نگاهی به سریال گناه فرشته| گزارش یک قتلِ از پیش اظهار شده
[ad_1]
به نقل از خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم؛ وقتی که به فهرست سریالهای پخش شده از پلتفرمهای نمایش خانگی نگاهی میاندازیم، میبینیم که بیشتر از نیمی از آنها در رده آثار پلیسی-معمایی قرار دارند. گونه محبوب تماشاگران ایرانی در کنار گونه کمدی که همیشه طرفداران پروپاقرص خود را داشته و طیفهای متنوع سنی را شامل خواهد شد. تشکیل آثار پلیسی-معمایی در سالی که آخرین روزهایش را پشت سر میگذاریم، شتاب بیشتری گرفته و حتی آثار کمدی را تحت الشعاع خود قرار داده که قسمت مهمی از آن به علاقه مخاطب نسبت به قصههای پیچیده و متکی بر مطرح معما بازمیگردد. سریال (گناه فرشته) ساخته حامد عنقا که تا بحال دوازده تکه آن پخش شده، در رده این آثار قرار میگیرد که قصه آن حول محور یک قتل شکل گرفته و طرفین ماجرا هر یک به جستوجو راهی برای به کرسی نشاندن سخن خود و اثبات حقیقت می باشند.
گناه فرشته به سیاق آثار پلیسی از یک اوج اغاز شده و تلنگری اساسی به مخاطب خود میزند: قتل مردی میانسال به نام امیر عشیری توسط دختری به نام فرشته که برای او کار میکند. قلابی مناسب برای مخاطب تا به تماشای ادامه داستان نشسته و همپای شخصیتهای مهم و مکمل پیش برود. در عین حال بابت قاتل مهم نیز گمانهزنی کرده و هوش خود را بسنجد. عنقا که خود فیلمنامهنویسی متبحر به حساب میآید، برای روایت قصه خود به خوبی از مولفههای ژانر اشاره شده در بالا سود جسته و آن را در طراحی شخصیتها نیز به کار گرفته است.
در تکههای اولیه، قسمت مهمی از کار در دادگاه میگذرد که دست عنقا را برای نزدیک شدن به مولفههای درام دادگاهی باز گذاشته است. فضای بسته دادگاه و وجود دختری جوان در مقام متهم به قتل در کنار دفاعیات وکلای دو طرف ماجرا، به پشتیبانی عنقا آمده و مخاطب را تحت تاثییر قرار میدهد. از طرف دیگر در همین تکههای یاد شده، شخصیتها تا نزدیک به بسیاری معارفه شده و از انگیزههایشان در این پرونده خونین پرده برداشته میشود. برای نمونه نیز میتوان به کینه قدیمی حامد تهرانی از امیر عشیری و نقش او در کشته شدن مادرش اشاره کرد که انگیزهاش را برای دفاع از فرشته پررنگ میکند. در این بین تنها شخصیت مبهم و مرموز کار عماد تهرانی است که شمایلی پدرخوانده وار داشته و به مرور و با پیشرفت داستان، اندکی لایههای درونیاش آشکارتر میشود.
وجود نقاط عطف در هر تکه در سریالهایی از جنس معمایی-پلیسی، جزو ضروریات فیلمنامه است که در گناه فرشته نیز تا نزدیک به بسیاری مراعات شده است. گاه این نقطه عطف شوکی اساسی به قصه داده و آن را داخل فاز تازهتری میکند و گاه تنها شکل یک تلنگر را دارد. وجود روزنامه نگار قدیمی اقتصادی که اطلاعات بسیاری درمورد امیر عشیری و زدوبندهای مالیاش دارد، جزو دست اول است که قتل هولناکاش یک نقطه عطف کلاسیک به حساب میآید. همین طور قتل به عمد دختری به نام مانیا در تصادف با اتومبیل که عشیری بخشی از اموال خود را به نام او زده و شهادتش در دادگاه می تواند بیگناهی فرشته را ثابت کند. شخصیتی کلیدی که به شکلی مرموز حذف شده و مخاطب را بابت به نتیجه رسیدن عماد در پرونده فرشته در بیم و امید نگه می دارد.
