مروری بر زندگی مرحوم غفوری فرد در یک سالگی درگذشت وی/ تحول در “سیاست”، “ورزش” و “فرهنگ” دستاورد ۵ دهه خدمت گذاری
[ad_1]
به نقل از خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، ۱۸ اسفندماه ۱۴۰۱ می بود که مرحوم دکتر حسن غفوری فرد رئیس اسبق هیئت نظارت و برسی شورای عالی انقلاب فرهنگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد و امسال اولین سال درگذشت وی است.
دکتر حسن غفوری فرد در ۱۳ مرداد ۱۳۲۲ در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. آن مرحوم درمورد شرایط خانوادگی خویش میگوید: بنده فرزند سوم یک خانواده شش نفره و اولین نفری بودم که به دانشگاه رفتم. وقتی که موفق شدم به ژاپن بروم یا در آمریکا وجود اشکار کنم همزمان کار و تدریس میکردم. خانواده ما از نظر درآمدی یک خانواده متوسط به شمار میرفت که در مرکز تهران زندگی میکردیم. پدرم کارگر روزمزد می بود، خیاطی میکرد و لباس نظامی میدوخت و تا آخرین روز زندگیاش نیز کارگر می بود و در نهایت سکته و فوت کرد. میخواهم بگویم از یک خانواده پولدار نبودم که موفق شوم به آمریکا بروم. من نه تنها پولی با خود به آمریکا نبردم بلکه برای خانواده نیز پول فرستادم.
او دوره دبیرستان را در مدرسه علوی که در آن روزگار از معتبرترین مدارس علمی می بود، گذراند. او در فضای این مدرسه با فعالیتهای سیاسی آشنا شد. وی بعد از آخر تحصیلات متوسطه در رشته فیزیک دانشگاه تهران پذیرفته شد و بعد از آخر دوره لیسانس به بورس اعطایی وزارت فرهنگ و با مساعدت دکتر حسابی رهسپار ژاپن شد و بعد از فراغت از تحصیل به تدریس در دانشگاه جندیشاپور پرداخت. اما به علت سخنرانیهای سیاسی علیه رژیم در سال ۱۳۴۷ از این دانشگاه اخراج میشود؛ سپس از آن رهسپار آمریکا میشود و در آنجا فعالیتهای خود را ادامه میدهد.
وی در این مورد میگوید: «در سالهای ۱۳۴۷- ۱۳۴۸ من به خاطر سخنرانیهایی که در دانشگاه جندیشاپور (دانشگاه شهید چمران) اهواز داشتم، از دانشگاه اخراج شدم و بالاجبار به آمریکا رفتم. در آنجا می بود که ما حرکتهای دانشجویی را پایهگذاری کردیم. یقیناً در خوزستان به پشتیبانی تعداد بسیاری از دوستان، جلسات مذهبی را هر هفته در همه شهرستانها راه اندازی میدادیم که تا آخر از دید ساواک مخفی ماند.»
او در رابطه فعالیتهای خود در این مقطع میگوید: « در مرحله اول، ما در این شهر، در دل همان انجمنهای اسلامی دانشجویان که زیاد تر عربها در آن شرکت داشتند، گروهی تحت گفتن (M.S.A.P.S.G) [یا اتحادیهی جهانی انجمنهای اسلامی]… راه اندازی دادیم. این تشکیلات تازه در اروپا و کانادا هم شکل گرفت که در اغاز تعداد شرکتکنندگان آن کم می بود، ولی به مرور و در تاثییر فعالیتهایی که انجام شد، رشد کرد و کاملاً جدا گانه شد.»
دکتر غفوری فرد تا سال ۱۳۵۵ که به ایران برمیگردد. فعالیتها و مبارزات خود را در ادامه گفت. هنگامی به ایران برمیگردد که بلافاصله ممنوعالخروج میشود: «سال ۱۳۵۵ برگشتم … بلافاصله ممنوعالخروج شدم و امکان کار کردن هم وجود نداشت….ساواک مستقیماً به من او گفت نمیگذاریم شما کار بکنید. این افشاگریها و درگیریها وجود داشت تا بالاخره توسط ساواک دستگیر شدم و مدتی هم زندانی بودم.»
