دقت صداوسیما و مدارس به شعر نوجوان صفر است/ فرورفتن شاعران به لاک شخصی نویسی_خبررسان
[ad_1]
به گزارش خبررسان
حمیدرضا شکارسری شاعر در او مباحثه با خبرنگار فرهنگی خبررسان از تنسیم، با اشاره به گسسته شدن پیوند شعر معاصر با مخاطب بهاختصاصی در حوزه شعر نوجوان او گفت: بازار شعر نهتنها در حوزه کودک و نوجوان، بلکه در حوزه شعر بزرگسال نیز با بحران مخاطب مواجه است، بحرانی که در دهههای قبل نیز جدی می بود، اما اکنون زیاد بحرانیتر است، امروز ما با بحران مخاطب بهمعنی بحران خواننده مواجه هستیم، به این مفهوم که اصلاً فردی شعر نمیخواند، در قیاس با دهههای قبل ما نهتنها مخاطب شعر نداریم، بلکه خواننده نیز نداریم.
او همین طور گفت: اما سؤالم این است؛ آیا ما باید با این جریان همراه شویم؟ خیر. ما باید تلاش کنیم، با آفرینشهای ادبی دلنشینتر با روشهای اراعه دلنشینتر با واسطه فضای مجازی و روشهایی از این دست حداقل بتوانیم بخشی از مخاطبان از جمله مخاطبان نوجوان را بهسمت فضای کتابخوانی و شعرخوانی مجدد سوق دهیم، فضای مدارس در این عرصه زیاد اثرگذار است، ما باید در مدارس فضایی تحت گفتن کتابخانه و قفسه شعر داشته باشیم، فضای سرای محلهها، کانونهای پرورش فکری و… باید با شعر مهربانی بیشتری داشته باشند، تا بتوانیم نوجوانان امروز را حتیالامکان با جریان شعر معاصر همراه کنیم.
شکارسری با اشاره به حالت شعر فارسی در کتابهای درسی و در شبکههای سیما او گفت: اکنون تقریباً میتوان او گفت که هیچ توجهی به شعر فارسی نه در کتابهای درسی و نه در صداوسیما دیده نمیشود، توجهی که در زمان حاضر به مقوله شعر، عموماً مقوله شعر کودک و نوجوان در صداوسیما میشود، عملاً صفر است، در کتابهای درسی درصد ناچیزی شعر دیده میشود.
شکارسری اذعان کرد: ما شاعران اصلاً تلاشی نمیکنیم شعر کودک و نوجوان و خصوصاً شعر بزرگسال را به دایره مطالعاتی خوانندگان و مخاطبان اضافه کنیم، نه از سوی مراجع ذیربط زمان، حوصله و بودجهای برای گسترش شعر وجود دارد و نه از سوی شاعران دیگر انگیزهای وجود دارد، شاعران معاصر به لاک شخصینویسی فرو رفتهاند، چون مخاطبی ندارند و از نوشتههای خود بازخورد نمیگیرند.
این شاعر تصریح کرد: شعر معاصر از کرونا به سپس آپارتماننویس و کافیشاپنویس شده است، ما شاعران درون خودمان نشستهایم و شعر میگوییم، نهایتاً با یکی دو نفر دیگر شعر میگوییم، وجه اجتماعی شعر عملاً فراموش شده است، نادرست نشود، منظور من از وجه اجتماعی وجه سیاسی شعر نیست، آن وجه شخصیت اجتماعی انسان و مراودات انسان با اطرافیان جامعه و جهان قطع شده است، عملاً شاعران در مجامع بسته خود برای خودشان شعر میگویند و میخوانند، انتظار من این نیست که همانند دهههای ۶۰ و ۷۰ که اظهار شود؛ “یک شب شعر قرار است برگزار شود.”، یکدفعه هزاران نفر خیابانها را ببرند، نه، اما باید حداقل به جایی برسیم که بتوانیم شمارگان کتابهای شعر را از ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه جاری به حداقل یکهزار نسخه برسانیم.
وی سوال کرد: چرا ما در صداوسیما، شبکه فرهنگ، شبکه صدا، شبکه ورزش و… داریم، اما یک شبکه شعر نداریم؟ مگر کم کارشناس شعر داریم؟ چرا ما شعر را زینتالمجالس میدانیم؟ اگر شعر باشد، خوب است، اگر نبوده است هم فردی دلواپس نمیشود.
انتهای مطلب/+
دسته بندی مطالب
اقتصاد
[ad_2]
منبع