآور است و وابستگی تلخی برای کودکان تشکیل میکند. شواهدی وجود دارد که مشخص می کند سرگرمیهای دیجیتال با چاقی هم در ربط است و تا حد تعداد بسیاری تحرک بدنی کودکان را افت میدهد. در کنار همهی اینها، وابستگی و عادت غلط منفعت گیری از وسایل دیجیتال، کودکان را از دنیای مطالعه و فرهنگ خواندن کتاب دور کرده و شبکههای اجتماعی مجازی و شرایط خاص دورهی کرونا سایهی سنگین خود را بر دنیای کتاب و کتابخوانی افکنده است.
احتمالا بتوان او گفت ادامهی این روال و انس کودکان به دنیای مجازی بتواند جای فرهنگ مطالعه را در زندگی آنها بگیرد و این در حالی است که مطالعه و کتابخوانی یکی از مؤلفهها و شاخصهای گسترشی فرهنگی در هر جامعه است و مقدار دقت به کتاب و کتابخوانی بیانگر رشد و تعالی فرهنگی جوامع به شمار میآید. نگاهی به آمارهای دلواپسکننده از سرانهی پایین مطالعه در سرزمین و یقیناً ضعف بازدیدهای دقیقِ مطالعه در قشر کودک و نوجوان، حاکی از این حقیقت است که جایگاه این عادت مهم فرهنگی در بین نسل تازه زیاد خالی شده است و این خطری است که فرهنگ جامعه را تهدید میکند.
کودکان در فضای مجازی و دنیای دیجیتال با حجم بالایی از اطلاعات نادرست، شبههآمیز و بازیهایی که هیچ تناسبی با سن و جنس آنها ندارد، مواجه می باشند که هیچ زمان نمی توانند جای مطالعهی درست را بگیرند. در واقع با دقت به پایین بودن سطح فرهنگ عمومی و عدم فهمیدن مناسب از امکانات فضای مجازی، این فضا تبدیل به مکانی برای انتشار کردن مطالبی غالباً بیمحتوا شده است که اثرات زیانبار و جبرانناپذیری بر اخلاق، رشد و تکامل، فرهنگ و هویت اجتماعی کودکان دارد. در حالی که علاقهمندی به کتاب در کودکان علتافزایش هوش، خلاقیت، علاقه به علم و یادگیری، اسایش و تمرکز میبشود. این چنین مطالعه به گفتن یک فرآیند فعال ذهنی، دایرهی واژگان کودک را افزایش داده و قوای استدلالی او را قوی میکند.
انتهای مطلب/
[ad_2]
منبع