سینماگران در حوزه فیلم دفاع مقدس سختگیر شده اند/ تنهایی های خانواده شهدا در روزهای بعد از جنگ کمتر دیده شده است

به نقل از خبرنگار فرهنگی تسنیم، صدیقه حسن زاده نویسنده و دانش آموخته رشتهی سینما فیلمنامه نویس و فعال حوزه کودک و نوجوان است که فعالیت در حوزه مدیریت فرهنگی به اختصاصی حوزه تئاتر و سینما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آموزش و پرورش را در کارنامه خود دارد. اخیراً از این نویسنده کتاب معبر جانان در قالب فیلمنامه انتشار شده است، این کتاب تازه نگاهی اختصاصی به نوشته دفاع مقدس، زنان و سالهای بعد از جنگ دارد. با این بانوی نویسنده درمورد کتاب جدیدش و فیلمنامهای که نوشته و این چنین مساله اقتباس از ادبیات دفاع مقدس در سینما، گپ و گفتی داشتیم که در ادامه میخوانید:
*خانم حسن زاده؛ درمورد کتاب معبر جانان برای ما توضیح میدهید؟ در این کتاب چه کردهاید؟
قالب کتاب فیلمنامه است که در ژانر تلفیقی دفاع مقدس و اجتماعی نوشته شده است و به تازگی توسط نشر چکانه انتشار شد. نگاهی که من به مساله دفاع مقدس داشتم از زمان حال به قبل است. ما در این فیلمنامه از اکنون به قبل میرویم و مسائل روز را میبینم. داستان این فیلمنامه بر پایه شخصیتهای واقعی شکل گرفته اما در قالب داستان جدا گانه فیلمنامه، قسمتهایی از زندگی فرنگیس حیدرپور، از روزهای آغازین جنگ از منطقه مرزی کرمانشاه نیز بازدید میبشود. قسمتهایی از این فیلمنامه را بر پایه روایتهای خانم فرنگیس حیدرپور در کتاب زندگینامهاش مطرح ریزی کردم و در دل داستان مهم فیلمنامه قرار دادم. در واقع در معبر جانان، در چند برش وقتی از اغاز جنگ تا بعد از آن با شخصیتهای فیلمنامه و شخصیت فرنگیس روبه رو هستیم.
شاعرانهترین موتیف زندگی فرنگیس حیدرپور در برهه جنگ
*شما برای نوشتن این فیلمنامه مصاحبههایتازه انجام دادید یا فقطً از کتاب فرنگیس منفعت گیری کردید؟
من از کتاب فرنگیس که تقریظ رهبری هم دارد، منفعت گیری کردم. کتاب مستندی است و قسمتهای گوناگون کتاب تلاش و دغدغههای فرنگیس را در رفت و برگشتهای او به روستای محل سکونتش روایت میکند. در واقع راوی هر بار که به پشت خط جنگ میرفت و یا بهتر بگویم به زور او را به پشت خط مقدم میفرستادند باز راهی برای برگشت به خانهاش اشکار میکرد و برمیگشت. احتمالا بشود او گفت؛ شاعرانهترین موتیف زندگی فرنگیس حیدرپور در برهه جنگ، همین رفت و برگشتهای دزدانه و بی خبر از خانوادهی او برای سرکشی به خانهاش باشد که من قسمتهایی از این بی قراریهای زنانه در روزهای آغازین جنگ را انتخاب کردم و گره زدم به شخصیتها و داستان مهم فیلمنامه خودم. فرنگیس را با این شخصیتها آشنا و تا امروز همراه کردم و مجدد همهی این شخصیتها، به علاوهی نسل تازه اطرافیانشان را، به اتفاقات همان دوره باز گرداندم.
*داستان مهم فیلمنامه شما تخلیل است یا برگرفته از حقیقت؟
بهجز چند سکانس که عیناً از روایت فرنگیس در کتاب نوشته شده است و وقایع قبل را به جهت سندیت به عکس میکشد، باقی داستان فیلمنامه کاملاً طراحی شده است. برخی فرماندههان و خود فرنگیس معادل واقعی دارند این شخصیتهای واقعی، در قالب داستان طراحی شده من قرار گرفتهاند.
*شخصیتهای داستان خانم می باشند؟
سه رزمندهی آقا می باشند. اما همسرشان و دختر و خود فرنگیس خانمهایی می باشند که از طریق آنها به داستان گره میخورند.