نخستین مسئولیت مهم او استانداری خراسان می بود که از آذر ۵۸ تا مردادماه ۶۰ در این سمت باقی ماند؛ یکی از وقایع مهم تاریخ انقلاب و خراسان یعنی دعوا آمریکا به طبس در دوره استانداری وی می بود.
غفوری فرد در مصاحبهای دراینباره میگوید: حادثه طبس روز پنجم اردیبهشت ۵۸ یعنی تقریباً ۹ ماه سپس از انتصابم اتفاق افتاد. عصر یک روز پنجشنبه به ما خبر دادند که آمریکا به طبس دعوا کرده است. اصلاً ما فکر این نوشته را نمیکردیم… در آن زمان، شایعه ها زیاد بسیاری در بین مردم می بود. اعم از این که آمریکاییها در حال دعوا به شهر مشهد می باشند، فلان نقطه را گرفتند و… حتی برخی میانها گفتند چند تا از هواپیماها و هلی کوپترهای آمریکایی در فلان نقطه افتاد و آتش گرفته است. در حالی که هیچ کدام از این خبرها درست نبوده است. تنها کاری که ما در آن زمان میتوانستیم بکنیم این می بود که شهرها را نگه داری کنیم. چون فکر بر این می بود که امکان پذیر نیروهای آمریکایی بخواهند داخل شهرها شوند. ما دور شهر مشهد و شهرهای دیگر را با پشتیبانی نیروهای بسیجی و سپاهی یک خط مقاومت راه اندازی دادیم.”
غفوریفرد سپس از استانداری خراسان و در پی شهادت دو تن از نمایندگان این استان در حادثه ۷ تیر، در بیندوره انتخابات مجلس داخل پارلمان شد. یقیناً وجود وی در پارلمان دیری نپایید و وی یک ماه سپس با رای مطمعن نمایندگان وزیر نیرو شد. یکی از عمل های وی در دوره وزارت نیرو، تلاش برای راهاندازی نیروگاه بوشهر می بود. او که دانشآموخته این رشته می بود با دقت به لغو یک طرفه قرارداد ساخت نیروگاه در زمان دولت موقت پیگیر ادامه ساخت می بود؛ امری که در دولتهای سپس به سرانجام رسید.
غفوریفرد سال ۶۴ از وزارت نیرو به کمیته ملی المپیک رفت تا این که یک دوره ۴ ساله در سازمان پرورش بدنی ایفای نقش کرد. در شرایطی که ورزش ایران اوضاع مناسبی نداشت و نیاز می بود تا ورزش سرزمین شخصیت اشکار کند، غفوری فرد توانست ورزش ایران را احیا و بازسازی کند. این چنین شرکت بانوان در المپیک آسیایی ۱۹۹۰ و راهاندازی مجدد ورزشهایی همچون شمشیربازی و بوکس جزء عمل های این فرد می بود.
از دیگر عمل های غفوریفرد در این سال، میتوان به ربط با روحانیون انقلابی علیالخصوص شهید مطهری و شهید بهشتی اشاره کرد؛ او در این عرصه میگوید: «من و دوستان دانشگاهی همفکرمان، خصوصاً در سال ۱۳۵۵ ارتباطات بسیاری با شهید مطهری داشتیم. جلسات و مباحثاتی را در عرصههای گوناگون با شهید مطهری داشتیم. بخشی از این جلسات که در منزل ایشان می بود، زیاد تر به او گفت و گوهای فلسفی، به خصوص او گفت و گو ماتریالیسم و دیالکتیک مربوط میشد. اما در رابطه او گفت و گوهای سیاسی، هنگامی ما این عزیزان را به جلساتمان دعوت میکردیم، پذیرفتن این دعوت از طرف شهید مطهری و شهید بهشتی، بیانگر ربط نیرومندای می بود که بین ما و این عزیزان وجود داشت. ما به گفتن نیروهای مذهبی داخل دانشگاه با این آقایان ربط مستقیم داشتیم.»
همزمان با نخستین سالگرد این چهره ماندگار عرصه سیاست و فرهنگ سرزمین، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با وجود بر سر مزار دکتر حسن غفوری فرد یاد و خاطره وی را گرامی داشت.
انتهای مطلب/
[ad_2]
منبع