نگاهی به فیلم سینمایی «هتل»|داستانی که سریع لو می رود!

به نقل از خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، به گمان زیاد مخاطبان فیلم «هتل» وقتی که به همراه بلیطشان داخل سالن سینما میشوند، خیالشان راحت است. آنها میدانند که مخاطب فیلمی می باشند که حداقل آنها را میخنداند، یقیناً از فیلمی که برچسب کمدی روی آن خورده است، بیشتر از این هم انتظار نمیرود. خیال مخاطب این فیلم میتواند راحتتر هم بشود، آنها میتوانند دست خانوادهایشان را بگیرند و فرزندانشان را هم با خود به سالن سینما ببرند؛ فیلم شوخیهای مثبت ۱۸ ندارد و تا حدودی برای نوجوانان هم میتواند مناسب باشد. هرچند که برخی از شوخیهای فیلم، از فضای مجازی منفعت برده است و احتمالا مخاطب سنتیتری که با فضای مجازی و شوخیهایش میانه ندارد، قسمتهایی از فیلم را فهمید نشود، یقیناً در هتل، شوخیهایی هم برای نسل سنتیتر وجود دارد تا مخاطب عامتری را مقصد بگیرد.
از همان ۵ دقیقه آغازین فیلم اما میتوان داستان فیلم را تا آخر گمان زد؛ وقتی که مسعود اطیابی، کارگردان تاثییر، از کلیشه همیشگی مردان دو زنه منفعت گیری میکند. همه مخاطبان فیلم میدانند در کشاکش داستانی فیلم، وقتی که شخصیتها موش و گربه بازی درمیآورند، در نقطهای درست در ۵ دقیقه پایانی فیلم، با هم روبهرو خواهند شد و دستشان برای هم رو میبشود؛ کلیشهای که در همه فیلمهای کمدی از این جنس دیده میبشود؛ با این حال اما اطیابی، تا حدودی، از بعد کلیشه موش و گربهبازی برآمده و این کشمکش داستانی که اتفاقا بار طنز فیلم را هم به دوش میکشد و مخاطب را میخنداند، موفق از آب درآمده است. احتمالا اوج این پیروزی، سکانش پاساژگردی و اتاق پرو لباس باشد؛ وقتی که همسر اول، عمه و همسر دوم شخصیت مهم فیلم، رامین، هر سه در اتاق پرو می باشند و پژمان جمشیدی، مستاصل و درمانده، از اتاق پروی به اتاق پرو فرد دیگر میرود، مانتویی را به دست یکی و مانتوی فرد دیگر را به دست فرد دیگر میدهد. نادرست میکند و بدون این که افترا و نهانکاریاش برملا بشود، از بعد اوج داستان و روبه رو شدن شخصیتها با هم برمیآید. در آخر داستان، همان ۵ دقیقه انتهایی فیلم اما بازی آخر میگیرد و بیخبران از هم باخبر میشوند.
اطیابی در انتخاب بازیگرانش هم زیاد ریسک نکرده و ترجیح داده است، بازیگر فیلم محبوب آثار قبلیاش، «دینامیت»، «تگزاس» و «بخارست» را به کار بگیرد، یعنی پژمان جمشیدی که این روزها در هر فیلم و سریالی تاثییر و اسمی از خود به جای گذاشته است و زیاد تر به گفتن یک بازیگر کمدی شناخته میبشود تا بازیکن فوتبال. اطیابی در انتخاب بازیگر روبه رو جمشیدی هم سراغ کلیشهها رفته و از محسن کیایی بازی گرفته است که همانند جمشیدی سابقه همکاری طویل با اطیابی دارد. او نیز از بعد نقش یک مرد دو زنه برآمده است و به گفتن رئیس یک شرکت، توانسته نشانههای قوت را بر کارمندش نشان دهد و همراهی او را در کار غیراخلاقیاش داشته باشد.
مسئله فیلم اما داستان آن است. درست است که ریتم فیلم، کند و کشدار نیست و مخاطب از سر بیحوصلگی خمیازه نمیکشد، با این حال اما فیلم از نظر داستانی گافهای بسیاری دارد، وقتی که شخصیتپردازی داستانی با مشکلاتی روبهرو است و شخصیتهای فیلم، رامین، سهیلا، ستاره (مهلقا باقری) و مسعود (محسن کیایی) از حد تیپ فراتر نمیروال و شخصیتپردازی درست و دقیقی که بتواند بار داستانی را بکشند، ندارند. داستان فیلم هیچگاه نمیگوید که چرا رامین (با بازی جمشیدی) از همسر اولش سهیلا (صدف اسپهبدی) جدا شده است و علت بیپولی رامین در ابتدای داستان و تن دادن به ماجراهای سپس از آن، سفر به کیش و دیدار با عمه سهیلا (با بازی ریما رامینفر) چیست؟ در ادامه فیلم هم به گمان زیاد مخاطبان، خود باید گمان بزنند، ماجرای اختلاف عمه و پدر سهیلا برای سهمالارث زمینی که امروز گران قیمت شده است و همه دستگاههای دولتی برای تصاحبش با هم مسابقه میدهند، چیست؟ و بدترین قسمت داستانی فیلم، ماجرای فرد مصرفکننده و یا مرد دستفروش است. از ورود ناگهانی و بیدلیلش به فیلم تا وقتی که در سکانسی اشکار میبشود، رئیس باند مواد مخدر است. وصله ناجور فیلم که به نظر میآید امیر برادران و پیمان جزنی، برای این که آخربندی فیلم را رقم بزنند و شوق ورود پلیسها به فیلم را داشته باشند، در «هتل»گنجاندهاند.
داستان «هتل» در جزیره کیش اتفاق میافتد، این در حالی است که فیلم از سکانسهای بکر دریایی و دلانگیز خلیج فارس و حتی کلیشهای و نوستالژی جزیره همانند کشتی یونانی و درخت سبز خالی است و فضای بصری فیلم به سردر هتل معروف جزیره کیش (که گویا فیلم ساخته شده است تا هتل را معارفه کند) و چند پاساژ خلاصه میبشود تا مخاطب نه تنها از داستان خوب که چشمش از مناظر بکر هم بیمنفعت باشد. با این وجود اما هتل سپس از ۴ ماه، تا این مدت بر پرده سینماهاست و میفروشد و تا به امروز بیشتر از ۲۳۰ میلیارد تومان فروش داشته است و به گفتن دومین فیلم پرفروش سال شناخته میبشود.
انتهای مطلب/
منبع