* این که قالب فیلمنامه را انتخاب کردید، دلیلش چیست؟ آیا فردی آماده است که این فیلم را بسازد؟
با دقت به تحصیلاتم در حوزهی سینما و فعالیتهای فرهنگی و هنری که دارم، قالب فیلمنامه در حوزهی ادبیات روایی قاعدتاً برایم دغدغهی جدیتری است. در خصوص فیلمنامهی معبر جانان باید بگویم جانان دختری است از نسل امروز و به نظرم آشنایی این نسل با نوشته جنگ و ماهیت آن در قالب فیلم بهتر دیده میبشود تا در دیگر ژانرهای ادبی و هنری… تا کنون با چند تهیه کننده درمورد ساخت این فیلم سخن بگویید کردیم ولی به توافق نرسیدیم.
مساله این است که تهیه کنندگان و اندوخته گذاران قسمت خصوصی با مطمعن در حوزه فیلم دفاع مقدس اندوخته گذاری نمیکنند و قاعدتاً قسمت دولتی یا قسمتهایی که ماموریتشان به نشر فرهنگ دفاع مقدس مربوط است باید بانی انجام این کار شوند. یقیناً من عمل جدی خاصی برای رایزنی با قسمت دولتی نکردم اما با دو سه تهیه کننده خصوصی که سخن بگویید کردم به توافق نرسیدیم. به هر حال حوزه حساسی است و این فیلمنامه درام اجتماعی با رویکرد دفاع مقدس است و از زبان نسل امروز، جنگ را مرور و بازآفرینی میکند و به نظرم میرسد در این برهه وقتی اگر فیلمنامههایی از این دست تشکیل شوند و به نوعی خاطرات جنگ را به عکس بکشند برای آگاه سازی نسل امروز میتواند ژانر تاثیرگذار باشد.
*الان یکی از مشکلات ما این است که کتابهای خوبی در حوزه دفاع مقدس یا ادبیات مقاومت نوشته میبشود اما عموماً اقتباس از این کتابها انجام نمیبشود. مشکل را شما در کجا میبینید؟
هنگامی کتاب فرنگیس را میخواندم تحت تأثیر کتاب و شخصیت آن قرار گرفتم و تصمیم گرفتم فیلمنامهای بر پایه کتاب بنویسم. در ابتدا میخواستم تمرکزم را روی فرنگیس بگذارم چند طراحی برای ساختار فیلمنامه انجام دادم اما نهایتاً به این جمع بندی رسیدم که خوشبختانه تا این مدت فرنگیس حیدرپوردر قید حیات است، اما جنگ همه شده است و از آنجا که از زوایای گوناگون به قضیه جنگ در برههای که رقم خورد پرداخته شده، بهتر است برشی از زمان که نام پرش نسلی برایش میگذارم، مورد دقت قرار گیرد. برههای که مربوط به همین دو دههی تازه است و اتفاقاً نسل این دو دههی تازه آن فهمیدن مشترک از جنگ با نسل ما را ندارند. بعد در طراحی ساختار فیلمنامه؛ فرنگیس را در دل یک داستان جدا گانه که با روزگار امروز گره خورده قرار دادم.
دلایل مختلفی برای کم اقبالی اقتباس از کتابهای خاطره نگاری شده از جنگ هست در چند موردی که من روبه رو بودم به طور مثال میتوان به مقاومت راوی و نویسنده اشاره کرد.
اساساً نویسنده و راوی انتظار اقتباس نعل به نعل از کتاب را دارند که این در ظرفیت یک فیلمنامه سینمایی نیست.
آن چیزی که به ذهن من در این رابطه میرسد این است که اقتباس از کتاب بستگی به این دارد که فیلمنامه نویس از چه زاویهای به نوشته کتاب و دفاع مقدس داخل شده باشد. چون فیلمنامه ظرفیت محدودی است. در فیلمنامه قرار است برشی از یک شخصیت و یا اتفاقات روایت بشود. زاویه دید فیلمنامه نویس نسبت به آن شخصیت و نحوهی ورود و روایتش از او و موقعیتش زیاد مهم است. قضیه این است که فیلمنامه نویس از چه زاویهای میخواهد شخصیتش را برجسته کند و مسائل روز را با او گره بزند و مخاطب را نسبت به روزهای جنگ حساس کند و برانگیزاند. اگر فیلمنامه نویس بتواند این زاویه دید را به درستی طراحی کند به راحتی میتواند زیاد از این کتابها را تبدیل به فیلمنامه کند. من کتابهای بسیاری را در این عرصه خواندم که قابلیت تبدیل شدن به فیلم را دارد.