از طرف دیگر آثاری که فرمت مینی سریال نداشته و بیست تکه و زیاد تر طول میکشند، نیاز زیاد به داستانهای فرعی دارند که گناه فرشته نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. عنقا برای این کار شخصیتهای مکمل را داخل قصه کرده و بر پایه آنها داستانکهایی را طراحی کرده تا به تنه مهم فیلمنامه گناه فرشته بچسبند. یکی از آنها برادر مانیا است که زندانی است و میتواند در رازگشایی از پرونده قتل عشیری نقشی کلیدی ایفا کند. همین طور وکیل عشیری که چندوجهی بوده و کاملا خاکستری به نظر میرسد. داستانک فرد دیگر هم حول محور حامد و همسرش مهتاب شکل گرفته که با اضافه شدن نوید عشیری به این دو، یک مثلث دلنشین و پرتنش شکل میگیرد. مثلثی که قسمت مهمی از آن به قبل این سه نفر بازگشته و نقشی مهم در پیشبرد داستان دارد.
در سریالهایی با تعداد تکه بالا، شخصیتپردازی نقش مهمی در کیفیت نهایی کار و جذب حداکثری مخاطب دارد. از این لحاظ، گناه فرشته در حالت خوبی قرار داشته و با ترکیبی از شخصیت و تیپ-شخصیت کار خود را پیش میبرد. حامد تهرانی در مقام وکیل کارکشتهای که پروندههای اقتصادی را پیش میبرد، در نگاه اول شباهت چندانی به قالب کلیشهای وکلای دفاع کننده ندارد. اما زیاد سریع به باور تماشاگر خود نشسته و به همذات پنداری وادار میکند. سکانس آشنایی تماشاگر با حامد در دادگاه متهم اقتصادی، خوب از کار درآمده و کاملا موجز عمل میکند. از طرف دیگر، عنقا تم عشق را به مرور به قصه خود تزریق کرده و با تکیه بر حامد و فرشته آن را گسترش میدهد که خوب و باورپذیر از آب درآمده است. مشفق هم دیگر شخصیت کلیدی گناه فرشته است که مکمل مناسبی برای حامد بوده و وجوه کاریزماتیک خوبی دارد. کافه دار جاری و وکیل دفاع کننده اسبق که رابطه مرید و مرادی با حامد داشته و در عین حال حواساش هم به خانواده اوست. نوید عشیری یکی از شخصیتهای خاکستری سریال است که بعدعرصه خوبی برایش تدارک دیده شده و در تقابل با جبهه خیر کار قرار دارد.
حامد عنقا در مقام کارگردان نیز کارکرد مساعد داشته و گناه فرشته از این لحاظ شسته رفته به نظر میرسد. به خصوص در دکوپاژ سکانسهای دادگاه که تماشاگر کاملا سنگینی آن فضا را حس میکند. در انتخاب بازیگران هم عنقا موفق عمل کرده که از مثالهای آن در این باب میتوان به شهاب حسینی، مهدی سلطانی، پردیس پورعابدینی و بهروز رضوی اشاره کرد. حسینی به خوبی در نقش یک وکیل نه چندان پایبند به برخی اصول حرفهای درخشان ظاهر شده و کله شق بودنش به دل تماشاگران سریال مینشیند. مهدی سلطانی هم فهمیدن درست و همه و کمالی از مشفق داشته و به آن عینیت بخشیده است. در عین حال پاسکاریهای خوبی هم با شهاب حسینی به گفتن پارتنر خود دارد. پورعابدینی که پیش از این هم سابقه کار با عنقا را داشته، در خلق شخصیت فرشته کار سختی داشته چرا که اکتهای حسی بسیاری به خصوص در تکههای نخست نداشته و بیشتر از هر چیز روی نگاه خود متمرکز شده است. بهروز رضوی هم بعد از زمانها جلوی دوربین رفته و با وجود وجود اندکاش به عماد وزن خاصی بخشیده که قسمت مهمی از آن به صدای فوق العادهاش بازمیگردد.
انتهای مطلب/
[ad_2]
منبع