مسئله دوم این است که اگر فیلمنامه خوبی هم نوشته بشود، آیا تضمینی وجود دارد که فیلمش تشکیل بشود؟ اکنون مجموعههایی می باشند که در حوزه فیلم دفاع مقدس اندوخته گذاری میکنند. دفاع مقدس در برهه هشت ساله اتفاق افتاد و سپس از آن هم دوره سپس از جنگ را داریم. جنگ هشت سالهی ما جنگی نیست که در آن هشت ساله اغاز شده و همه شده باشد! به نظرم سینمای ما به برهه سپس از جنگ کمتر پرداخته است، زیاد تر فیلمنامه نویسان به جهت ظرفیت دراماتیک و نمودهای بصری سینمای جنگ به برش وقتی هشت سالهی جنگ زیاد تر پرداختهاند. معتقدم پرداختن به سینمای سالهای بعد از جنگ بهاختصاصی در روبه رو با مسائل اجتماعی جاری میتواند یک پیوند بین نسلی تشکیل کنند. شخصاً در معبر جانان به این دوره پرداختهام.
در فیلمنامه معبر جانان، جانان دختری است به نمایندگی از نسل امروز و روایت فیلمنامه در واقع از رجعت او به جنگ اغاز میبشود.
سینماگران در حوزه فیلم دفاع مقدس سختگیر شدهاند!
*من این سوال عدم اقتباس از کتابهای دفاع مقدس را از نویسندگان نقل دفاع مقدس هم سوال کردم. برخی از آنها فکر میکنند نوشته دفاع مقدس زیاد دغدغه سینماگران ما و فیلمنامه نویسان ما نیست. حتی برخی گمان میکنند این قشر زیاد اهل خواندن کتابهای دفاع مقدس نیستند که بخوانند و اقتباس کنند. نظر شما چیست؟ آیا واقعاً سینماگران ما دغدغه دفاع مقدس را ندارند؟
اول این که سینماگران حوزههای کاریشان را بر پایه تواناییی زیسته و سلایق خودشان انتخاب میکنند. من موافق این نیستم که کتاب نمیخوانند. همان طور که کتاب به دست من رسیده، به دست دیگر سینماگران و فیلمنامه نویسان هم میرسد. تهیه کنندهها قطعاً کتابها را مطالعه میکنند ولی اینجا یک مساله است که مربوط به اقتصاد سینماست و تهیه کننده چه قسمت خصوصی و چه قسمت دولتی حتی اگر از اثری هم خوشش بیاید و بر روی حوزهای خاص تمرکز و مقصدگذاری داشته باشد، هنگامی بخواهد اندوخته گذاری کند به برگشت اندوختهاش فکر میکند و برای برگشت اندوخته؛ تهیه کننده تشخیص میدهد که این کار را انجام دهد یا نه. بخشی از اندوخته، مادی است بخشی هم اندوخته معنوی ما است. آیا مساله دفاع مقدس در این فیلم به درستی تبیین شده؟ آیا زاویه دید نویسنده یا کتاب خوب است یا باز دچار روایت از سوژهای تکراری میشویم؟ به هر حال این شاخصها برای انتخاب فیلمنامه مناسب برای تشکیل و اندوختهگذاری، مؤثر است ولی در عین حال معتقد نیستم که سینماگران به ادبیات دفاع مقدس دقت نمیکنند. احتمالا بهتر این است بگویم که سینماگران سختگیرتر شدهاند و به جستوجو زاویهای تازه برای روایت در فیلم دفاع مقدس می باشند.
فیلم دفاع مقدس باید محتوای تازه و زاویه بدیعی داشته باشد
شما منظورتان این است که فیلمسازان زیاد دچار این تردید می باشند که سینمای دفاع مقدس سینمای اقتصادی برای اندوخته گذاری هست یا نه؟ در حالی که ما فیلمهای دفاع مقدسی زیاد خوبی داریم که خوب هم فروش رفتند و مورد دقت مردم قرار گرفتند.
اندوخته گذاری مادی و معنوی سینماگران فیلمهای دفاع مقدس بهاختصاصی در بین فیلمنامه نویس ها و کارگردانها و تهیه کنندگان و حتی بازیگران در انتخاب نقش، تحت تأثیر چند شاخص است؛ یکی ذائقهی و سلیقه و نیاز مخاطب سینما که زیاد مهم است و فرد دیگر هم سوژه و محتوا است و این دو در هم گره خورده است. فیلم باید محتوای تازه و زاویه بدیعی داشته باشد و این سوژه و زاویه تازه، باید اندوخته فیلم را بازگرداند و به هر حال اقتصاد سینما در این چنین چرخهی اراعه و تقاضایی رونق میگیرد. به نظرم این نگاه چند وجهی علتمیبشود که سینماگران و به اختصاصی تهیه کنندگان قسمت خصوصی محتاطانه اما یقینتر به سمت سینمای دفاع مقدس همراه شوند.
این کتاب از دید زنان روایت شده است. درمورد اهمیت روایت دفاع مقدس از دید زنان هم توضیح میدهید؟ و چرا از نگاه زنان این فیلمنامه را نوشتید؟
من با زنانی روبه رو بودم که در برههای از جنگ در پشت جبهه وجود داشتند. زنانی هم بودند که همانند فرنگیس ناخودآگاه در دل جنگ دچار شدند و محل زندگیشان بین آتش و خون می بود. یک عده از زنان هم بودند که اینها از جبههها دور بودند و همسر و پدر و فرزندشان در جنگ بودند و آنها هم از جنگ تأثیر پذیرفتند؛ در این فیلمنامه ما با زنانی روبه رو هستیم که هم در دل جنگ بودند، هم پشت جنگ کار میکردند و هم این که به نحوی از جنگ تأثیر گرفتند و این تأثیر را در طی سالها با خود به دوش کشیدند. از بخشی از خواستههایشان گذشتند و از اتفاقاتی که میتوانسته زندگی عادیشان را رقم بزند محروم بودند ولی در عین حال پذیرفتند که این اتفاق باید میافتاده و با آن همراهی کردهاند و سازگار شدند.
منتها از منظر بیرونی که به خانواده شهدا و به خصوص زنان این خانوادهها میبشود، این رنجها و سختیها و فقدانها در فرآیند روزهای بعد از جنگ کمتر دیده میبشود، و طبق معمولً مغفول است. تنهاییهای این زنان مساله زیاد مهمی است که تلاش کردم در این فیلمنامه به آن بپردازم. حتی نوشته ازدواج همسران شهدا هم نوشته مهمی است که مقام معظم رهبری هم بر دقت به آن اصرار داشتند که به نوعی به آن پرداخته شده است.
بعد شما با نگاهی اختصاصی خواستید مخاطب را با رنجها و تنهایی این زنان در سالهای بعد از جنگ آشنا کنید؟
فیلمنامه با یک تکنیک روایت موازی شخصیتها و ناکامی زمان پیش میرود و قاعدتاً شخصیتها از جایی که ایستادهاند به قبلی خود بازمیگردند. این رجعت به درون و بیرون برای همهی شخصیتها رخ میدهد اما در خصوص زنان این فیلمنامه باید بگویم رنجهای یک مادر، رنجهای دختری که هیچ زمان پدرش را ندیده، رنجهای زنی که هر روز ناظر مرگ عزیزانش بوده، آن روایت زنانهای است که در فیلمنامه به آن پرداختهام. زن در سینمای دفاع مقدس پشتوانه مردان در جبهه و مأمن آنها بوده و باید محکم میایستاده است. زن ستون خانواده است و گویی در هر شرایطی نباید خم به ابرو بیاورد. آن انتظاری که از زن به گفتن دختر، مادر و همسر شهید میرود به نوعی همین است. قضیهی خانه، خاک و خانواده دغدغه مهم زنان این فیلمنامه است.
کتاب جدیدی هم در دست نگارش یا انتشار کردن دارید؟
بله. دو فیلمنامه “شیلان” در ژانر نوجوان و خانواده و “ملاقات در ساعت ۱۳:۱۳ دقیقه”، در ژانر اجتماعی نیز در مرحله های تشکیل دارم که به زودی از نشر چکانه انتشار خواهد شد.این چنین مجموعه ده داستان مختصر “من و دوستم او” با رویکرد فلسفه برای کودک نیز به زودی توسط انتشارات مدرسه روانهی بازار نشر کودکان خواهد شد. اکنون مشغول نگارش یک فیلمنامه سینمایی هستم و دو مجموعه سریال نیز برای تشکیل و پخش از شبکه خانگی نوشتهام که به تازگی به پایان رسیده است.
انتهای مطلب/
منبع